فصلی که برای آن برنامهریزی خاصی صورت میگیرد و معمولاً دنبالههای پرمخاطب در آن اکران میشوند؛ فیلمهایی که منتقدان به تحقیر، آنها را پاپ کورنی مینامند ولی در عمل همین آثار هستند که با جذب مخاطب گسترده، سینما را سرپا نگاه میدارند. در اینجا اما ماجرا برعکس است و به شهادت آنچه در سالهای اخیر رخ داده، فیلمهای اکران تابستان در بهترین حالت به فروش متوسط دست مییابند. مثلا سال گذشته 2 فیلم پرفروش و رکوردشکن «اخراجیها» و «توفیقاجباری» به ترتیب در بهار و پاییز به نمایش درآمدند.
بخش قابل توجهی از مخاطبان سینما را جوانان و نوجوانان تشکیل میدهند و تعطیلات تابستانی بهترین فرصت را برای سینما رفتن این گروه سنی ایجاد میکند ولی آیا برنامهای برای جذب این مخاطبان وجود دارد؟ باز بنا بر آنچه در این سالها رخ داده، پاسخ منفی است.همه دوست دارند فیلمهایشان در فهرست اکران نوروزی قرار داشته باشد، چون حتی با فروش متوسط هم میتوان به هفتههای طولانی نمایش دلخوش کرد.
جالب اینکه صاحبان همین فیلمهایی که کارکرد چندان مناسبی هم در گیشه ندارند، به محض از دست دادن برخی از سالنهایشان به اعتراض میپردازند. همه میدانند که ظرفیت نمایش سینمای ایران با توجه به تعداد تولیدات سالانه تا چه اندازه اندک است ولی در عمل هر کس به فکر فیلم خودش است.«دایره زنگی» در حالی موفق شد از مرز یک میلیارد تومان گذر کند که زمانی طولانی برای اکران در اختیار داشت. آیا این فرصت در فصل تابستان نیز در اختیار فیلمهایی با همین قابلیت جذب مخاطب قرار خواهد گرفت؟ آیا اصلاً برای اکران چنین آثاری در فصل اوقات فراغت برنامهریزی وجود دارد؟
چند سالی است که سینمای ایران، تابستانهای گرم و پررونقی نداشته است و شاید بتوان امیدوار بود که امسال اتفاق دیگری رخ دهد. برای این کار البته باید زیادی خوش بین بود.