و بیشتر روزنامهها زوم کردند روی این بحران اجتماعی نسبتا جدید، عشقهای مشکوکی که حالا دارد تند و تند قربانیان جدیدی را روی دست خانوادهها و جامعه میگذارد و به یکی از مشکلات مهمی تبدیل میشود که پلیس و قضات باید با آن دست و پنجه نرم کنند.
در این سرابِ اغفال، تنها دختران قربانی نمیشوند، بلکه مردان زیادی نیز با افتادن در دام این عشقها همه چیز خود را میبازند و حتی از ترس آبرویشان جرأت نمیکنند، شکایت کنند.
مرگ روی تخت اینترنت
سارا همین هفته قبل روی تخت بیمارستانی در شهریار جان باخت، آرام و بیصدا به خواب رفت و دیگر هیچ وقت بیدار نشد. 3 مرد جوان که او را به بیمارستان آورده بودند با شنیدن خبر مرگش یکباره ناپدید شدند.
در همان نخستین لحظات پزشکان بیمارستان دریافتند دختر جوان بر اثر مسمومیت شدید با قرصهای روانگردان و مخدر شیشه به حالت کما رفته و سرانجام جان باخته است، لحظاتی بعد وقتی ماجرا به پلیس استان تهران اطلاع داده شد، تحقیقات برای یافتن راز مرگ این دختر ناشناس آغاز شد.
با شروع تحقیقات نگهبان بیمارستان، شماره خودروی 3 جوان که دختر جان باخته را به بیمارستان انتقال داده بودند، در اختیار پلیس قرار داد و با بررسی این اطلاعات بود که کارآگاهان جنایی پلیس استان تهران، 48 ساعت بعد مردان جوان را در حالی که قصد خروج ازکشور را داشتند به دام انداختند.
«او قربانی عشق اینترنتی به جوان همشهریاش شد.» این را مجید میگوید؛ یکی از 3جوانی که در این ماجرا دستگیر شده است. او را کریم به خانه ما آورد، کریم دوست دوران خدمتم است که خانهشان در یکی از استانهای غربی است، میگفت با دختر جوان که همشهریشان است از طریق اینترنت آشنا شده، مدتی بعد که رابطهشان صمیمیتر شده بود، کریم به او گفته بود اگر با هم به تهران فرار کنند، با او ازدواج میکند و زندگی خوبی را آغاز میکنند.
دختر بیچاره هم قبول کرده بود و آمده بودند تهران... اما کریم زده بود زیر قولش، او را به خانه ما آورد و خودش رفت. چند روزی در زیرزمین خانه ما بود که پدرم ماجرا را فهمید و قِشقِرق به پا کرد.
من هم به ناچار او را به باغی که در اطراف شهریار داشتیم بردم. روز مرگش من و 2 نفر از دوستانم در داخل باغ قصد آزارش را داشتیم، اما او مقاومت میکرد. برای آنکه به خواستهمان برسیم، مقدار زیادی قرص روانگردان به او دادیم، بعد هم مخدر شیشه، وقتی که او بیحال شد، نقشه شیطانیمان را به اجرا گذاشتیم، اما او دیگر بیدار نشد، دستهایش سرد سرد بود، یخ کرده بود انگار.
ترسیده بودیم، رساندیمش بیمارستان، اما تلاشهای پزشکی بینتیجه ماند و او جان باخت و ما هم فرار کردیم.
مریم، قربانی دیگر عشقهای مرگبار اینترنتی است. این دختر اصفهانی که پرونده قتلش سرو صدای زیادی در روزنامهها به پا کرد، پس از آنکه از طریق اینترنت با جوان همشهریاش آشنا شد، دررؤیای ازدواج با مرد جوان ارتباط برقرار کرد، اما هنگامی که از او باردار شد، جوان سنگدل او را به باغی دور افتاده کشاند و در آنجا پس از قتلش، جسد او را همان جا رها کرد ولی سرانجام با افشای نقشه وحشتناک برای قتل دخترجوان، راز این جنایت فاش شد.
سارا و مریم اولین قربانیان عشقهای کور اینترنتی نیستند، آنها آخرین قربانیان هم نخواهند بود، حالا دیگر هر روز قربانیان این عشقها دارند زیاد و زیادتر میشوند، اما پلیس هنوز در خیابانها دارد بهدنبال متهمان میگردد.
قربانیان تنها دختران نیستند
اگر چه بیشتر قربانیان عشقهای کور خیابانی دختران هستند، اما در عشقهای اینترنتی تنها دختران قربانی نمیشوند، درصد زیادی از قربانیان مردان جوانی هستند که در دام شکارچیان اینترنتی میافتند و با ترفندهای گوناگون قربانی اخاذیهای سنگین میشوند.
در جریان یکی از مهمترین پروندههای اخاذی اینترنتی، مرد جوانی به نام وحید وقتی که از طریق اینترنت با کاربری که خود را دختر جوانی از کرمان معرفی میکرد آشنا شد، به درخواست او از طریق «وبکم» با یکدیگر ارتباط برقرار کردند و در حالی که چهره یکدیگر را میدیدند، با یکدیگر از طریق اینترنت به گفتوگو پرداختند.
مدتی بعد دختر جوان از وحید خواست عکسهای خصوصی خود را برای وی ارسال کند و از آنجایی که وحید از نقشه سیاه او اطلاع نداشت، تعدادی از عکسهای خصوصی خود را برای او ارسال کرد. هنوز چند ساعتی از ارسال عکسها نگذشته بود که دختر جوان با شماره تلفنی که وحید در اختیار وی گذاشته بود، تماس گرفت و آن هنگام بود که مرد جوان متوجه شد قربانی یک باجخواهی اینترنتی شده است.
تماسگیرنده ناشناس که خود را بهعنوان یک دختر معرفی کرده بود و حتی در مقابل دوربین وبکم هم به شکل یک دختر ظاهر شده بود، به وی گفت که در واقع یک مرد است که با گریم بسیار حرفهای خود را به شکل زن درآورده و اکنون که عکسها و فیلمهای خصوصی وی را در اختیار دارد، چنانچه او حاضر به پرداخت 20 میلیون تومان نشود، آن را روی اینترنت قرار خواهد داد.
مرد جوان مستاصل و هراسان به اداره پلیس آگاهی کرمان رفت و هنگامی که ماجرا را برای پلیس تعریف کرد، ماموران از وی خواستند با باجگیر ناشناس برای تحویل مبلغ درخواستی وی قرار بگذارد و هنگامی که وی این کار را انجام داد، مرد اخاذ در دام پلیس افتاد. ماجرای این مرد جوان اگر چه پایان چندان تلخی نداشت، اما در بسیاری از موارد قربانیان از ترس فاش شدن رازشان، حقالسکوتهای سنگینی میپردازند.
باجگیری از آن سوی آب
باجگیران اینترنتی حد و مرزی برای خودشان قائل نیستند، آنها از هر نقطهای میتوانند طعمههای خود را شکار کنند حتی اگر هزاران کیلومتر فاصله بین آنها باشد و از 2 فرهنگ جدا از هم باشند.
در جریان یکی از عجیبترین پروندههای ماههای اخیر در این زمینه، یک جوان کلاهبردار مصری، پس از آنکه با معرفی خود بهعنوان یک مرد ثروتمند با یک دختر ایرانی در چت آشنا شد به بهانه خواستگاری وی به تهران آمد، اما در روزهایی که میهمان این دختر جوان بود، طلاهای وی و خانوادهاش و حتی دوستان او را به سرقت برد ولی سرانجام هنگامی که او قصد خروج از کشور را داشت، دختر جوان متوجه شد و با مراجعه به شعبه 13 بازپرسی دادسرای ناحیه 5، از وی شکایت کرد و به این ترتیب مرد جوان دقایقی قبل از پرواز به مصر در دام پلیس افتاد و دستگیر شد.
در پرونده دیگری نیز یک جوان ایرانی که خود را مدیر یک مؤسسه بزرگ آموزشی معرفی کرده بود، پس از آنکه در چت اینترنتی با یک دختر ایرانی مقیم آلمان آشنا شد از وی خواست تعدادی از عکسهایش را برای او ارسال کند تا بعد از دیدن عکسهای یکدیگر با هم ازدواج کنند. وقتی دختر جوان عکسهایش را ارسال کرد، مرد جوان با استفاده از برنامههای کامپپوتری تصاویر مستهجنی از وی تهیه کرده و شروع به تهدید کرد.
مرد جوان در تماسهای خود با دختر جوان و خانوادهاش آنها را تهدید میکرد چنانچه 30 میلیون تومان برای وی ارسال نکنند، عکسهای دختر فریبخورده را روی شبکه اینترنت قرار میدهد و آبروی او را میبرد. این ماجرا نیز با شکایت خانواده دختر جوان به دادسرای جنایی تهران پایان یافت.
انتقامجویان اینترنتی
انتقامجوییهای سیاه اینترنتی، پایان بسیاری از عشقهای دنیای مجازی است، بسیاری از این ماجراهای تاسفبار وقتی اتفاق میافتد که مرد جوان متوجه میشود دختری که با وی از طریق دنیای مجازی اینترنت آشنا شده است قصد دارد با فرد دیگری ازدواج کند و در چنین شرایطی است که یکی از کثیفترین انتقامجوییها رقم میخورد.
در یکی از تاسفآورترین پروندههای در این زمینه که در دادسرای جنایی تهران و از سوی دادیار سلیمانی پیگیری شد، مرد جوانی پس از آنکه دختر مورد علاقهاش با فرد دیگری ازدواج کرد، تصاویر او را روی یک سایت مستهجن قرار داد و با دادن شماره تلفن خانه دختر جوان از بینندگان این سایت خواست تا برای قرار گذاشتن با زن جوان با این شماره تماس بگیرند. عامل این انتقامجویی سیاه اگر چه با شکایت زن جوان و دخالت پلیس به سرعت دستگیر شد، اما زندگی زن جوان را تا مرز نابودی پیش برد.
سرهنگ عبدالله قاسمی، رئیس اداره اجتماعی پلیس آگاهی کشور با اشاره به باجگیریهایی که در این موارد اتفاق میافتد، تصریح میکند:«در مورد بسیاری از باجگیریها، طراح نقشه خود را با هویت دیگری معرفی کرده است.
بهعنوان مثال، در پرونده جنجالی باجگیری اینترنتی در کرمان، طراح نقشه با گریم بسیار حرفهای و لباسهای زنانه خود را بهعنوان یک زن معرفی کرده و با مرد جوان ارتباط اینترنتی برقرار کرده و پس از آنکه عکسهای خصوصی او را به دست آورده بود، قصد باجگیری از او را داشت.
به گفته سرهنگ قاسمی، پلیس اگر چه متخصصان بسیار قدرتمندی را برای کشف جرایم اینترنتی در اختیار دارد، اما به هرحال ردیابی متهمان در این زمینه از آنجایی که بیشتر قربانیان تنها یک آدرس ایمیل از متهم دارند، بسیار دشوار است. وی در این زمینه مهمترین مسئولیت را متوجه خانوادهها میداند و از آنها میخواهد تا بیشتر مراقب فرزندانشان باشند.