جمعه ۱۰ خرداد ۱۳۸۷ - ۰۵:۰۳
۰ نفر

راحله رسولی: اولین روزهای بهار سال گذشته نمایشگاهی در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شد که قرار بود هر سال تکرار شود؛ نمایشگاهی که «بهار ایرانی» نام داشت و مناسبت آن نیز آغاز این فصل بود.

 آن روزها هنوز حبیب‌الله صادقی به صندلی ریاست موزه و مرکز هنرهای تجسمی تکیه زده بود و قصد داشت این بهار را هر سال به موزه ببرد  اما امسال از «بهار ایرانی» خبری نشد و فصل بهار هم با زمستان ریاست صادقی همزمان شد. از ماه گذشته محمود شالویی به عنوان سومین مدیر مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در طول 3 سال گذشته، فعالیت‌های خود را آغاز کرد.

طبیعی است که با حضور او سیاست‌ها و برنامه‌ریزی‌های جدید در این حوزه اعمال شود.

کم بوده‌اند مدیرانی که در مرکز هنرهای تجسمی وزارت ارشاد، دنباله سیاست‌های مدیران قبلی را بگیرند. مثلا حبیب‌الله صادقی برگزاری نمایشگاهی از آثار هنرمندان چین را که در دوره عبدالمجید حسینی‌راد قرار بود برگزار شود، غیرکارشناسی دانست و به جای آن نمایشگاه‌های دیگری را برپا کرد.

 خود او نیز قصد داشت نمایشگاهی از نقاشان آلمانی برگزار کند اما حالا گفته می‌شود که پس از پایان نمایشگاه آثار «ایران درودی»، آثار خوشنویسی در موزه هنرهای معاصر تهران به نمایش گذاشته خواهد شد. صادقی در فراهم کردن بودجه لازم برای حضور هنرمندان ایرانی در بی‌ینال ونیز هم ناموفق بود.

حال باید دید محمود شالویی تا چه میزان قادر به پیاده کردن برنامه‌های خود در این حوزه خواهد بود و این تغییر مدیران که با تغییر سیاست‌ها در این حوزه همراه است، چه تاثیراتی بر هنرهای تجسمی کشور می‌گذارد. اگر چه محمود شالویی سکان موزه هنرهای معاصر تهران و مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را به دست گرفته است اما در سوابق تحصیلی او  ردپایی از هنر دیده نمی‌شود. او دارای فوق‌لیسانس ادیان تطبیقی است و مراحل پایانی دوره دکترا در رشته عرفان را می‌گذراند. این در حالی است که هر 3 مدیر قبلی دارای تخصص و تحصیلاتی در حوزه هنرهای تجسمی بوده‌اند.

 با این حال درکارنامه فعالیت شالویی، مدیرکلی دفتر آموزش و توسعه فعالیت‌های هنری، سرپرستی مرکز برنامه‌ریزی و آموزش نیروی انسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، عضویت شورای برنامه‌ریزی و ریاست گروه فرهنگ و هنر دانشگاه جامع علمی و کاربردی، دبیر شورای راهبردی و نظارت بر هنرستان‌های هنرهای زیبا و آموزشگاه‌های آزاد هنری کشور، عضویت شورای عالی آموزش و پرورش، نماینده رابط معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نمایندگی سازمان یونسکو در تهران به چشم می‌خورد.

 آیا او به‌رغم نداشتن تحصیلات در هنر می‌تواند درک درستی از حوزه هنرهای تجسمی داشته باشد؟ مسئله دیگر به انتظارات هنرمندان از او و میزان تحقق این انتظارات مربوط می‌شود؛ انتظاراتی همچون تامین بودجه مناسب برای این حوزه که به قول حبیب‌الله صادقی اگر این مشکل برطرف نشود باید فاتحه هنر مملکت را خواند.

بس است دیگر

امرالله فرهادی رئیس انجمن گرافیک ایران درباره تاثیر تغییرات در حوزه مدیریتی بدون آنکه قضاوتی از عملکرد حبیب‌ا... صادقی داشته باشد،می‌گوید: «تا مدیری می‌خواهد سیاست یا برنامه‌ای را به اجرا درآورد جایش را با فرد دیگری عوض می‌کنند.»

این گرافیست درباره ضرورت تخصص در زمینه‌های هنری برای برعهده گرفتن مدیریت این حوزه، توضیح می‌دهد: «مدیریت کارآمد و استراتژیک، مدیریتی است که بتواند بهترین فکرها را به کار بندد. صرف هنرمند بودن، امتیاز محسوب نمی‌شود چون هر هنرمندی نمی‌تواند مدیر کارآمدی باشد. یک مدیر خوب، مدیری است که با بودجه مناسب بتواند طرح‌ها را به اجرا درآورد. سال‌هاست که بودجه این بخش را به بخش‌های دیگر می‌دهند.بس است دیگر، مدیران چقدر باید برای بودجه از خودشان ایثار نشان دهند.

رئیس انجمن گرافیک ایران همچنین از انتظارات خود از مدیر جدید می‌گوید: «مدیران گذشته از حیث مالی دچار مشکل بودند و بسیاری از هنرمندان پول‌های خود را دریافت نکرده‌اند. مدیر جدید باید مدیریتی فراگیر در حوزه تهران و شهرستان داشته باشد.»

حمید شانس هنرمند مجسمه‌ساز نیز معتقد است که جریانات تبلیغی باید به عنوان جریانی ثانویه به دیگر نهادها واگذار شود: «هنر نیازمند رشد درونی خود است در غیراین صورت جریانات غیرهنری می‌توانند بهره ببرند.» او تغییرات مدیریتی را از2 نگاه مورد بررسی قرار می‌دهد: «آگاهی فعالیت‌های یک فرد متناسب با سیاست‌ها‌ نیست و او را تغییر می‌دهند و گاهی نیز تغییر مدیر به معنی تغییر سیاست‌هاست.»

شانس تاکید می‌کند که یک جریان فکری نباید با تغییر فرد زیرسؤال برود بلکه مجموعه باید درک کافی از هنرهای تجسمی داشته باشد. این هنرمند مجسمه‌ساز جریان فعلی را جریانی متخصص نمی‌داند و می‌خواهد که مدیران جدید به نتایج کاری افراد گذشته احترام گذاشته و قدمی جلوتر روند.

ذخیره تجربیات برای زمان پختگی

حسین خسروجردی نقاش و گرافیست، محمود شالویی را نمی‌شناسد اما حاضر است هر کمکی را در حق او انجام دهد حال چه بخواهد چه نخواهد. خسروجردی با نفی تغییر مدیریت‌های پی‌درپی می‌گوید: «آدم‌هایی که به خاطر تجربه‌های آنها خسارت دیده‌ایم باید بمانند و تجربیات را در زمان پختگی به کار ببندند و مدیران جوان در کنار آنها تجربه کسب کنند اما در این مملکت ظاهرا هیچ‌کس، دیگری را قبول ندارد.»

او مدیریت را جدای از تخصص در گرو فهم و خلاقیت می‌داند اما خلاقیتی که تحت نظریه سنتی استفاده نشود و با به کارگیری کارآمدترین مهره‌ها به سوی تخصص پیش رود.
به اعتقاد جواد علیزاده کاریکاتوریست نیز محمود شالویی با توجه به سوابق خوب گذشته اکنون به این سمت انتخاب شده است اما باید همه چیز را به آینده موکول کرد.

قضاوت زود است

حبیب‌الله صادقی به دلایل تخصیص نیافتن اعتبار به دوسالانه‌های تجسمی، پرداخت نشدن حق و حقوق برگزارکنندگان جشنواره هنرهای تجسمی و مشکلات مالی استعفا کرد. حال اگر این مشکلات که بیشتر آن به تامین نشدن اعتبارات و بودجه برمی‌گردد برای محمود شالویی رفع نشود باید دید او چه تصمیماتی برای اداره این حوزه حساس اتخاذ خواهد کرد؟ تصمیماتی که ممکن است موجب بهبود و پیشرفت روز به روز هنرهای تجسمی کشور  یا پس‌رفت آن شود. طبیعتا شروع فعالیت او توأم با انتظارات از سوی جامعه هنری خواهد بود. اینکه محمود شالویی بتواند انتظارات را برآورده کند یا نه، سؤالی است که به قول معصومه مظفری، رئیس انجمن نقاشان ایران هنوز پاسخ دادن به آن زود است و کمی باید منتظر ماند.

کد خبر 53556

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز