روی میز کارش خیلی شلوغ است. تکههای چوب بلوط، گردو و سیب، تیغههای کمان اره و پایه بلندش کنار هم، نامرتب قرار دارند. محسنیپور، روی صندلی ویژه کارش مینشیند و گفتوگو را با بیان این جملهها آغاز میکند: «۱۵ سالم بود که خیلی اتفاقی از طریق یکی از دوستانم با معرق آشنا شدم. پیش از این آشنایی، هنر در خانوادهام جایگاه ویژهای داشت. مادرم به خیاطی و پدرم به ساخت وسایل تزیینی با استفاده از سیمهای مفتولی میپرداخت. تبحر آنها را که میدیدم، تصمیم گرفتم معرق را خیلی زود بهصورت تخصصی فرا گیرم. بنابراین پی یک آموزشگاه معتبر گشتم. متأسفانه نه در محدوده محله مهرآباد و نه در محدوده منطقه 9 یک آموزشگاه خوب پیدا نکردم. برای شرکت در کلاسها باید مسافت زیادی را طی میکردم تا به مناطق شمالی شهر برسم و به سبب علاقهام این کار را با پشتکار و شوق فراوان انجام میدادم. آمادگی برای حضور در کنکور، برایم در پرداختن به معرق، وقفهای به وجود آورد.
در دانشگاه در رشته تحصیلی مورد علاقهام، زبان فرانسه که قبول شدم دوباره با انگیزه بیشتری هنر معرق را دنبال کردم. ابتدا مدرک درجه ۲ و کمی بعد مدرک درجه یک این رشته را گرفتم. به تدریج هنرجو هم پذیرفتم. اما در نهایت، به دنبال راهاندازی یک کارگاه به معنای واقعی و تخصصی معرق بودم. کارگاهی که هم به شایستگی، هنرجو در آن تربیت شود و هم هنری را زنده کند که سالها از فراموش شدن آن میگذرد. دست آخر، کارگاه دلخواهم را از حدود ۲ سال پیش راهاندازی کردم. در محله مهرآباد علاقهمندان زیادی به این رشته هستند. بسیاری تنها به سبب علاقهای که به معرق دارند در کلاسها حضور پیدا میکنند و تعدادی نیز برای راهاندازی کسب و کارهای کوچک خانگی در کلاسها حاضر میشوند.»
- برکت نذر هنری
بانوی هنرمند هممحلهای کمی روی صندلیاش جابهجا میشود و در ادامه، از روزهایی که بانوان سرپرست خانواده یا علاقهمندانی که بضاعت مالی مناسبی نداشتند و هنرجوهایش بودند، میگوید: «آموزش به افرادی که به هر دلیل (علاقه یا درآمدزایی) به این هنر گرایش پیدا میکنند، نوعی نذر معنوی است. برای همین رایگان آن را انجام میدادم. آن هم در روزهایی که شاید خودم به درآمدزایی نیاز داشتم. ولی واقعیت این است که انجام اینگونه امور خیرخواهانه، برکتی را به سوی زندگی فرد روان میکند که با درآمدهای آنچنانی هم برابری نمیکند. برای مثال، اگر هزار تومان در ماه کار میکردم آن هزار تومان به قدر ۱۰۰ هزار تومان برایم برکت داشت.» محسنیپور به برکت و آثار همفکری و همکاری در امور خیر و هنری نیز اشاره میکند و میگوید: «پای نذر معنوی در امور هنری که در میان باشد، انگار فکر افراد هم برای ایدهپردازی خوب کار میکند. برا ی مثال، بهترین و پرفروشترین آثار من زمانی شکل گرفتند که به برکت نذر معنوی به هنرجوهای علاقهمند و کمبضاعت، آموزش رایگان میدادم. طراحی آثار پرفروش مانند جعبههای جواهر، اکسسوریها و هدایای مناسبتی و غیره از جمله این سفارشهای پرطرفدار هستند که هنوز هم بازار فروش خوبی دارند و برای گروه ما سودآوری میکنند. از سویی دیگر، این تجربه را دریافتهام که هنرهای قدیمی باید باسلیقهها و علاقههای روز، پیش روند تا هم همه ابعاد آن به درستی معرفی شود و هم درآمدزایی از هنر که به گمان بسیاری امکانپذیر نیست، شکل گیرد.»
- صفر تا صد معرق چوب
معرق در لغت به معنای «هر چیز رگهدار» است که هنر چیدمان تکههای ظریف در کنار یکدیگر محسوب میشود. البته تاریخ دقیقی از پیدایی و جغرافیای ظهور آن به درستی ثبت نشده است. اما در ایران، دوران سلسلههای «سلجوقیان» و «تیموریان» را اوج بهرهگیری از هنر معرق در ساخت منارهها و گنبدهایی با پوششهای تزیینی معرق کاشی (کاشیکاری) میدانند. بنابراین معرق را میتوان به چندین شاخه تقسیم کرد. معرق با کاشی، چرم، پارچه، فلز، خاتم و چوب که پرپیشینهترین آنها همان معرق با چوب نام دارد. ابزار اصلی این هنر که گروهی از باستانشناسان در اسنادی تاریخی، ریشه آن را به ۳ هزار سال پیش در «شوش» تخمین زدهاند، کمان اره، تیغههای مختلف در سایزهای متنوع، چوبهای گوناگون، پرس دستی، گاز انبر، مته، کاربن، چسب چوب، تیزک و چکش است. ظرافت و زیبایی معرق زمانی جلوه میکند که هنرمندان، شمایل یک طرح را با استفاده از رنگهای طبیعی انواع چوبهای گردو، افرا، عرعر، ون، نارنج، لیمو، اقاقیا، زیتون و سماق، آلبالو، و بادام، چنار و بسیاری دیگر به نمایش بگذارند. پرداختن به معرق با چوب میتواند بهعنوان یک منبع درآمدزایی خانگی تلقی شود که با سرمایهای اندک حتی در صورت نوسان بازار، امید به برقراری آن همچنان پابرجاست.
- پروتکلهای آموزشی در روزهای کرونایی
شیوع «کووید ۱۹» بر شیوه ارائه آموزشهای تخصصی معرق این هنرمند کارآفرین محله مهرآباد، تأثیرهای خود را داشته است. محسنیپور در اینباره میگوید: «از زمان شیوع بیماری کرونا، جلسات کارگاههای آموزشی خود را با رعایت فاصلهگذاری فیزیکی و بهداشتی برگزار کردم. به اینترتیب، حجم کار و زمانی که باید صرف میکردم، بیشتر شد. اما به گمانم این بخشی از مسئولیت اجتماعی است که هریک از ما به وقت بحران باید به آن توجه داشته باشیم. ارائه آموزش بهصورت آنلاین و مجازی هم جزوی از برنامهام بوده است. آموزش مجازی خود یک تخصص است که کرونا ثابت کرد باید به آن بهعنوان یک ضرورت، اهمیت داد. برای همین تصمیم گرفتم پس از دریافت نشان هنر از سازمان فنی و حرفهای و نیز صنایعدستی کشور که دامنه اطلاعاتم در هنر معرق را افزایش میدهد، دورههایی را پیرامون شیوههای آموزش مجازی علوم مختلف بگذرانم. به هر حال خواسته و ناخواسته وارد عصری شدهایم که کرونا مزید بر علت شد تا زیست الکترونیک و مجازی را دقیقتر تجربه کنیم.» او همچنین ادامه میدهد: «اکنون که قرار است این هنر قدیمی و سنتی را به روشی نوین آموزش دهیم، باید توجه داشته باشیم که مورد تحریف و تغییر قرار نگیرد. بسیاری از نکات آموزشی هستند که به درستی و روشنی در آموزشهای آنلاین و مجازی مطرح نمیشوند. همین قضیه سبب میشود تا این هنر با اصالت، دستخوش تغییراتی شود که به اصل و اساس آن آسیب میرساند. برای همین است که میگویم آموزشهای مجازی در عصر نوین یا در اصطلاح، عصر کرونایی، باید تخصصی باشند. مربیان در هر رشته و علمی باید به این درک برسند که روش آموزش به اندازه خود آن رشته و علم، نیاز به تخصص و مهارت دارد.»
نظر شما