به گزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه ایران، رسیدگی به این پرونده از آخرین روزهای فروردین سال ۹۶ با گزارش یک نزاع در منطقه ولنجک به مأموران کلانتری ۱۶۳ آغاز شد. مأموران پس از حضور در صحنه متوجه شدند که بعد از تصادف دو خودروی پراید و پژو، میان سرنشینان آنها درگیری رخ داده و در این نزاع سعید که راننده ۲۰۶ بود، پس از اصابت یک میله آهنی به سرش از سوی یکی از سرنشینان پراید مجروح و به بیمارستان منتقل شده است. سعید که مربی بدنسازی نیز بود، ساعتی بعد بر اثر شدت خونریزی جان باخت.
به این ترتیب دو سرنشین پراید به نامهای فرهاد و نیما بازداشت شدند و میلاد که همراه آنها بود، بعد از بالا گرفتن درگیری از محل گریخت. البته تلاش مأموران برای دستگیری او که چندین سابقه در پلیس امنیت نیز داشت، ادامه پیدا کرد تا اینکه معلوم شد او به ترکیه فرار کرده است.
فرهاد پس از دستگیری در بازجوییها به اتهام خودش اعتراف کرد و گفت: من و دوستانم چند ساعت قبل از حادثه به بام تهران رفته بودیم و در راه بازگشت با خودروی ۲۰۶ مقتول تصادف کردیم. چون او مقصر بود، گفتیم که باید تا آمدن پلیس در کنار خیابان صبر کنیم که سعید گفت عجله دارد و باید زودتر برود. همین مسأله موجب شد تا با هم دعوا کنیم. او بدن ورزیدهای داشت و با یک چاقو به سمت ما حمله کرد و من هم همان موقع از ترس جانم میله داربستی را که کنار خیابان افتاده بود، برداشتم تا ضربهای به دستش بزنم و چاقو بیفتد اما ضربه به سرش خورد. من قصد کشتن او را نداشتم.
نیما هم در تحقیقات گفت: من در لحظه درگیری آنجا بودم اما هیچ ضربهای به مقتول نزدم.
به این ترتیب هردو متهم در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شدند. در آن جلسه اولیای دم برای متهمان اشد مجازات را درخواست کردند و فرهاد با انکار اعترافاتش گفت که تحت فشار مجبور به اعتراف شده وگرنه ضربهای به مقتول نزده است و شاید میلاد که متواری است، ضربه کشنده را به سعید زده باشد.
در پایان هم هیأت قضایی وارد شور شدند و پرونده را برای تکمیل تحقیقات به دادسرا برگرداندند. در حالی که بازپرس رسیدگیکننده به پرونده معتقد بود فرهاد در دفاع از خودش دست به قتل زده، پرونده بار دیگر به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در این میان قاضی زالی خواست تا فیلم دوربین مداربسته خیابان که صحنه درگیری را ضبط کرده بود، ضمیمه پرونده شود که بازبینی فیلم ضبطشده نشان داد فرهاد ضارب اصلی بوده است.
در پایان جلسه هیأت قضایی متهم را به قصاص محکوم کردند و رأی صادره مورد تأیید دیوان عالی کشور قرار گرفت اما در این فاصله خانواده فرهاد توانستند رضایت اولیای دم را جلب کنند. این متهم صبح دیروز از جنبه عمومی جرم در شعبه ۲ دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد. فرهاد در این جلسه دادگاه گفت: در این چند سالی که زندان بودم فقط خودم تنبیه نشدم. خانوادهام وضعیت بدتری داشتند. آنها برای جلب رضایت خانواده مقتول همه داراییشان را فروختند و همین مسأله موجب شد خانوادهام بی پول و بیچاره شوند.
او ادامه داد: من قبل از این ماجرا آرایشگر معروفی بودم و درآمد خوبی داشتم اما پس از آنکه حکم قصاص گرفتم، همسرم من را ترک کرد و زندگیام نابود شد. من روزهای سختی را پشت سر گذاشتهام و حالا هم از قضات دادگاه درخواست دارم با توجه به گذشت اولیای دم و خسارتی که من خودم متحمل شدهام، در مجازات من تخفیف قائل شوند تا بتوانم دوباره به زندگیام برگردم.
پس از اظهارات متهم، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
نظر شما