نادر ابراهیمی پنجشنبه گذشته، پس از چندین سال میهماننوازی میهمان ناخواندهای که در سرش جا خوش کرده بود، قید دنیا را زد اما این برای او که در چند ماه آخر عمرش، تمام توان فراوانش را برای کار فراوان از دست داده بود، آن قدرها هم خبر تلخی محسوب نمیشد.
شاید برای همین هم از خانوادهاش خواسته است مراسم وداع را با او مختصر و «بیاشک و آه» برگزار کنند.
در اطلاعیه خانواده، دوستان و بستگان ابراهیمی که دیروز منتشر شد، آمده است: «دریغا تهی از تو ایرانزمین. استاد نادر ابراهیمی، بزرگ فرهنگمندِ عرصه ادب و هنر، وطنپیمایِ وطنشناس، آخرین سفر خویش را آغاز کرد.
به احترام خواستهاش، بیاشک و آه از این جدایی گذرا، گرد هم میآییم تا بدرودش گوییم و به خانه ابدیاش در قطعه هنرمندان بهشت زهرا بسپاریم. ساعت 9 صبح روز دوشنبه، 20 خردادماه، خانه هنرمندان ایران، خیابان ایرانشهر شمالی، باغ هنر.»
با این حال، روی دیگر سکه مرگ برای «ابن مشغله» ادبیات و سینمای ایران، سیاهتر است. ابراهیمی که به گفته جمال میرصادقی، پرکارترین نویسنده معاصر ایران بود، در چند ماه آخر عمرش، وقتش را بیش از هر چیز صرف نبرد با تومور مغزیاش میکرد؛
روزهای تلخی که نویسندهای به بزرگی ابراهیمی را سرانجام در بستر محبوس کرد و از خیل پرشمار دوستان و همکاران و دوستدارانش، کمتر کسی حتی به دیدارش میرفت؛ این روزها اما به اوج خود رسید. جالب اینکه اوج بیماری او، درست همزمان با روزهای تولدش در 14 فروردین بود.
ابنمشغله ابوالمشاغل
نادر ابراهیمی در 14 فروردینماه سال ١٣١۵ در تهران بهدنیا آمد. تحصیلات مقدماتی را در این شهر گذراند و پس از گرفتن دیپلم ادبی از دبیرستان دارالفنون، به دانشکده حقوق وارد شد. اما این دانشکده را پس از 2 سال رها کرد و سپس در رشته زبان و ادبیات انگلیسی به درجه لیسانس رسید.
او از ١٣ سالگی به یک سازمان سیاسی پیوست که بارها دستگیری، بازجویی و زندان رفتن را برایش درپی داشت. ابراهیمی در ١٣۴٢ نخستین کتاب خود را با عنوان «خانهای برای شب» بهچاپ رساند که داستان «دشنام» در آن با استقبالی چشمگیر مواجه شد.
تا سال ١٣۸٠ علاوه بر صدها مقاله تحقیقی و نقد، بیش از 100 کتاب از او چاپ و منتشر شده است که تقریبا همه انواع نوشته را شامل میشود: داستان بلند و رمان، داستان کوتاه، کارهای ویژه کودک و نوجوان، نمایشنامه، فیلمنامه و پژوهش در زمینههای گوناگون.
به جز اینها، ابراهیمی در حوزه سینما نیز صاحبنام است و چندین فیلم مستند و سینمایی و همچنین دو مجموعه تلویزیونی را نوشته و کارگردانی کرده است. ضمن آنکه در موسیقی فیلم نیز دستی داشته و آهنگها و ترانههایی برای فیلمهایش ساخته است.
اما شاید قسمت جالبتر و کمتر مطرح کار ابراهیمی، تاسیس نخستین مؤسسه غیردولتی ایرانشناسی است. او شخصا هزینه و دشواریهای فراوانی را برای سفر و تهیه فیلم و عکس و اسلاید از سراسر ایران صرف کرده است که البته بیشتر این فعالیتها به پیش از پیروزی انقلاب بازمیگردد.
وی در حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان هم «مؤسسه همگام با کودکان و نوجوانان» را با همکاری همسرش راهاندازی کرد که در حیطه نوشتن، چاپ و پخش کتاب، نقاشی، عکاسی و پژوهش درباره خلقوخو، رفتار و زبان کودکان فعالیت میکند.
انتشارات این مؤسسه با نام «همگام» یک دوره ناشر برگزیده آسیا شده و در جشنوارههای جهانی در زمینه تصویرگری کتاب کودک، بهعنوان ناشر برگزیده جهان هم رسیده است.
در همین حیطه، جایزه نخست براتیسلاوا، جایزه نخست تعلیم و تربیت یونسکو، جایزه کتاب برگزیده سال ایران و... از دیگر موفقیتهای اوست. ضمن آنکه او به خاطر چاپ رمان 7جلدی «آتش بدون دود» یکی از نویسندگان برگزیده 20 سال ادبیات داستانی ایران نیز شده است.
بار دیگر شهری که دوست میداشتم
حالا پس از چند ماه میهمانداری و دردنوازی، دوباره نام نادر ابراهیمی به نام اول خبرگزاریها تبدیل شده است، اما حیات واقعی یک نویسنده تنها در قلب کسانی است که دوستش میدارند و برای ابراهیمی، حتی تنها کتاب کوچکی چون «بار دیگر شهری که دوست میداشتم» کافی است تا در خاطرهها باقی بماند...
مراسم یادبود نویسنده، چهارشنبه از ساعت 16:45 تا 18:15 در مسجد الرضا، خیابان خرمشهر (آپادانا)، خیابان عشقیار، میدان نیلوفر برپا می شود.