مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام کرد که طی روزهای آینده به تهران سفر خواهد کرد. نام «بسته پیشنهادی» یادآور اقدام مشابه کشورهای 1+5 در آغاز به کار دولت نهم است که در آن، مجموعهای از مشوقها برای «تعلیق غنیسازی اورانیوم» در برنامه هستهای ایران گنجانده شده بود.
بسته مذکور در سال 2006 به ایران پیشنهاد و در آن تصریح شده بود در صورت اجرای داوطلبانه تعلیق غنیسازی اورانیوم، مجموعهای از همکاریها از سوی کشورهای اروپایی و حتی ایالات متحده در حوزههای تجارت، تامین قطعات هواپیماهای غیرنظامی و حتی فروش هواپیماهای ایرباس و بویینگ، انرژی، کشاورزی و فناوریهای نوین با ایران صورت خواهد پذیرفت.
آن بسته پس از بررسیهای مختلف در سطح مقامات ارشد نظام و شورای عالی امنیت ملی، مورد پذیرش قرار نگرفته و تعلیق غنیسازی به عنوان یکی از فرآیندهای «غیرقابل برگشت» از سوی نظام اعلام شد. در چنین شرایطی است که پس از حدود دو سال فراز و فرود در پرونده هستهای- پس از ارائه بسته پیشنهادی اول- اکنون کشورهای 1+5 بار دیگر بستهای دیگر را به ایران پیشنهاد کردهاند.
در طول چند روز گذشته خاویر سولانا مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، سخنگوی کاخ سفید و حتی وزیر خارجه روسیه اعلام کردهاند که طی روزهای آینده این بسته در اختیار ایران قرار خواهد گرفت. قرار بر این است که شخص سولانا در رأس هیأتی که اعضای آن را معاونان وزرای خارجه کشورهای 1+5 (البته جز ایالات متحده) تشکیل میدهند به تهران آمده و این «مجموعه پیشنهاد» را برای ایران تشریح کنند.
تبلیغات رسانهای پرحجم در این خصوص که از هماکنون آغاز شده، اهمیت نوع مواجهه ایران با این مرحله حساس را دوچندان میسازد. کارشناسان تاکید میکنند با توجه به دیپلماسی انتقادبرانگیز دولت نهم در تمامی زمینهها و تندترشدن لحن مدیر کل آژانس و گزارش «نگرانکننده» اخیر وی درخصوص عدم پایبندی ایران به 3 قطعنامه شورای امنیت و پاسخگو نبودن درباره «مطالعات ادعایی»، بررسی بسته جدید با درنظرگرفتن پارامترهای جدید همراه باشد.
تداوم گفتو گوها
«به هیچ وجه نباید به نحوی برخورد کرد که امکان تبلیغات منفی علیه ایران وجود داشته باشد. راهبرد گفتوگو باید تحت هر شرایطی حفظ شود؛ چه، با توجه به تبلیغات پرحجم روزهای اخیر، قطع گفتوگوها میتواند عواقب ناخوشایندی داشته باشد.» این بخشی از پاسخهای مهدی سنایی به همشهری عصر است.
وی که از دیپلماتهای پیشین وزارت خارجه است، مدتی نیز به عنوان دبیر کل سازمان اکو که مقر آن در ایران بود فعالیت کرد. منتخب مردم نهاوند در مجلس هشتم در خصوص سفر قریبالوقوع سولانا به ایران و تفاوتهایی که در نوع مذاکرات با دورههای گذشته وجود دارد نیز نکاتی را یادآور شد: «طبیعتا پس از چندین سال مذاکره در دولت گذشته و دولت فعلی، اکنون بخشهای بیشتری از افکار عمومی دنیا به این باور دست یافتهاند که ایران حق بهرهبرداری از انرژی صلحآمیز هستهای را دارد. ایران اگ چه به صراحت اعلام کرده که هیچ پروژه نظامی را در این حوزه دنبال نمیکند اما همچنان مخالفت اعضای دائم شورای امنیت را در مقابل خود میبیند. در عین حال روند مذاکرات اکنون تا حدودی «فرسایشی» شده و باید از شرایط فعلی جدا شد. با توجه به گزارش اخیر البرادعی و نکات منفی آن، عدم مذاکره با 1+5 هم بهانههای تازهای را در اختیار آنها قرار خواهد داد.»
سنایی، سفر سولانا به تهران را بیشتر به دغدغههای اروپا مربوط دانست تا ایالات متحده: «3 کشور اروپایی پس از فراز و فرودهای سالهای اخیر، اکنون با تجربیاتی تازه، وارد مذاکرات میشوند و به نظر میرسد امکان گفتوگوهای جدیتر فراهم باشد.
سولانا و برخی وزرای خارجه اتحادیه اروپا با توجه به نزدیک شدن به پایان دوران ریاست جمهوری جرجبوش علاقهمند هستند تا این چند ماه نیز بدون ایجاد خطر سپری شود. باید یک قالب جدید برای مذاکرات تعریف شود.» وی در عین حال چشمانداز مذاکرات را غیرقابل پیشبینی دانست؛ چه هنوز مشخص نیست بسته جدید چه نکات مثبت و منفیای دارد: «از تاثیر آمریکا بر روند مذاکرات نمیتوان غافل شد چون این کشور موضوع هستهای را با موضوعات دیگری درباره سیاست خارجی ایران گره زده است.
به طور حتم این کشور علاقهمند به همراهی با اروپا، چین و روسیه در قالب بسته پیشنهادی نیست اما اگر در روند مذاکرات تهران در هفته آینده از سوی طرفین حسننیت بیشتری نشان داده شود، میتوان به برخی رویکردها امیدوار بود.»
نه یا آری بزرگ
یک استاد روابط بینالملل نیز یادآور میشود که برخی ویژگیهای پرونده هستهای ایران و تجربیات مذاکرات گذشته باید پیش از بحث درباره نفس سفر سولانا به تهران مورد توجه قرار بگیرد. مهدی مطهرنیا در گفتوگو با همشهری عصر این نکات را تشریح میکند: «نقطه «گرهی» پرونده هستهای ایران، اساساً در تعلیق غنیسازی اورانیوم قرار گرفته است. به عبارت دیگر هرگونه گشایش در سطح، ارتقا و عمق بسته پیشنهادی 1+5 زمانی از موضوعیت کاربردی و عملیاتی برخوردار خواهد بود که بتواند بر این «گره» فائق آید.
نکته دوم هم این است که کشورهای 1+5، افزایش ابعاد بسته پیشنهادی خود را در چارچوب مدیریت رفتار سیاسی ایران در راستای اجرایی شدن تعلیق غنیسازی صورت دادهاند. حال چه اهدافی در پس این امر نهفته است؟ این کشورها با افزایش ابعاد بسته پیشنهادی خود در واقع نوع انتظارات از همکاری ایران را در لایههای مختلف بازیگران عرصه بینالملل و افکار عمومی جهان افزایش داده و زمینهساز فشارهای بیشتر روانی، اقتصادی و سیاسی در قالب قطعنامههای حاوی تحریم بیشتر بر ایران خواهند شد.»
این تحلیلگر سیاست خارجی تاکتیکهای لازم برای حفظ منافع ایران در جریان مذاکرات بر سر بسته پیشنهادی را نیز برشمرد: «آنچه مسجل است، ایران درست یا نادرست بر این نکته تصریح داشته که به هیچوجه تعلیق را نمیپذیرد. من اعتقاد دارم که ایران تا زمانی باید بر این مسئله پافشاری کند که افزایش قدرت ملی ایران را سبب شود و در غیر این صورت باید رویهای دیگر در پیش گرفته شود. با این رویکرد، بستههای پیشنهادی قبل از آنکه باز شود به جای فرصت، حامل تهدید خواهد بود. ایران اگرچه تلاش کرد با ارائه بسته پیشنهادی خود ابتکار عمل را در دست بگیرد، در مقابل، همه کشورهای 1+5 جهت مقابله با این حرکت ایران تلاش میکنند تا با تبلیغات پرحجم بر سر این بسته، ایران را بار دیگر به حاشیه برانند. در چنین شرایطی اگر بسته ایران یک «تز» و بسته پیشنهادی 1+5 یک «آنتیتز» قلمداد شود باید به یک «سنتز» قابل تکیه در این بین برسیم.»
وی ادامه داد: «ایران میتواند بهراحتی با گفتن یک «نه بزرگ»، تکلیف خود را با نظام بینالملل مشخص کند اما پیامدهای آن بهطور حتم تحمیل بیشتر تحریمها و افزایش انزوا در نظام بینالملل است. برای گریز از چنین شرایطی، تلفیقی از هر دو بسته میتواند گریزگاهی موقت باشد اما سرانجام ایران باید به یک آری یا نه بزرگ برسد.» تاکتیکهای ایالات متحده، چین و روسیه و اروپاییها در مذاکرات هستهای همواره در میان تحلیلگران مورد بحث و واکاوی قرار گرفته است.
سیاست معروف چماق و هویج یکی از این روشها بود. مطهرنیا نیز از دیدگاه خود به این روشها اشاره دارد: آنها به نحوی عمل خواهند کرد که پرونده هستهای ایران را به سود خود مدیریت کنند بهطوری که حلقه فشار بر ایران تنگتر شود و مسیرهای انتخاب کاهش یابد. در این صورت ایران بار دیگر به مسیر گفتن نه یا آری به تعلیق غنیسازی کشانده خواهد شد. آمریکا اما بهطور اختصاصی رویکرد «قطعنامه محور» خود را ادامه خواهد داد و به موازات این تهدیدات سیاسی و نظامی از مذاکره و بسته پیشنهادی سخن خواهد گفت.