گاهی مواردی از قبیل: دعوا با دانشآموزان دیگر، اختلاف با معلم، بیانضباطی، اخراج از کلاس و مدرسه و غیره پیش میآیند که به نوعی والدین نیز مجبورند درگیر ماجرا شوند. در این موارد چه باید کرد؟
مدرسه، محیطی اجتماعی است و به مانند محیطهای اجتماعی دیگر، تنشها و تعارضهایی را بین افراد به وجود میآورد.
ممکن است فرزند شما با همکلاسی خودش و یا دانشآموزی از کلاس دیگر و حتی مدرسهای دیگر دعوا کند، احتمال دارد بین او و معلمش سوءتفاهم یا اختلافی به وجود بیاید و یا شاید رفتاری انجام دهد که از نظر اولیای مدرسه بیانضباطی و رفتاری مغایر با مقررات مدرسه تلقی شود. اگر فرزند شما مشکلی در مدرسه پیدا کرد، قبل از پرداختن به موضوع باید به چند نکته توجه کنید.
اول: آمادگی برای پذیرش مشکل
منظور آن نیست که بلافاصله بعد از آن که نوع مشکل فرزندتان را گفتند آن را قبول کنید، منظور آن است که آمادگی شنیدن هر مسألهای را داشته باشید. بسیار اتفاق میافتد که پدر یا مادری را به دلیل مشکلی که فرزندش ایجاد کرده، به مدرسه دعوت میکنند.
با طرح موضوع، گاهی والدین شوکه میشوند و حتی بدون توجه به احتمال صحت و سقم موضوع، رفتارهای غیرعادی از خود نشان میدهند. مثلاً به پدری میگویند که فرزندش مشکل اخلاقی به وجود آورده است.
پدر آرامش خود را از دست داده و بلافاصله علیه مدرسه و یا علیه فرزندش موضعگیری میکند. در موارد زیادی خود این رفتارهای اولیه والدین و احساسات و هیجانی که به خرج میدهند، موضوع را پیچیدهتر کرده و بر ابعاد آن میافزاید.
بنابر این اولین اصل در برخورد با مشکلات مدرسهای فرزندتان آن است که با آرامش و دقت، خود را برای شنیدن مسأله آماده کنید.
دوم: آمادگی برای همه شرایط
ما انسانها مثل هم نیستیم و همیشه همیکسان رفتار نمیکنیم. مدیر، معاون و یا معلمی که در مدرسه کار میکند، مثل ما انسان است و ممکن است رفتاری منطقی یا غیرمنطقی داشته باشد.
نگویید که از یک فرهنگی، توقع رفتار منطقی میرود، حتی اگر این انتظار شما درست باشد، چندان عملی نیست، چرا که کارکنان همه ادارات از جمله آموزش و پرورش، در خصوص روابط انسانی آموزشهای خاصی نمیبینند.
وقتی شما با این توقع به مدرسه میروید که همه رفتارها منطقی باشند، دچار مشکل خواهید شد. پس، از همه توقع رفتار منطقی نداشته باشید و خود را برای مواجهه با هر شرایطی آماده سازید.
سوم: داشتن نگرش اصلاحی
یکی از مواردی که بر شدت و ابعاد مشکلات مدرسهای میافزاید، نگاه بدبینانه و گاهی حتی با تلقی جرم و انحراف است. مثلاً دانشآموزی در مدرسه احتمالاً سیگار کشیده است.
بدترین رفتار آن است که والدین یا اولیای مدرسه، او را فردی منحرف و بزهکار بنامند و یا چنین تلقی کنند. وقتی یکی از دو طرف- مدرسه یا والدین- با نگرشی این چنین وارد موضوع میشود معمولاً حل مسأله دشوارتر خواهد شد. اگر طرفین با دیدی اصلاحی به تبادل نظر بپردازند به نتیجهای منطقیتر دست خواهند یافت.
چهارم: رفتار منصفانه
هنوز هم هستند والدینی که از مدرسه فقط توقع پوست و استخوان فرزندشان را دارند و چیز دیگری نمیخواهند؛ والدینی که هر نوع تصمیمگیری درباره فرزندشان را به مدرسه میسپارند.
در مقابل، طیفی از والدین هستند که به بهانه علاقه به فرزند و در واقع به دلیل مشکلات خاص خودشان، به مدرسه اجازه نمیدهند که کوچکترین تندی در حق فرزندشان اعمال کند. نه آن رفتار درست است و نه این رفتار؛ بهترین و منطقیترین روش، عدالت و انصاف است.
شما اگر با این پیشداوری وارد شوید که «همیشه حق با مدرسه است» یک اشتباه مرتکب شدهاید و اگر با این پیشداوری وارد شوید که «همیشه حق با فرزندتان است»، اشتباهی دیگر. ممکن است اولیای مدرسه رفتار اشتباهی در پیش بگیرند و احتمال هم دارد که فرزند شما موقعیتی به وجود بیاورد که عوامل مدرسه را به اعمال رفتاری تند حتی تنبیه وابدارد. بنابر این، قبل از هر نوع پیشداوری، به خود تذکر دهید که منصفانه و بدون غرض رفتار خواهید کرد.
یک اتفاق واقعی
در یکی از مدارس ابتدایی پسرانه، بعد از پایان ساعات کار مدرسه تعدادی از معلمان مشغول بازی فوتبال میشوند.
تعدادی از دانشآموزان هم که منتظر والدین خود بودند به بازی با هم میپردازند. دو نفر از دانشآموزان کلاسهای چهارم با پر کردن کیسههای نایلونی از آب و دنبال کردن هم، به یکدیگر و اطرافیان آب میپاشند.
یکی از معلمان کلاس پنجم، از بچهها میخواهد که این کار را نکنند، به خصوص آن که دیگران هم اذیت میشوند. تذکرهای چند باره معلم کارگر نمیافتد و دانشآموزان به کار خود ادامه میدهند. بالاخره معلم عصبانی میشود و به صورت یکی از دانشآموزان سیلی میزند. این موضوع تبدیل به یک دردسری بزرگ میشود.
پدر دانشآموز با مراجعه به مدرسه اعلام میکند که معلم را به او نشان دهند که حسابش را برسد. بعد از صحبتهای مدیر و رئیس انجمن اولیا و مربیان، پدر راضی نمیشود. از او میخواهند که روز دیگر برای مواجهه حضوری با معلم به مدرسه بیاید.
پدر به مدرسه میآید، ولی به محض روبهرویی با معلم از اتاق خارج شده و حتی حاضر به بررسی موضوع نمیشود. در نهایت پدر دانشآموز به بازرسی اداره شکایت میکند و بالاخره بعد از دهها ساعت گفتوگو در مدرسه و اداره و عذرخواهی چند باره معلم و وساطت مدیر و انجمن اولیا و مربیان و سایرین، موضوع فیصله پیدا میکند.
جالب آن که در سال تحصیلی بعد، دانشآموز به کلاس همان معلم میافتد. حسن رفتار معلم با این دانشآموز و سایر دانشآموزان، اسباب شرمندگی آن پدر را فراهم میسازد.
هدف از بیان ماجرای بالا این بود که بگویم در مواجهه با یک مشکل، منطق حکم میکند که به شرایط نیز توجه کنیم. رفتارهای عجولانه، یکطرفه و تند، تنها بر شدت مشکلات میافزاید و چیزی را حل نمیکند.
با در نظر گرفتن چهار نکته یاد شده، میتوان در مورد انواع مشکلات مدرسهای راحتتر صحبت کرد. اگرچه مشکلات مدرسهای میتوانند بسیار متفاوت و متنوع باشند آنها را در 4 دسته جای میدهم.
1 - مشکل با دانشآموزان دیگر
این دسته از مشکلات مدرسه عمومیت و فراوانی بیشتری دارند. دانشآموزان با همکلاسی یا دانشآموزان کلاسهای دیگر دعوا میکنند، بین دانشآموزان فحش و حرفهای رکیک رد و بدل میشود، دانشآموزان با هم مشکلات اخلاقی پیدا میکنند، دانشآموزی دوستش را به دزدی متهم میسازد، دانشآموزی به خاطر قد و قوارهاش به دیگران زور میگوید، اینها و موارد زیاد دیگری نمونههایی از مشکلات رایج بین دانشآموزان مدارس هستند. اگر شما را به خاطر مشکلات اینچنینی فرزندتان به مدرسه فرا خواندند:
* بر اساس دوره تحصیلی فرزندتان باید مراقب رفتارهایتان در مواجهه با مشکل باشید: مشکلات دانشآموزان با همدیگر در دوره ابتدایی بیشتر شامل مسائل ساده و پیشپا افتاده است و به ندرت به جاهای باریک کشیده میشود. در دوره ابتدایی آن چه مشکل را پیچیدهتر میکند دستپاچگی والدین است.
در دورههای متوسطه و راهنمایی، باید دقت زیادتری اعمال نمود. والدین باید توجه کنند که مشکلات دانشآموزان با همدیگر معمولاً زمینههای قبلی دارد و برای ریشهیابی این زمینهها باید اندکی صبر و حوصله به خرج بدهند. علاوه بر آن، اگر والدین حساسیت زیادی به خرج بدهند.- به خصوص در مورد دعواهای بین دانشآموزان- احساسات فرزندشان را تحریک کرده و شرایط را برای مشکلات شدیدتر بعدی به وجود خواهند آورد.
* فرزندتان را برای بیان آن چه اتفاق افتاده و یا آن چه که شما فکر میکنید واقعی است تحت فشار قرار ندهید. وقتی مشکلی بین بچهها به وجود میآید موقعیت آن قدر برایشان غیرعادی است که تحت فشار قرار دادن آنها وضعیت را بدتر میکند. بنابر این، پیش از هر کاری باید به آرامش اوضاع فکر کنید حتی اگر این، کار سختی باشد.
* به رفتار عوامل مدرسه در خصوص مشکل به وجود آمده توجه داشته باشید. گاهی ممکن است خود مدیر، معاون یا معلم، رفتاری منطقی در مواجهه با مشکل نداشته باشند و این شرایط، شما را تحت تأثیر قرار دهد. تهدید دانشآموز به تنبیه، اخراج از کلاس و مدرسه و پرخاش و تندی از طرف عوامل مدرسه شاید شما را وادار به طرفداری از فرزندتان و یا برعکس جبههگیری علیه او کند. رفتاری منطقی و مستقل داشته باشید.
2 - مشکل با معلم
تنوع مشکلات دانشآموزان با معلمان زیاد است و از سوءتفاهم شروع شده تا درگیریهای لفظی و گاه جسمی- البته بیشتر در دوره دبیرستان- پیش میرود. در این جا هم چیزی که مشکل را شدیدتر میکند موضعگیری یک طرفه است.
اگر شما طرف معلم را بگیرید به این دلیل که احترام معلم لازم است، احتمالاً احساس ناخوشایندی را در فرزندتان به وجود خواهید آورد و اگر هم صرفاً طرف فرزندتان را بگیرید، توقعات نامعقول او را افزایش خواهید داد. در این گونه موارد لازم است با آرامش با معلم و سایر عوامل مسئول صحبت کنید.
ممکن است لازم باشد تصمیمهای متفاوتی بگیرید؛ گاهی واقعاً فرزند شما مشکل ساز است و باید رفتار او را کنترل کنید، گاهی مشکل ناشی از سوءتفاهم است و به یک وساطت دوستانه نیاز دارد، گاهی جو کلاس نامطلوب است و عوامل مدرسه باید اقدامی بکنند و گاهی هم مصلحت آن است که کلاس و یا حتی مدرسه فرزندتان را عوض کنید. اول مشکل را ارزیابی کنید و سپس تصمیم بگیرید.
3 - مشکل با عوامل مدرسه
این مورد بیشتر در رابطه با معاون (ناظم) مدرسه پیش میآید. مداخله در این باره سختتر از مورد قبلی است. ناظمهای مدرسه معمولاً به دلیل جایگاه خود، آدمهای سختگیری هستند و یا سعی میکنند که این گونه خود را نشان دهند. گاهی کنار آمدن با معاون بسیار دشوارتر از کنار آمدن با مدیر یا معلم است. تنها میتوان امیدوار بود که صبر و حوصلهتان سر نرود!
4 - مشکل با قوانین انضباطی مدرسه
اگرچه این مورد را میتوان در قالب موارد قبلی عنوان نمود ولی گاهی خود آن مشکلی خاص محسوب میشود، مثلاً تأخیرهای مکرر دانشآموز، آوردن وسایل غیر لازم، اصلاح سر، نوع لباس، پوشش و غیره، از مواردی هستند که مشکلات فردی محسوب میشوند و اگر چه عوامل مدرسه با آنها برخورد میکنند ولی در هر حال، زمینههای ایجادکننده مشکلات به خود دانشآموز و یا والدین باز میگردد.
این گونه مسائل هم، راه حل مشخصی ندارند چرا که اولاً نوع رفتار مدارس در این موارد با یکدیگر متفاوت است و ثانیاً گاهی تضادها و تناقضهای آشکاری بین روشهای تربیتی مدرسه و خانواده وجود دارد.
آن چه مهم است دخالت به موقع والدین به منظور جلوگیری از گسترش موضوع است. مثلاً اگر فرزند شما بیشتر مواقع دیر به مدرسه میرسد یا لباسهایی خارج از عرف مدرسه میپوشد سعی کنید با مداخله منطقی و علتیابی به موقع مشکل را حل کنید.
گاهی مواردی از این دست آن قدر کش پیدا میکنند که به راه حلی غیر از بنبست نمیرسند. بسیار دیده شده که مدرسه به دلیل مشکلات اینچنینی نمره انضباط زیادی از دانشآموز کم کرده و دلیل آن را بیتوجهی دانشآموز و والدین به قوانین مدرسه عنوان نموده است.
به عنوان مثال یکی از مدارس برای هر تأخیر ورود دانشآموز 25/0 نمره کم میکرد. در نهایت در پایان نوبت اول مدرسه 4 نمره از انضباط دانشآموز کسر کرد و این عاملی برای جر و بحثها و درگیریهای بعدی شد.
* * *
به این ترتیب، توصیه میشود در مورد مشکلات مدرسهای فرزندتان:
- آنها را شناسایی کنید
- به آنها توجه کنید
- به دنبال راهحلهای منطقی باشید
- عجولانه و آشفته رفتار نکنید.