این پدیده مهلک که قرنها ذهن دانشمندان، فعالان اقتصادی و سیاستمداران را بهخود واداشته، بهصورت آشکارتر ساختارها و روند توسعه جوامع درحال توسعهای نظیر ایران را تحتالشعاع خود قرار داده است.
در برخی مقاطع زمانی، فشارهای تورمی آنقدر حاد میشود که لاجرم زمینه مداخلات متغیرهای سیاسی را فراهم میسازد، متغیرهایی که بعضا میتواند آثاری تشدیدکننده بر تورم داشته باشد.
این روزها جامعه ایرانی به شکل برجستهتری پدیده تورم را لمس میکند. جدای از مردم که دیگر به پدیده تورم عادت کردهاند و هرازگاهی رشد تورم آنها را هوشیار میکند، در فضای کلان سیاسی و تصمیمگیری کشور نیز حساسیتها نسبت به این مسئله افزایش یافته است.
دولتمردان در عین حال که تورم و گرانی را پدیدهای ریشهدار در اقتصاد ایران میدانند، تحرکات اخیر آن که بهصورت مشخص هرازگاه در بازاری خاص جلوهگر میشود را ناشی از توطئه و زدوبندهای آگاهانه و ناآگاهانه برخی فعالان اقتصادی و سیاسی قلمداد میکنند.
بهطور طبیعی درصورت صحت این دیدگاه، مقابله با تورم مستلزم برنامهها و اقدامات مقابلهجویانه با چنین زدوبندهایی است که میتواند عنوان مقابله با فساد اقتصادی را نیز بگیرد؛
اما کمتر اراده و قدرت چنین رویکردی در دولت دیده شدهاست. یک دلیل میتواند کمبود ابزارهای قانونی و اجرایی در اختیار دولت باشدکه آن را مجبور به جهتگیریهای مبهم و پوشیده میکند که این مسئله با همراهی مجلس تازه نفس و پرانگیزه هشتم برای مقابله به مشکلات اقتصادی قابل حل است.
اما با وجود چنین اظهاراتی، سیاست عملی دولت برای مقابله با گرانی توسل به شیوههای رایج اقتصادی و قانونی که مسبوق به سابقه است، است.
در واقع دولت قرار است در چند روز آینده طرح بزرگ خود را برای جراحی اقتصادی ایران به افکار عمومی ارائه دهد و در دیگر سو لایحهای را برای برداشت از حساب ذخیره ارزی برای واردات کالاهای اساسی و جلوگیری از افزایش قیمت این کالاها به مجلس ارائه کرده که تنها یک فوریت آن به تصویب رسیده است.
همچنین دولتمردان در واکنش به انتقادات نسبت به افزایش واردات برخی کالاها اذعان مینمایند که اگر دولت این اقدام را با پیشبینی فضای تورم جهانی نمیکرد، تورم بیش از اینها بود.
با این تفاسیر بهنظر میرسد، دولت سیاست مشخصی برای مقابله با تورم در حال افزایش در کوتاهمدت نداشته باشد و تلاش دارد سیاستهای گذشته را که خود میتواند در درازمدت به تشدید تورم کمک کند در پیش گیرد.
اما فارغ از اینکه ریشه تورم و افزایش قیمت کالاها در ماههای اخیر چیست این یک واقعیت است که اصولا پدیده تورم بالا در یک ساختار اقتصادی مریض و ضعیف اتفاق میافتد. در این اقتصاد مریض زمینه سوء استفاده برای برخی فعالان اقتصادی فراهم میشود.
اصولا سوداگری پدیدهای همزاد و همراه با اقتصاد است که در اقتصادهای مریض بیشتر امکان ظهور و فعالیت دارد و گریزی از آن نیست. مقابله با سوداگران نیز بهصورت ریشهای و از طریق ایجاد و اصلاح یک اقتصاد سالم است.
حال اگر مسئله ماهیت سیاسی نیز پیدا کند و این موضوع به چالشی سیاسی در جامعه تبدیل شود و بهعنوان یک کارت در بازی احزاب وجریانهای سیاسی وارد گردد، مسئله پیچیدهتر شده و ضمن اینکه مانع از شناسایی ریشههای واقعی تورم میشود، فضای اقتصادی کشور را ملتهبتر میسازد و زمینهساز از بین رفتن کسبوکار، افزایش ریسک فعالیت اقتصادی و در کل ناامن شدن اقتصاد میشود.
بنابراین باید دید واقعبینانه و علمی به تورم و گرانی داشت و به دور از احساسات درصدد حل ریشهای آن بود.