تیر 1379 شرکت نفت و گاز پارس این کار را به شرکت پتروپارس به منظور تولید روزانه 104 میلیون مترمکعب گاز ترش و خشک واگذار کرد.
تاخیر در بهره برداری از فازهای 6 تا 8 پارس جنوبی اگر چه در دوره تاخیرو تعللهای بسیار به ویژه در پروژههای نفت و گاز در نظرها کمرنگ شده است، اما یادآور تاخیر در بهره برداری از فاز یک این میدان گازی در دولت اصلاحات است.
سال 1382 در حالی که شرکت پتروپارس نزدیک به 2 سال در تحویل طرح، تاخیر داشت موجی از اعتراضهای رسانهای به سوی وزارت نفت و شرکت نفت و گاز پارس بهعنوان کارفرما شکل گرفت و مسئولان بارها مجبور به پاسخگویی در قبال تاخیرها شدند. اینک اما نه در رسانههای مکتوب و غیر دولتی خبری از موج نقادی و اعتراض وجود دارد و نه مسئولان وزارت نفت و بهطور مشخص شرکت نفت و گاز پارس در خصوص علل تاخیر به وجود آمده، خود را موظف میداند.
اطلاعات مکتوب منتشر شده از سوی روابط عمومی این شرکت در دی سال گذشته که تنها مدتی کوتاه از تغییر مدیر عامل شرکت نفت و گاز پارس میگذشت نیز حاکی از آن است که همچنان مسئولان امیدوار بوده اند پس از عدول از برنامه زمانبندی شده لااقل تا پایان سال 86 13 این طرح را که شامل 3 فاز است به بهرهبرداری نهایی برسانند. با این حال کار باز هم به سال بعد کشیده و بارها در خصوص زمان نهایی برنامه بهره برداری کامل از فازهای 6 تا 8 پارس جنوبی اخبار متناقضی منتشر شده است.
تازهترین اظهار نظر غلامحسین نوذری، وزیر دوم نفت دولت محمود احمدینژاد درباره این موضوع، وعده بهرهبرداری تا پایان سال جاری خورشیدی است. این در حالی است که یک ماه پیش از این، محمدجواد شمس بهعنوان مجری این طرح اعلام کرده بود که زمان بهره برداری از این سه فاز تا پایان مرداد است.
احمد قلعه بانی مدیر عامل سازمان گسترش و نوسازی صنایع کشور اما از همه خوش بینتر بود که فروردین به خبرنگاری گفته بود خرداد کل طرح به کارفرما تحویل داده میشود.
در این میان اما آن مدیر نروژی شرکت استات اویل از همه گویا صادقتر بود که گفت سکوهای این طرح تا پایان امسال نصب و احتمالا تا تابستان امسال تولید گاز از یکی از این 3 فاز آغاز می شود.
مشکل جای دیگری است
مسئولان میگویند که برای اجرای فازهای 6، 7 و 8 پارس جنوبی بالغ بر 2 میلیارد و 680 میلیون دلار طبق قرارداد، هزینه شده است و پیمانکاران اصلی در بخش ساحلی کنسرسیومی متشکل از JGC ژاپن، ِDaelim کره جنوبی و سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران و با مدیریت شرکت Toyo ژاپن است و در نهایت پتروپارس پیمانکار عمومی است و مسئولیت نهایی بخش خشکی را عهده دار است. از سویی شرکت نروژی استات اویل نیز با قرارداد بیع متقابل سهمی 40درصدی در سرمایه گذاری بخش فراساحلی دارد که شامل 15 درصد کل طرح میشود.
در واقع هدف اصلی از بهره برداری از این 3 فاز، تزریق گاز به میدان نفتی آغاجری عنوان شده است. محصول اصلی نیز گاز ترش است که باید مسافتی یکصد کیلومتری را از چاه تا پالایشگاه در خشکی بپیماید.
به گفته یک منبع آگاه در منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس مشکل اصلی در طراحی پلان این پروژه است و جدای از مشکلات پیش آمده بر اثر تحریم های بینالمللی علیه دولت جمهوری اسلامی ایران، باید ریشه عقب ماندگی طرح را در این بخش جستوجو کرد.
بر این اساس گاز استحصالی از میدانها، حسب میزان سولفور موجود باید جداسازی شده و از طریق خط لوله به واحدهای صنعتی منتقل شود. این در حالی است که گاز ترش فازهای 6تا8 از سولفور به نسبت بالایی برخوردار است و برای انتقال به بخش خشکی و پالایشگاهی در عمل طی مسیر 100کیلومتری موجب بروز مشکلات فنی است.
گاز ترش از میزان خورندگی بالایی برخوردار است و همواره در مهندسی میدانها و فیلد گازی سعی میشود تا کمترین مسیر را تا رسیدن به پالایشگاه و آغاز عملیات سولفورزدایی طی کند. در فازهای 6 تا8 پارس جنوبی اما به این مسئله دقت نشده و پس از بهره برداری نهایی نیز باید منتظر توقفهای پی در پی انتقال گاز به خشکی باشیم.
از 8 سال پیش و در زمانی که هنوز قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد در میان نبود بهره برداری روزانه 3 میلیارد فوت مکعب گاز ترش برای تزریق در میدان نفتی آغاجری تعریف شده است.
بر این اساس محاسبه شده است که گاز ترش توسط 3 رشته خط لوله 32 اینچ به طول 100کیلومتر به عسلویه ( منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس ) منتقل شود و از آن پس این گاز با پیمودن 512 کیلومتر به خوزستان رسیده و به میدان آغاجری تزریق شود.
و فردا دیر است
قرار بوده و به عبارتی روشنتر وعده داده شده بود که از قبل بهره برداری از فازهای 6 تا 8 میدان گازی پارس جنوبی، روزانه 158 هزار بشکه میعانات گازی و 3 هزار و 700 تن بوتان و پروپان مایع ( ال پی جی ) صادر شود که این امر بهدلیل عقب ماندگی کل طرح محقق نشده است.
شنیدهها حاکی از آن است که مهمترین عاملی که امروز وزارت نفت میتواند از پیشرفت فیزیکی این طرح آن هم پس از نزدیک به 8 سال سخن بگوید، همکاری با شرکت استات اویل در بخش فراساحلی است. استات اویل زمانی به عقد قرارداد با شرکت ملی نفت ایران تن داد که تحریمهای غرب علیه ایران در سطح امروزی مطرح نبود و سیاستهای دولت وقت جمهوری اسلامی نیز در راستای تنش زد ایی گام بر میداشت. از آن پس البته بر طبق قانون استفاده از حداکثر توان داخلی که پیمانکاران را مجبور به استفاده از حداقل 51 درصد از نیروی ایرانی میکند، شرکتهایی چون صدرا، ایزوایکو در ساخت و نصب سکو و عرشههای دریایی وارد عمل شدند.
صدرا همواره با پیمانکار عمومی بعنی پتروپارس دچار اختلاف بوده و این اختلافات به تاخیر در ساخت و نصب عرشههای پالایشگاه دریایی انجامیده است.
در حال حاضر سکوی فاز 8 در دریا نصب شده است و مراحل نهایی کار را میگذراند. قرار است سکوی فاز 7 نیز که هنوز آماده نشده است در آبان بارگیری شود. منابع آگاه تاکید میکنند که امکان بهره برداری صد درصدی از فازهای 6 تا 8 پارس جنوبی تا پایان امسال به لحاظ محدودیتهای فنی مقدور نیست چنانکه بعید است عملیات اجرایی فازهای 9 و 10 نیز تا پایان زمستان تکمیل شود.
چندی پیش وزارت نفت خبر داده بود که قرار است بخشی از گاز استحصالی از فازهای 6 تا 8 به مصرف در شبکه داخلی اختصاص داده شود. بر این اساس و با توجه به تجربه زمستان سال گذشته و بالا بودن میزان مصرف نسبت به سطح تولید و همچنین وضعیت توسعه پارس جنوبی باید منتظر زمستان و زمستانهایی سخت بود.