بحث امروز فوتبال انتقاد به تعطیلی لیگ و شرکت در جام اردن است. بیشتر انتقادات به عدم برنامه کلان فدراسیون فوتبال است. فدراسیونی که هنوز مرحله دوره انتقال قدرت و مدیریت را کامل انجام نداده است و یک دبیر باتجربه بر مسند آن نشسته تا نوسانات موجود حکمیت فوتبال را سرنگون نکند.
در دوره انتقال مدیریت هر پدیدهای چنین اتفاقاتی اجتنابناپذیر است. زمانی که انتخابات انجام شد و رئیس جدید بر صندلی مدیر فوتبال نشست باید از آن برنامه خواست و تمام اتفاقات و رویدادها را در ابتدای فصل از وی طلب کرد.
قرار است آذرماه انتخابات فدراسیون فوتبال انجام شود. حرکتی که هم جواب فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا را میدهد و هم فوتبال متولی پیدا میکند. تیم از اردن نیامده راهی تایپه شد تا روز چهارشنبه با ضعیفترین حریف گروه روبهرو شود.
در تهران تایوان را با چهار گل به راحتی شکست دادیم. تیم درجه سوم آسیا تحت هر شرایطی برای ما یک تیم سه امتیازی است که یک امتیازش صعود ما را تثبیت میکند.
کادر فنی تیم ملی هر گروه و تیمی را به تایپه میبرد با سه امتیاز بازمیگشت حتی ضعیفترین تیم لیگ ما میتواند از تایپه با دست پر بازگردد.
بحث صعود به مرحله دوم جام ملتهای آسیا نیست، فوتبال نگران برنامه کلان خود است. آشفتگی موجود که ناشی از عدم مشخصشدن نگاه فیفا به فدراسیون فوتبال ماست با انتخاب رئیس فوتبال به پایان میرسد و فیفا با گروه جدید ارتباطات قانونی خود را برقرار میکند.
واقعیت موجود در فوتبال نیز چنین میگوید که در نهایت قدرت و مدیران بالاتر در یک تقابل ناخواسته به پیروزی میرسند و این جبر را باید پذیرفت که باید رفت و فوتبال را به گروه جدید سپرد. حس و رابطه احساسی و ناسیونالیستی هر فرد چنین حکم میکند و حقیقت مدیریتهای میانه نیز همیشه چنین بوده است.
جریان سیال فوتبال در مسیر تاریخ به گونهای پیش رفته که هیچکس را ابدی در مکان و پست خود باقی نگذاشته است، آنان که زمینههای توسعه یک پدیده را میسازند نیز میروند و هرکدام به فراخور توان و قدرت خود روی آن پدیده تاثیر میگذارند.
حالا فصل گروه تازه است تا ورزش را در بستری که هفتاد سال برای هموارکردن آن زحمت کشیدهاند به پیش ببرد. فوتبال را در کنار ورزش مکان مناسب باید داد تا بهرهمندی اجتماعی و فرهنگی آن نیز در کوران حرکت متبلور شود. همه به فکر فوتبال باشیم فوتبال ملی که اعتبار فرهنگ و هویت ملی ما است.