همشهری آنلاین_ سمیرا باباجانپور: هنگامی که از آثار تاریخی و بناهای قدیمی و هویت تهران حرفی زده میشود، بیشتر محلههای مرکزی پایتخت به ذهن میرسد و بناهای تاریخی زیادی که در این محدوده ثبت ملی شدهاند. اما آنچه در غرب تهران وجود دارد، هویتی چند صد ساله است که با میراث طبیعی گره خورده. هویتی که متأسفانه چندان مورد اهمیت قرار نگرفته و زیر سایه بیتوجهی، بسیاری از آن از بین رفته است.
- ۳ خانه قدیمی تودر توی خان مهرآباد
محله مهرآّباد که سالها است به سبب همجواری با تنها فرودگاه شهر، دیگر نامش بر سر زبانها افتاده و شناخته شده است، تا یک قرن پیش، یکی از روستاهای حاشیه شهر تهران محسوب میشد، اما به یکباره این روستای قدیمی بین درباریان محبوبیت خاصی پیدا کرد. در دوران «رضا خان» این محدوده را «ده معیر الممالک» مینامیدند. پس از سرنگونی رضا خان، این روستای قدیمی و زمینهایش به مبلغ ۴۰ هزار تومان به «نظامالسلطنه»، از درباریان «قاجار» فروخته شد، اما طولی نکشید که دخترک «نظامالسلطنه» به نام «مهری» به سبب بیماری فوت کرد و نظامالسلطنه به دلیل علاقه شدیدی که به او داشت، نام این محل را «مهرآباد» گذاشت. از آن دوران سالها میگذرد و اتفاقات تلخ و شیرین بسیاری در طول این مدت برای این روستا و ساکنانش رقم خورده است. از اشغال پادگان و اراضی ده مهرآباد از سوی سربازان انگلیسی و روسی تا ساخت امکانات شهری و آبادانی این محدوده. در آن دوران فرزندان کدخدا با او زندگی میکردند. به همین دلیل هم ۱۲ خانه به شکل و اندازه یکسان در کنار هم ساخته شده بود، اما اکنون تنها ۳ خانه از این خانهها باقی مانده است که با یک حیاط کوچک به هم راه دارند. در دوران جنگ جهانی اول، یعنی بیش از ۱۵۰ سال پیش «پیر قلی»، بزرگ خاندان «افشار» و امین دفتر نظامالسلطنه از رجال سرشناس آستارا بود، به همراه خانوادهاش در یکی از روستاهای حاشیه تهران ساکن میشوند. در آن زمان نظامالسلطنه با پرداخت مبلغ ۴۰ هزار تومان، ده مهرآباد را از معیر الممالک خریداری کرد. چند سالی از جنگ جهانی دوم نگذشته بود که «پیر قلی» فوت میکند و «رجب» فرزندش در یک مقطع زمانی که معیر الممالک قصد فروش زمین وداراییهایش را کرده بود، بهعنوان کدخدای ده مهرآباد انتخاب میشود. در قدیم، مهرآباد از بعد از رودخانه کن آغاز و به پل امامزاده معصوم(ع) منتهی میشد و بهصورت قلعهای محصور با برج و بارو بود. در قلعه به همراه ۲ برج دیدهبانی، درست در اول خیابان ۱۲ متری شهید «انصاری» کنونی قرار داشت و نخستین ساکنان ده مهرآباد، اقوام مهاجر از روستاهای اطراف «آبعلی» و «آستارا» از جمله «سیاهوند»، «کوهپایه»، «سوداین» بودند، اما با گذشت زمان از نقاط دیگر کشور نیز در این محله سکنا گزیدند. به گفته پرویز افشار، آخرین دیده بانهای قلعه مهرآباد هم «حیدر علی» و «مش حسن» نام داشتند و «رجب افشار» هم آخرین کدخدای ده مهرآباد تا پیش از اجرای قانون اصلاحات اراضی کشور و واگذاری زمینها به کشاورزان بود.»
- باغ شازده
باغ «قرآن» از اماکن تاریخی منطقه، ۲۱ است که در گذشته، باغ «شازده» نام داشت. این باغ متعلق به خاندان «فرمانفرمایان» بود. نام باغ شازده درماجرای فتح تهران هم دیده میشود که محل استقرار «پهلوی اول» بود. در اواخر دوره «قاجار»، ۲ پسر «میرزا عبدالحسین فرمانفرما»، به نامهای «فیروز میرزا نصرتالدوله» و «عباس میرزاسالار لشکر» که از رجال نامدار اواخر دوره قاجار و پهلوی بودند، زمینهای روستای وردآورد را خریدند. وقتی که این ۲ برادر مالک روستا شدند، هرکدام برای خود یک باغ به همراه عمارت اربابی ساختند. این باغها و عمارتها در شمال قلعه وردآورد قرار داشت. زمانی که «رضا شاه» به همراه نیروهایش و «سید ضیاءالدین طباطبایی» از قزوین به سوی تهران(برای انجام کودتای ۱۲۹۹) در حرکت بودند، پیش از رسیدن به تهران، مدتی در باغ فیروز میرزا استراحت کردند و پس از آن راهی تهران شدند. پس از مرگ فیروز میرزا و عباس میرزا، این زمینها به فرزندان آنها ارث رسید. پسر عباس میرزا، سالار لشکر و «بهرام فرمانفرماییان» نام داشت. پسران فیروز میرزا نصرتالدوله نیز «شاهرخ» و «ایرج میرزا» نام داشتند. باغ عباس میرزا به پسرش بهرام فرمانفرماییان رسید. باغ فیروز میرزا به پسرش شاهرخ رسید. ایرج میرزا شاعر معروف هم برای خود باغ دیگری در جنوب قلعه وردآورد دست و پا کرد و عمارتی ساخت.
- زیارتگاهی که به محله هویت داد
محله جی، میزبان آستان امامزاده «عبدالله و زید» (ع)، یکی از باصفاترین زیارتگاههای شهر تهران است. گفته میشود که امامزاده عبدالله(ع) همراه ۲ برادر خود زید و ابراهیم، پس از واقعه «کربلا» به ایران و ملک «ری» هجرت کی کنند اما در نزدیکی تهران با عدهای به نام «سواران افالقه» برخورد میکنند. این یاغیان را سواران کن هم مینامند که بسیارنژادپرست وضد شیعه بودند. سواران، ۲ برادر را مورد ضرب و شتم قرار میدهند. اما آنها خودشان را از مهلکه نجات داده و به محلی به نام «جی» میروند. امامزاده عبدالله(ع) در همین مکان به شهادت میرسد و از آن زمان تاکنون مزارش مأمن امنی برای اهالی محله است. بقعه مبارک امامزادگان عبدالله و زید(ع) در سال ۵۲۶ هجری قمری بنا شد. تا اینکه بعد از سیل ســـال ۱۳۴۸، بقعه مبارک بازسازی شد و گنبد و بارگاه کنونی ساخته شد. ساختمان بقعه بهصورت یک هشت ضلعی منظم است که هریک از اضلاع بیرونی آن بالغ بر ۲متر است که حرم بقعه را تشکیل میدهند و طاقنماهای اضلاع شرقی، شمالی و غربی بهترتیب راهرو مدخل بقعه و مسجد زنانه و اتاق کوچکی متصل به حرم است. ضریح این امامزادگان(ع) از سال ۱۳۵۰ تا سال ۱۳۸۳ از نوع چوبی و بهصورت هشت ضلعی بوده و از محـرم سـال ۱۳۸۳ با تـلاشهای صورت گـرفته، ضریح جدید طراحی و نصب شد.
- درخت کهنسال توت
درخت ۱۴۵ ساله «توت» روستای مهرآباد، در حیاط خانه کدخدای قدیمی این روستا جا خوش کرده و شاخه و برگهای درخت کهنسال، فضای حیاط را در برگرفته است. درختی که سالهای دور، یکی از دوستهای پیرقلی آن را به او پیشکش میکند. «پرویز افشار»، پسر کدخدای قدیمی مهرآباد، به سرگذشت این درخت اشاره میکند و میگوید: «پیرقلی، از ساکنان آستارا بود که پیش از جنگ جهانی اول، کولهبارش را جمع کرد و به تهران آمد و ساکن محله مهرآباد شد. آن دوران مهرآباد شکل نگرفته و بخش وسیعی از زمینهای این محدوده کشاورزی بود. پدربزرگ، این خانه را برای سکونتش ساخت و دوستش به نام «درویش اسد» از اهالی روستاهای «هشتگرد» نیز برای چشم روشنی، نهال این درخت توت را به پدربزرگم هدیه داد.» در این سالها شاخهها و برگهای این درخت رشد کرده و سر از خانه همسایهها در آورده است.
جواب این سؤال که چرا باید تاریخ طبیعی و فرهنگی غرب تهران را برای پایتخت حفظ کرد باید در پاسخ کارشناسانی جستوجو کرد که سالها است در غرب تهران در زمینه طبیعتگردی و حفظ تاریخ فرهنگی محلههای قدیمی تلاش میکنند. «علی قربانزاده»، فعال محیطزیست و و مدیر انجمن طبیعتگردی «طبیعت پایدار»، میگوید: «کوهها و طبیعت محدوده تهران را باید برای نسل کنونی و نسل بعدی حفظ کنیم. این طبیعت برای تنفس و آرامش و امید میلیونها تهرانی لازم است.» قربانزاده، ساختوساز درارتفاعات غرب تهران را بسیار نگرانکننده بیان میکند و میگوید: «متأسفانه با بهانههای موجه، کوه خواری ناموجه را رواج میدهند. چه منطقی داشته که دانشگاهی بسیار پهناور در ارتفاعاتی که ذخیره زیستی و طبیعی تهران است، ساخته شود؟ مشخص است که پس از دانشگاه، باقی ساختمانهای شهری در اطراف آن ساخته میشود. همانگونه که بیمارستان ساخته شد. به چه دلیل در ارتفاع بسیار بالا مجوز ساخت هتل هزار تخته داده شده است؟ این روزها حفظ میراث طبیعی برای پایتخت، تنها یک ارزش و یادگار نیست. حفظ این میراث یک ضرورت است، چون هوای ناپاک و آلودگی در تهران بیداد میکند و روز به روز بیشتر میشود. تنها راه چاره، حفظ طبیعت و گسترش آن است نه اینکه با توسعه ساختمانسازی این منابع ناچیز را هم از دست بدهیم.»
- میراث طبیعی را دست نخورده نگه داریم
مدیر انجمن طبیعت پایدار، درباره اهمیت میراث طبیعی غرب تهران میگوید: «خوشبختانه غرب تهران طبیعت بکر و دست نخورده زیاد دارد. بهویژه در ارتفاعات روستاهای دامنه «البرز»، طبیعت طنازی میکند. مسیرهای جذابی که تنها کوهنوردان از آن خبر دارند و هنوز عموم مردم مجالی برای صعود به این مسیرها نیافتهاند که به گمانم این جای خرسندی دارد. متأسفانه در بیشتر مواقع، مدیران با ناآگاهی و با نیت توسعه گردشگری تهران و ایجاد امکانات رفاهی و تفریحی، طبیعت را دستکار میکنند. طبیعت غرب تهران باید بکر باقی بماند و مسئولان باید آن را دریابند. روددرهها، کوهها، مراتع و ییلاقهای بسیاری در این محدوده وجود دارد که موجب شده دامداری در این محدوده زنده باشد. تنها مسئولیتی که مدیران در قبال این طبیعت دارند، حفظ آن در برابر آلودگیهای زیستمحیطی و ایجاد امنیت در آنها است. بهویژه در روددرهها که مأمن خوبی برای معتادان میشود.»
- ظرفیت گردشگری تاریخی و سنتی
او با تأکید بر اینکه در چند سال اخیر به سبب توجه گردشگران داخلی و خارجی به روستاهای غربی منطقه ۵ مانند «سولقان»، «سنگان»، «کشار» و... طبیعت در حال نابودی است، میگوید: «من و دوستانم با تحقیقاتی که انجام دادیم، متوجه شدیم در چند سال اخیر تخریب روستاهای حاشیه منطقه ۵ از طریق هجوم ویلاسازان و زمینخواران شدت گرفته است. ضمن اینکه به جرئت میتوانم بگویم روستای سولقان دیگر بافت طبیعی و روستایی خود را از دست دادهاند و تبدیل به یک شهر شدهاند. روستای سنگان در حال از دست دادن زمینها و طبیعت بکر خود است و این را گردشگرانی رقم زدهاندکه با خرید زمینهای طبیعی اقدام به ساخت ویلاکردهاند. در حالیکه با برنامهریزی مناسب میتوان از تخریب محیطزیست و طبیعت بکر روستاها جلوگیری کرد.» قربانزاده میگوید: «منطقه ۵، پتانسیل چند نوع گردشگری را دارد. شما میتوانیدگردشگری تاریخی و سنتی را در محله «کن» و گردشگری طبیعی را در روستاهای بالادست توسعه دهید. در گردشگری سنتی دیگر نیازی نیست زیرساخت ویژهای آماد کنید، چراکه افراد کهنسال آن محل، دیوارهای کاهگلی، ستونها، خانههای قدیمی و... اهمیت پیدا میکنند. همچنین با برنامهریزی میتوان فضایی فراهم کرد که روستاهای بالادست منطقه ۵ دست نخورده باقی بمانند و همین سادگی و بافت روستا بیشک گردشگری را برایشان به همراه خواهد داشت.»
- هویت های محلههای قدیمی در یک کتاب
دکتر «ربابه مظلومی» که سالها است در زمینه تأثیر مسائل فرهنگی و اجتماعی در شهرسازی فعالیت میکند، میگوید: «۲ سال پیش، کتابی درباره تاریخ کن منتشر کردیم. این کتاب درباره فرهنگ و آداب و رسوم این محله قدیمی است. متأسفانه درباره تاریخ و هویت این محله و بسیاری از محلههای قدیمی تهران، تاریخ مکتوبی وجود ندارد و تنها شنیدهها و داشتههای ما از تاریخ شفاهی است. البته باید این تاریخ شفاهی گرانبها را هم از دست ندهیم. متأسفانه بسیاری از پیرمردها و پیرزنهایی که خاطرات گذشته را به خوبی به یاد داشتند، دیگر زنده نیستند. تیم کارشناسی و فرهنگی باید صحبتها و خاطرات را ثبت کند. چاپ کتاب یکی از مهمترین روشهای حفظ این تاریخ شفاهی است. متأسفانه بودجهای برای این موضوع در نظر گرفته نشده است. مدیریت فرهنگی شهرداری در این زمینه میتواند بسیار فعالتر عمل کند. خوشبختانه طی یکی ۲ سال گذشته، اتفاقهای خوبی درباره ثبت میراث نا ملموس این محلههای قدیمی افتاده است. میراثی که ریشه در فرهنگ و آداب و رسوم مردم دارد و نباید از بین برود. ثبت پل آجری کن، حمام تاریخی اسماعیلیان، نان جوز حصارک و لهجه مردمان کن نمونههای خوبی است.» او درباره احیای هویت تاریخی محلهها میگوید: «اگر قرار است حصاری دور باغها کشیده شود، به همان سبک قدیم مرمت شود. به جای دیوار کاهگلی نباید دیوار آجری کشیده شود. در مرمت آثار تاریخی و بناهای قدیمی حفظ هویت بنا و قدمت آن بسیار مهم است. طرحی را در محله کن اجرا کردیم بهعنوان «زیباسازی دیوارهای فرسوده»، نقاشی دیواری که برای این دیوارها در نظر گرفته شد، بر اساس نمادها و طرحهای سنتی است. متأسفانه این طرح ادامه پیدا نکرد.»
روددرهها، کوهها، مراتع و ییلاقهای بسیاری در این محدوده وجود دارد که موجب شده دامداری در این محدوده زنده باشد. تنها مسئولیتی که مدیران در قبال این طبیعت دارند، حفظ آن در برابر آلودگیهای زیستمحیطی و ایجاد امنیت در آنها است
نظر شما