همشهریآنلاین ـ سارا کلهر: این توییت یک داروساز از بحران دارو در ایران است: «سرتاید میخواست. گفتم نیست به خدا گیر نمیاد. با نگرانی گفت حالا چیکار کنم من؟ خانومم آسم داره آخه!! بعد سرشو انداخت پایین بیصدا پشت ماسکش اشک ریخت. عینکش بخار کرده بود. من اون لحظه هزار بار مُردم.»
در فضای مجازی بگردید، حتما روایتهایی تلخ از کمبود دارو چه از قول مردم، چه از قول داروخانهچیها و داروسازها میبینید؛ متاسفانه نه تنها انسولین، بلکه پلاویکس و واکسن انفلوآنزا و واکسن کزاز و کلشیسین و سروتاید و ترازودون و تلفست و مدوپار و آمپول ویتامین A, E, K, C و وراپامیل و چندین قلم دیگه هم نسیت. یاد صحبت یکی از اساتیدم میفتم که میگفت تا چند سال دیگه فقط قراره استامینوفن داشته باشیم تو داروخونه.»
اما واقعا اینروزها در داروخانهها چه میگذرد؟
اپیزود اول؛ داروخانه ۱۳ آبان
چهارشنبه ۳۰ مهر ساعت ۳ بعدازظهر داروخانه سیزده آبان، گوشهای از سالن داروخانه شلوغ سیزده آبان ایستاده بودم و به مردم نگاه میکردم. خستگی و اضطراب را در چشمان خیلی از آدمهای آنجا میدیدم. پیش از آمدن این ماهها که ماسکها جزئی از صورتمان شده است همیشه چشمهای آدمها بیش از دیگر اجزای صورتشان گویای درون و احوال ناگفتهشان بود و حالا دیگر این روزها تنها راه ارتباطیمان با هم چشمهایمان است و کمکم یاد گرفتهایم با چشمانمان به هم لبخند بزنیم یا ناراحتیمان را بروز دهیم.
مرد جوانی که آثار خستگی از چهرهاش هویدا بود پس از گفتوگوی کوتاهی با مرد پشت باجه ابروانش در هم کشید و ناامیدانه به سمت در خروجی رفت. به دنبالش رفتم و پایین پلهها پرسیدم دنبال چه دارویی بوده است. با صدایی خسته گفت: «از ساعت ۲ دنبال انسولین میگردم به همه داروخانههای معروف شهر سر زدم اما پیدا نکردم. مثل اینکه صبح داشتند ولی الان تمام شده. کسی که پشت باجه نشسته میگوید نصف ایران دنبال انسولین هستند اما نداریم. انسولین ایرانی هست، اما آن هم بهسختی پیدا میشود. اما خیلی نوسان دارد و قند را بالا و پایین میبرد».
پرسیدم «داروخانههایی که در لیست معرفی شده بودند هم نداشتند؟» گفت: «هیچکدام نداشتند فقط یک داروخانه انسولین ایرانی داشت که گرفتم تا اگر خارجی پیدا نکردم از آن استفاده کنم. چند داروخانه دیگر هستند که باید به آنها هم سر بزنم».
مرد جوان که از تیررس نگاهم دور شد در گوشه پیادهرو دو دختر جوان را دیدم که از شباهتشان مشخص بود خواهر هستند. به دلیل ازدحام داخل داروخانه و احتمالا به خاطر ترس از کرونا آنجا ایستاده بودند تا نوبتشان شود و داروهایشان را تحویل بگیرند. نزدیک شدم و پرسیدم برای تهیه چه دارویی به اینجا آمدید، یکی از خواهرها گفت: «آمدیم داروی شیمیدرمانی پدرمان را بگیریم، اما گفتند داروی خارجی نداریم و فقط ایرانی داریم. پزشک پدرم تاکید دارد داروی خارجی تهیه کنیم چون ممکن است داروی ایرانی عوارض داشته باشد، اما کاری نمیتوانیم بکنیم چون داروی خارجی نیست».
اشک در چشمانش جمع شد؛ غم بیمار شدن عزیزترین آدم زندگیات رنج زیادی بر روح و جانت تحمیل میکند تا آنجا که گاهی فکر میکنی تحمل آن از توانت خارج است. همه تلاشت را میکنی تا عزیزت کمترین رنج را تحمل کند و حالا نمیتوانی دارویی را تهیه کنی که او کمتر آزار ببیند.
دوباره داخل داروخانه رفتم و مرد میانسالی را دیدم که بعد از صحبت با کسی که پشت باجه نشسته بود به طرف در خروجی رفت. سمت مرد رفتم، در پاسخ سلام، چشمانش را تنگ کرد و نگاهم کرد خودم را معرفی کردم، بعد از اینکه اعتمادش جلب شد، گفتم «دست خالی میروید دارویتان را نداشتند؟»، گفت: «نه. دنبال استیلنوکس (Stilnox) هستم اما هیچجا پیدا نمیکنم. فکر میکردم حتما اینجا بتوانم پیدایش کنم که نبود. این داروی اعصاب است برای درمان اختلال خواب مصرف میکنم». پرسیدم «مشابه دارد؟»، گفت: «زولپیدوم. اما به من نمیسازد حالم را خراب میکند» مرد که انگار کلافه بود و چندان حوصله حرف زدن نداشت، گفت: «باید از دکترم بخواهم یک داروی دیگر برایم بنویسد. اگر کاری ندارید، من بروم».
بیرون آمدم و در پیادهرو ایستادم. روی پلهها پسر جوانی نشسته بود و منتطر بود شماره نوشتهشده روی کاغذ در دستش از بلندگو پخش شود. نزدیکش شدم. با لحنی خسته گفت: «۲ - ۳ ساعتی میشود نشستهام و حالاحالاها هم باید منتظر بمانم». پرسیدم «دنبال چه دارویی هستی؟»، گفت: «داروی شیمیدرمانی. مادرم سرطان معده دارد. خارجیش نیست و باید ایرانی بگیرم اما میگویند کیفیتش به خوبی خارجی نیست ولی چارهای نیست باید همین را بگیریم. برای تهیه همین هم مشکل داریم، اما باز هم خدا را شکر که بیمه هستیم چون حتی ایرانی این دارو هم قیمت بالایی دارد. اگر بیمه نبودیم، تهیهاش سخت میشد شاید اصلا نمیتوانستیم بخریم.»
روی نیمکتی که در پیادهرو و روبهروی در ورودی داروخانه بود نشستم. مردی مستاصل از پلهها پایین میآمد، انگار پاهایش در اختیارش نبود و به زحمت قدم برمیداشت. نزدیکش شدم و از اضطرابش پرسیدم. از جیبش قوطی یک قرص را درآورد و نشانم داد. روی قوطی که برچسبی زردرنگ داشت، نوشته شده بود: Amzoate. گفت: «بچهام یک مشکل خونی دارد یک بیماری مادرزادی. ۳ ماه است دنبال این دارو میگردم اما هیچجا پیدا نمیکنم».
پرسیدم «مشابه ایرانی ندارد؟» گفت: «نه. ایرانی ندارد».
باز سمت نیمکت رفتم و نشستم. صدای عصبی مردی توجهام را جلب کرد میان چند نفری ایستاده بود و با صدای بلند حرف میزد. از اوضاع اقتصادی گلهمند بود و ناامید از تهیه دارو از مسئولان شکایت میکرد بقیه مردها هم با او موافق بودند و در تایید حرفهایش از مشکلاتشان میگفتند. کمکم نزدیکشان شدم. گفت: «حتما. لطفا بنویسید ما برای تهیه داروهایمان مشکل داریم. ما به کجا باید مراجعه کنیم؟ اسپیریوا (Spiriva) میخواهم یک کپسول استنشاقی برای ریه. قسم میخورم بیشتر از ۵۰ داروخانه رفتم اما پیدا نکردم. به ۱۴۹۰ زنگ زدم، آدرس ۳ تا داروخانه را به من داد اما آنجا هم نبود».
پرسیدم مشابه ایرانی ندارد، گفت: «نه. مشابه هندی دارد. دکترم تاکید داشت همان آلمانی را باید مصرف کنم، اما وقتی نیست چارهای ندارم مجبورم هندی بگیرم».
اگر ساعتها آنجا میایستادم، حتما صدها روایت از این دست میشنیدم.
اپیزود دوم؛ هفت تیر
حوالی میدان هفت تیر، از خانم دکتر جوان داروساز درباره داروهای نایاب و کمیاب میپرسم و میگوید: تقریبا داروهای خارجی در بازار موجود نیست مثلا پلاویکس (Plavix) که برای جلوگیری از لخته شدن خون و پیامدهای ناشی از آن مثل سکته مغزی و سکته قلبی مصرف میشود بسیار کم است. داروی دپاکین (Depakene) که ضد تشنج است کنکور (Concor) که برای درمان فشار خون و آنژین قلبی مصرف میشود در بازار نیست. مادوپار (Madopar) که برای درمان بیماری پارکینسون تجویز میشود هم جزو داروهایی است که اصلا در بازار نیست، البته این دارو چند سال است که نایاب شده است. پنتاسا (Pentasa) و آساکول (Asacol) که داروهای گوارشی هستند در بازار نیستند. سروتاید (Serotide)، سیمبیکورت (Symbicort) و آتروونت (Atrovent) که برای بیماران مبتلا به آسم تجویز میشود همه سهمیهای هستند، البته اسپری سروتاید اصلا نیست سروفلو (Seroflo) که نمونه هندی سروتاید هست هم در بازار کم شده. انسولین هم که اصلا نیست و به صورت سهمیهای به داروخانههای منتخب میدهند و ما هم جزو لیست نبودیم.
داروی انسولین را از این داروخانهها تهیه کنید | لیست اسامی داروخانههای عرضهکننده
دکتر داروساز این داروخانه در پاسخ به این سوال که ممکن است داروهای ایرانی در بیماران باعث حساسیت شود، گفت: به هر حال هر دارویی ممکن است حساسیت ایجاد کند و عوارضی داشته باشد، اما نمیتوانیم بگوییم به صرف ایرانی بودن دارو ممکن است این اتفاق بیفتد. بسیاری از این داروهای خارجی که نام بردم مشابه ایرانی دارند، اما خب مسلما داروهای خارجی کارکرد بهتری در روند درمان دارند.
اپیزود سوم؛ خیابان مطهری
به داروخانهای در خیابان مطهری رفتم و سراغ دکتر داروساز را گرفتم. آقای میانسالی از داخل اتاق بیرون آمد. او درباره درباره داروهای نایاب گفت: همه داروهای اصلی که مردم نیاز دارند نایاب است مثل انسولین، وارفارین (Warfarin) که برای جلوگیری از انعقاد خون استفاده میشود یا کلشیسین (Colchicine) که برای درمان نقرس تجویز میشود.
این دکتر داروساز در پاسخ به این سوال که در نبود این داروهای خارجی مشابه ایرانی برای آنها وجود دارد، گفت: نه. برای همه داروها مشابه ایرانی نیست یا اگر باشد، پزشک معالج آنها را توصیه نمیکند مثل انسولین که ایرانی آن توصیه نمیشود یا وارفارین که مشابه ایرانی ندارد یا کلشیسین که مشابه ایرانی دارد اما همان هم فعلا در بازار نیست. اسپری سروتاید هم مشابه ایرانی دارد، اما متخصصها معمولا تجویز نمیکنند.
اپیزود چهارم؛ میدان آرژانتین
باوجود امنتاع برخی داروخانهدارها و حتی مسئولان داروخانه ۱۳ آبان از گفتوگو درباره کمبودهای دارویی، دکتر داروساز یکی از داروخانههای اطراف میدان آرژانتین که مردی جوان بود درباره وضعیت نبود دارو و دلایل آن توضیحات مفصلی داد: در شرایط فعلی همه داروها نایاباند مگر اینکه خلافش ثابت شود. سیاستگذاری کشور به این صورت است که هر دارویی که معادل ایرانیاش هست خارجی آن وارد نشود. این سیاست اشتباهی است چون برخی از کسانی که سیاستگذار هستند نمیدانند که عوارض بعضی از داروها بسیار زیاد است.
به گفته او از میان داروهای ضروری خاص که نیستند انسولینها بسیار مهماند چون جامعه هدف بزرگی دارند: داروهای سرطانی هم نیست مثلا هرسپتین (Herceptin) الان کمیاب است و مردم باید برای تهیه آن به داروخانههای خاص بروند و با زحمت بسیار دارو را تهیه کنند ولی تعداد افرادی که به این دارو نیاز دارند کمتر از تعداد کسانی است که به انسولین نیاز دارند. حدودا ۳ تا ۴ میلیون بیمار مبتلا به دیابت به انسولین نیاز دارند و نبود این دارو فاجعه است مثل اینکه اکسیژن به یک بیمار ریوی نرسد. در ۲ سال اخیر که بازار داروی کشور را رصد کردیم هرروز وضع بدتر میشود و تمهیدات و مدیریت صحیحی هم نبوده که کمکی به این اوضاع بکند و امیدوار باشیم که در آینده وضع داروی کشور بهتر شود.
این داروساز میگوید: لزومی ندارد نمونه خارجی همه داروها در بازار باشد مثلا من خیلی به مصرف مکملهای خارجی اصراری ندارم. مثلا لزومی ندارد حتما مولتیویتامین خارجی مصرف شود مصرف مکملهای ایرانی هم همان تاثیر را دارد و فرقی نمیکند چون این دارو درمانی نیست، اما در بحث داروهای درمانی حتما باید کشور داروی خارجی وارد کند اینکه ما بگوییم چون در داخل کشور فلان دارو را تولید میکنیم دیگر نیازی به داروی خارجی نداریم اشتباه بسیار بزرگی است که یا به خاطر تحریمها یا به دلیل نبود ارز به کشور تحمیل میشود و تاوان آن را بیمارها میدهند.
او به داروهای شرکتهای دارویی خاص که اکنون نیستند اشاره میکند و میگوید: تا ۳ سال پیش داروهای فایزر آمریکا، ابوت یا مِرک آلمان به کشور وارد میشد و الان نیستند و مثلا کسی که بیماری قلبی داشته به داروی شرکت ابوت عادت کرده است و پزشک معالج نمیتواند یکباره داروی این بیمار را تغییر بدهد و بگوید به جای آن از داروی ایرانی استفاده کن چون حتما عوارض دارد. این فرد از اول بیماری داروی خارجی مصرف کرده و الان که داروی خارجی نیست حتما آسیب میبیند.
این دکتر داروساز در پاسخ به این سوال که «داروهای خارجی کیفیت بهتری نسبت به داروهای ایرانی دارند»، گفت: صد درصد کیفیت داروهای ایرانی در هیچکدام از ردهها در حد داروهای خارجی نیست مثل بقیه کالاهای تولیدی. دارو مجزا از دیگر صنایع ما نیست همانطور که ما در بقیه صنایع از برندهای جهانی فاصله داریم در زمینه دارو هم حتما این فاصله هست. ببینید کیفیت داروهای ما از کشورهای همسایه بهتر است، اما از آلمان یا آمریکا پایینتر است.
به طور کلی از نظر کیفیت خصوصا در چند سال اخیر افت داشتهایم مثلا کشوری مثل ترکیه در زمینه تولید دارو و صنایع پزشکی از ما جلوتر نبود، ولی الان لاینهای تولید شرکتهای بزرگ دنیا را دارد در حالی که کشور ما الان با کشورهای بلوک شرق هم در بحث تولید مشکل پیدا کرده و بزرگترین تولیدکنندههای ما مثل اکتوور الان دارویی برای تولید ندارند این هم باعث بیکاری شده و هم موجب کمبود دارو در کشور.
وارد کردن برخی داروها از نان شب واجبتر است
این دکتر داروساز درباره اینکه چه داروهایی در بازار کمیاب یا نایاب شده است توضیح داد: کسری دارو در کشور فقط مربوط به بیماریهای خاص یا داروهای سرطان نیست در حال حاضر داروهای خیلی روتین در کشور ما وجود ندارد. در این میان اگر خیلی از داروها را نمونه تولیدشده در داخل را مصرف کنیم عارضهای ندارد مثلا مصرف آسپرین ایرانی مشکلی ایجاد نمیکند، اما در مورد بعضی از بیماریها مثل بیماریهای هورمونی، قلبی، اعصاب و روان و سرطان استفاده از داروی خارجی مهم است و حتی از نان شب هم واجبتر است و دولت هرطور شده باید وارد کند.
او به وعدهها برای تامین دارو اشاره میکند میگوید: متاسفانه باید بگویم این امکان میسر نیست و این شعارها و وعدهها برای وارد کردن دارو واقعیت ندارد مثلا اینکه میگویند به اندازه کل نیاز کشور انسولین وارد کردیم پس کجاست؟ انسولین دارویی نیست که بتوان امسال به اندازه ۲ سال نیاز کشور وارد کنیم چون داروی یخچالی است یعنی باید یک سردخانه به اندازه نصف قم داشته باشیم تا بتوانیم برای تامین نیاز ۲ سال بیماران مبتلا به دیابت انسولین وارد کنیم که نشدنی است.
این داروساز درباره کمبود انسولین گفت: هر ماه باید انسولینی که به آن نیاز داریم تامین بشود، اما الان ۶ ماه است که نتوانستیم انسولین تهیه کنیم. مدتی بود که انسولین را به همه داروخانهها نمیدادند و به داروخانههای منتخب میدادند الان هم که فقط به داروخانههای دولتی میدهند. در این شرایط شیوع کرونا در کشور محدود کردن عرضه چنین دارویی خطرناک است. مردم از همه نقاط شهر باید به چند داروخانه مراجعه کنند تا بتوانند انسولین تهیه کنند با این کار باعث ازدحام جمعیت در داروخانههای منتخب میشوند آن هم برای بیمارانی که ابتلا به کرونا برای آنها خطرناک است. توزیع این داروها در برخی داروخانهها هم نشاندهنده کمبود دارو در کشور است هم در این شرایط کار بسیار خطرناکی است. وزارت بهداشت که باید با شیوع کرونا مبارزه کند با این تصمیم باعث تجمع مردم میشود. انسولین نذری نیست که به مردم بگوییم برای تهیهاش صف نایستند چراکه برای بیماران مبتلا به دیابت مثل اکسیژن است.
او درباره انسولین ایرانی گفت: در این شرایط بسیاری از پزشکان مجبور به تجویز انسولینهای ایرانی شدند مثل ریگولار و مخلوط اما امروز متوجه شدیم انسولینهای ایرانی هم کمیاب شدند. متاسفانه بسیاری از داروهای ایرانی هم در بازار کمیاب یا نایاب شدهاند.
کمبود داروی بیماران خاص
او درباره کمبود داروی بیماران خاص مثل اماس گفت: سالهاست این بیماران برای تهیه دارو مشکل دارند و بهطبع الان با مشکلات بیشتری مواجهاند. ببینید وقتی بیمار به دارویی نیاز دارد مجبور است به هر نحوی دارو را تهیه کند به همین دلیل به بازار آزاد رو میآورد. در بازار آزاد این خطر وجود دارد دارو تقلبی باشد حالا ما این فرضیه را میگذاریم کنار و میگوییم برادرانی که در ناصرخسرو دارو میفروشند آنقدر وجدان دارند که داروی تقلبی دست مردم ندهند، اما این را هم باید در نظر گرفت آنها با دلار آزاد دارو را به صورت قاچاق تهیه میکنند به همین دلیل هزینه آن برای مریض خیلی زیاد میشود و خیلی از بیمارها از درمان چشمپوشی میکنند هرچند داروهای بسیار ساده هم الان خیلی گران شده اگر کسی یک سرماحوردگی ساده داشته باشد ۲۰۰ هزار تومان هزینه داروهایش میشود.
کسی که اماس دارد یا بیماری قلبی یا سرطان دارد مجبور است دارو مورد نیازش را تهیه کند من روزی صد تا پیام دارم از دوستان و آشنایان که نمیتوانند داروهایشان را پیدا کنند. اینها مجبورند از بازار آزاد دارو را تهیه کنند اما مگر چند درصد مردم توانایی تهیه دارو با نرخ آزاد را دارند؟ به همین دلیل بسیاری از ادامه درمان منصرف میشوند.
دلایل کم شدن داروهای ایرانی
وی درباره دلایل کم شدن داروهای ایرانی نیز گفت: علاوه بر اینکه مواد اولیه این داروها خارجی هستند و برای وارد کردن آنها به دلیل تحریمها و کمبود ارز مشکل داریم، تولیدکنندهها نیز با مشکلات مالی مواجهاند. مشکلی که ما در صنایع دیگر داریم در مبحث تولید دارو هم داریم. مگر سمند ایرانی نیست؟ اما چون تولیدش به صرفه نیست تولیدکننده با قیمت مصوب دولتی موافقت نمیکند و تقاضای افزایش قیمت میدهد این اتفاق در مورد تولید دارو هم میافتد یعنی دولت قیمتگذاریهایی میکند که برای تولیدکننده به صرفه نیست.
این داروساز با تعجب از کمبود برخی داروهای داخلی میگوید: ما گاهی با کمبود داروهایی مواجه میشویم که بسیار عجیب است مثلا مفنامیکاسید. چرا چنین دارویی در بازار کمیاب میشود؟ یا مثلا ویتامین E ایرانی در این ۲ سال ۲ بار در بازار کم شده است و سهمیهبندی شده واقعا کمبود داروهایی از این دست عجیب است. میخواهم بگویم فقط مسئله کمبود ارز برای وارد کردن مواد اولیه نیست در شرایط فعلی برای تولیدکننده صرف ندارد که دارو تولید کند چون با این قیمت مصوب برایش سودی ندارد. بیزوپرولول (Bisoprolol) ــ مشابه نمونه خارجی است که اصلا در بازار وجود ندارد ــ تا ۳ ماه پیش در بازار نبود و به تازگی بعضی شرکتها شروع به تولید انبوهش کردند. بسیاری از داروهای ساخت ایران در بازار کمیاب یا نایاب هستند چون کارخانهها نمیتوانند تولید کنند یعنی خط تولیدشان متوقف است درواقع صنعت داروسازی نیز مثل بسیاری دیگر از صنایع ما با مشکل مواجه است.
به گفته او گاهی بستهبندی دارو برای تولیدکننده گرانتر از قیمت مصوب تمام میشود و به همین دلیل تولید نمیکند و اگر هم تولید کند بسیار محدود خواهد بود و به دست همه نمیرسد: داروهای اعصاب و روان مثل سرترالین که تحت لیسانس در ایران تولید میشوند هم در بازار کمیاب شدهاند و بیماران برای تهیه آن با مشکل مواجهاند. متفورمین و نوروبیون هم در بازار کم هست. یکی از داروهایی که به شدت با کمبود آن مواجهایم داروی پارکینسون است. من که داروخانهدار هستم و با پخشهای رسمی این مملکت کار میکنم برای فامیل خودم نمیتوانم مادوپار تهیه کنم. البته چند سال است که این دارو بسیار نایاب است. یک بسته مادوپار برای یکی از اقوام از ناصرخسرو بهسختی تهیه کردم آن هم با قیمت ۹۵۰ هزار تومان. من نمیدانم بیماران مبتلا به پارکینسون باید چه کار کنند.
از دکتر جوان پرسیدم مگر این دارو مشابه ایرانی ندارد، پاسخ داد: بله دارد مثل نوراستور (Norstor)، اما حتی آنها هم سهمیهای به داروخانهها داده میشود و تهیه آن برای بیمار مشکل است. جدا از کمبود حتی مشابههای ایرانی باید به یاد داشته باشیم که جزو داروهای اعصاب است و به همین راحتی پزشک نمیتواند داروی مشابه جایگزین کند به هر حال حتما تغییر دارو برای بیمار عوارضی به همراه دارد. اتفاق دیگری که گاهی میافتد این است که بیمار داروی خارجی را کنار میگذارد و بعد از تحمل سختیهای تعویض دارو و عادت کردن به داروی جدید ممکن است بعد از مدتی داروی جدید ایرانی را هم پیدا نکند چون تولیدش متوقف میشود.
واکسن آنفلوآنزا
از او پرسیدم بالاخره واکسن آنفلوآنزا در داروخانهها توزیع شد، او جواب داد: نه. وقتی ما نمیتوانیم داروهایی که در کشور کمتر هم نیاز داشتیم وارد کنیم قابل پیشبینی بود قادر به تامین این حجم از واکسن آنفلوآنزا هم نیستیم، اما نمیدانم این چه سیاستی است که پیش گرفته میشود و هم مردم را اذیت میکنند هم داروخانهدار را. به مردم وعده داده میشود که واکسن را وارد کردند و حتی چند بار گفتند در داروخانهها توزیع شده و مردم برای تهیه واکسن به ما مراجعه میکردند و وقتی میگفتیم نداریم با ما درگیر میشدند چون فکر میکردند ما واکسنها را پنهان کردیم و نمیفروشیم. درنهایت این واکسن تامین نشد و الان هم دیگر تزریق آن فایده ندارد چون از زمان مفید تزریقش گذشت. کارکنان داروخانه در معرض خطرند، اما خود ما هم نتوانستیم واکسن را تهیه کنیم.
از دکتر پرسیدم «با این شرایط، در صورت تولید واکسن کرونا، ایران میتواند این واکسن را وارد کند؟» او گفت: نمیخواهم بدبین باشم، اما وقتی دولت توان تامین واکسن آنفلوآنزا را نداشت آیا امکان وارد کردن واکسنی را دارد که تقاضای جهانی دارد. با کدام ارز و بودجه این واکسن را وارد خواهیم کرد؟ وقتی کشوری خودش را ایمن کند دیگر برایش مهم نیست بقیه کشورها ایمن بشوند یا نه بنابراین در تامین واکسن کرونا هم حتما مشکل خواهیم داشت.
اپیزود پنجم؛ خیابان بخارست
در خیابان بخارست وارد داروخانهای شدم سراغ دکتر داروخانه را که گرفتم پیرمردی از جایش بلند شد و گفت من هستم. نزدیک رفت. او درباره کمبود دارو گفت: بیشتر داروها نایاب شده است انسولین، داروهای اعصاب، داروهای قلبی حتی داروهای معمولی هم نایاب شده است. داروهای خارجی که وارد نمیشود داروهای ایرانی هم به علت نبود مواد اولیه نایاب شده است. حتی استریپ قرصها هم از خارج باید وارد شود وقتی استریپ نایاب شود خط تولید کارخانه میخوابد.
وقتی پرسیدم «باید در این شرایط چه کنیم؟»، لبخندی زد و گفت: همین کاری که داریم میکنیم؛ تحمل. گفتم بیمار مبتلا به دیابت که باید انسولین تزریق کند چه کار کند، باز هم لبخندی زد و گفت: باید تحمل کند.
او به نکته جالبی هم اشاره کرد: مشکلی هم که وجود دارد این است که مردم به برند عادت کردند بعضی از این داروهای خارجی مشابه ایرانی دارند، اما مردم چون عادت کردند باید خارجی آن را استفاده کنند و یک مسئله روانی است و حتی اگر نمونه ایرانی آن بهتر هم باشد، ممکن است نتیجه مطلوب نگیرند چون به خودشان تلقین میکنند و این کاملا جنبه روانی دارد.
دکتر داروساز که روحیه طنازی داشت در پاسخ به این پرسش که داروهای نایاب خارجی مشابه ایرانی دارند یا نه با لبخندی گفت: بعضی از داروهای خارجی که الان در بازار وجود ندارند مشابه ایرانی دارند فقط کیفیتشان مثل بنز و پیکان است، البته پیکان هم ماشین خوبی بود!
نظر شما