این عبارت مقدمه سخنرانی آقای مینوچهر، شهردار محله جوادیه تهران در نخستین سمینار بررسی مسائل اجتماعی شهر تهران در اردیبهشت ماه سال 1341 بود.
او در توصیف محله جوادیه در آن سالها میگوید: بچههای کوچک، زنها و مردها سطل به دست برای تهیه آب بایستی مقدار زیادی راه بروند تا از چهار حلقه چاه عمیق آب موجود در جوادیه آب مصرفی خود را تهیه کنند و بقیه مردم آب شرب خود را با زحمت زیاد، از چاههایی که در دو سه متری چاه مستراحشان حفر شده بود تهیه میکردند، علاوه بر مشکل بهداشتی آن روزانه چندین طفل به درون چاههای بدون درپوش میافتادند و مضافاً همیشه دعوای مالک و مستأجر بر سر کشیدن آب از چاه به کلانتری و دادسرا احاله میشد و از طرفی برای استفاده از همین آب غیربهداشتی باید ماهیانه در حدود سیصد ریال به مقنی میدادند تا چاه را لایروبی کرده و بهاصطلاح آبگیر سازند.
البته مشکل جوادیه به عنوان یک محله شهری فقط به مشکل آب ختم نمیشود. مشکل فاضلاب- نبود فضای فرهنگی- سد معبر- اغتشاشات بصری محیط و عدم آراستگی فضای عمومی شهر- فقدان روشنایی خیابانها و کوچهها در شب- فقدان درمانگاه- پیالهفروشی و کاغذبازی و سرگرمی و دهها مشکل دیگر اداره جوادیه را با امکانات و اختیارات موجود غیرممکن مینمود.
به عنوان یک مدیر شهری آن هم در یک محله فقیرنشین بعد از مطالعه دقیق وضعیت فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی منطقه برای جلوگیری از توسعه بدون برنامه جوادیه و همچنین سامانبخشیدن به وضعیت آشفته موجود بهعنوان بهترین راه حل را تکیه کردن به مردم محله و مشارکت دادن آنها برای حل مشکلات یافتم و از آن پس شهرداری جوادیه در کنار مردم و مردم در کنار شهرداری ناشدنیها را شدنی کردند.
تشکیل انجمنهای محلی و شورایعالی جوادیه
در جوادیه چهار، پنج انجمن وجود داشت که هیچیک منتخب مردم نبوده و هر سه چهار نفری به دلخواه خودشان، تابلویی برپا کرده و با تهیه مقداری کاغذ مارکدار و مهر برای خودشان با ادارات و وزارتخانهها مکاتبه میکردند.
برای اینکه به این وضع هم سر و سامان داده شود و نمایندگان واقعی مردم شناخته شوند هر روز تعدادی از ساکنین چند کوچه برای شب به سالن شهرداری دعوت میشدند تا با رأی مخفی و در کمال آزادی نماینده خودشان را تعیین کنند.
با این عمل در مدت یک ماه 79 نفر به نمایندگی ساکنین جوادیه انتخاب شدند و سپس آنها شورایعالی جوادیه را تشکیل دادند و در مواقع ضروری این شورا در شهرداری گرد هم جمع شدند و با مشورت و تبادل افکار و البته در حد امکان و تواناییهای موجود خود قدمهایی برای بهبود وضع مردم برمیداشتند.
این تجربه به ما آموخت که اگر مردم محل، خودشان رأساً نمایندگانشان را انتخاب کنند به آنها احترام میگذارند و نماینده نیز رابط خوبی بین مردم و شهرداری میشود، بدینسان اگر کوچهای کثیف، یا چراغی خاموش و یا شهروندی شکایتی داشته باشد از طریق نماینده انتخابی سریع شهرداری را آگاه میسازند و برای رفع عیب اقدام میشود.
از طرف دیگر اگر درآمد شهرداری کسر شود و مردم در اثر فراموشی عوارض خودشان را نپرداختند، این نمایندگان مردم را به پرداخت عوارض تشویق و از این راه کمک مؤثری به شهرداری میکنند.
لولهکشی آب
گرچه رسیدگی به وضع آب از وظایف سازمان آب تهران بود، ولی برای رفع وضع رقتبار آب جوادیه با کمک انجمنهای محلی با مردم کوچههای مجاور چاههای عمیق وارد مذاکره شدیم و مالکین هر کوچه را به زحمت زیاد با هم شریک و از محل پولی که نزد معتمدان آن کوچه جمع میشد، شاهلوله و لوله سفید گالوانیزه و لوازم دیگر تهیه کردیم و طی دو ماه برای 14 خیابان و 760 کوچه و به 7700 خانه و با هزینه متوسط هشتصد ریال به 81هزار نفر بدون تشریفات خسته کننده لولهکشی آب شد و تا اندازهای این شبکه محکم و مردمی از کثرت بیماریها و ناشی از آلودگی آب کاست.
خدمات شهری
خیابانهای جوادیه محل رفت و آمد گاو، گوسفند و الاغ و درشکه و گاری بود از این رو هنگامی که یک اتومبیل در خیابان حرکت میکرد، مقدار زیادی گرد و خاک را در هوا پخش میکرد و تمیز کردن خیابان با جاروب امکانپذیر نبود.
بدین منظور سر هر کوچه یک شیر مخصوص برای شست و شوی خیابان نصب و هر شب در ساعت 12 رفتگران با شلنگ سطح خیابانها و پیادهرو را شسته و به درختان آب میدادند و بدینسان خیابان تمیز، هوا لطیف و درختان سبز و خرم بودند- برای رفع سد معبر و ساماندهی دستفروشها، تعداد 120 دستگاه میز را در اختیار دستفروشها گذاشتیم که هم منبع درآمدی برای شهرداری بود و هم هرج و مرج را پایان بخشیدیم- برای روشنایی با همکاری شهردار و مردم محله در سر کوچهها چراغهای گازی تهیه و نصب گردید که ضمن زیبایی و روشنایی تا حدی آمار دزدی کاهش یافت و با توافق و استقبال و همکاری صاحبان مغازهها درب همه دکانها و مغازهها را برای زیبایی رنگ کرم زدیم- برای رفع احتیاج رهگذران، چهار دستگاه مستراح کامل در نقاط مختلف جوادیه ساخته شد.
برای پرهیز از هزینههای حمل زباله شامل کرایه ماشین، شوفر و کارگر در شهرداری جوادیه زباله را به رعایا فروختیم و آنها با هزینه خود به حمل زباله اقدام میکردند و ماهانه 5000 ریال هم به صندوق درآمد منطقه واریز میکردند و به این ترتیب از انباشت زباله جلوگیری گردید.- در جوادیه کارخانجات قالیشویی به دلیل نوع خاک محل(دج) و اینکه در 14 متری به آب میرسید، امکان حفر چاه نداشتند و به این دلیل هریک بهوسیله لوله سیمانی فاضلاب خود را به نهر فیروزآباد متصل میکردند.
بعد از مدتی شهرداری به آنها تذکر داد که آنها برابر قانون نمیتوانند در گذر عمومی، مجرای خصوصی داشته باشند. برای رفع مشکل با آنها به توافق رسیدیم که یک کانال بهطول ششصد متر و به عرض یک متر و ارتفاع 5/1 تا 5/2 متر برای دفع فاضلاب کارخانهها و هم برای استفاده مردم جوادیه بسازند.
حذف کاغذبازی در شهرداری
مینوچهر شهردار جوادیه میگوید: در طول 24 سال خدمت اداری به این نتیجه رسیدهام که هر اندازه کارمند و میز و صندلی و اطاق اداره کمتر باشد، کار بهتر پیشرفت میکند و مردم راضیترند، زیرا لازم نیست اربابرجوعهای بیچاره اینقدر بالا و پایین بروند و با کاغذ بازی خسته شوند و وقت آنها در اتاقهای اداری تلف شود.
لذا تصمیم گرفتم اتاق خودم و کارکنان را مشترک کنم. در واقع تشکیلات شهرداری جوادیه فقط و فقط دارای یک اتاق و 9 کارمند و 9 میز است. در اینجا وقتی ارباب رجوع وارد میشود، تشکیلات طوری ترتیب داده شده که کار ارباب رجوع به سرعت انجام میشود و ارباب رجوع به این اتاق و آن اتاق نمیرود و به این پیشخدمت و آن پیشخدمت و منشی و رئیس دفتر التماس نمیکند و برای یک کار دو دقیقهای دو روز وقت صرف نمیکند.
در این شهرداری همه دور هم نشستهایم و همه ناظر همدیگر هستیم، رئیس کارمند را میبیند و کارمند مراقب کارهای رئیس است. بدین جهت راههای رشوه و سوءاستفاده مالی بسته است.
از در که وارد میشوید، میز سمت راست متعلق به رئیس، بعد از آن اندیکاتورنویس، سپس ماشیننویس، بعد متصدی دفتر- پس از آن متصدی فنی، بعد حسابدار درآمد، سپس تحصیلدار، بعد صاحب جمع و متصدی پیشهوران، بعد متصدی بایگانی است و پیشخدمت هم در این اطاق جز جارو کردن اطاق و پاک کردن میز و صندلی کار دیگری ندارد.
خلاصه در بازخوانی تجربه شهرداری جوادیه به نظر میرسد تکیه بر مشارکت مردم حلقه مفقوده مدیریت شهری امروز ما است. مدیران شهری در حال حاضر تلاش واقعبینانه و جدی برای نهادینه کردن مشارکت شهروندان در اداره امور شهر ندارند و معمولاً مدیران مناطق شهری ذهنیت مشارکتگریز دارند.
لذا برای آنان رضایت شهردار تهران و یا رضایت اعضایی از شورای شهر که وی به توصیه آنها به عنوان شهردار منطقه انتخاب شده مهم است نه رضایت مردم. تجربه شهرداری جوادیه حکایت از تکیه بر مشارکت شهروندان و پرهیز از بوروکراسی و کوچکسازی سازمانی دارد؛ تجربهای که مورد اعتنا و توجه مدیران شهری امروز در جامعه ایرانی و بهویژه شهرداری مناطق تهران کمتر قرار میگیرد.