همچنان که دشواری دسترسی و بهرهوری کتابخانههای محلی و عمومی در روزهای کرونازده، انواع خدمات اینترنتی کتابخوانی و توسعه کتابخانههای خانگی را جایگزین کرده است. البته این جایگزینی در همه محلهها و مناطق به یک نسبت استاندارد اجرایی نشده است. منطقه ۹ در یکی از غربیترین مناطق پایتخت، مثال روشنی بر فقر سرانههای فرهنگی (کتابخانه و کتابفروشی) محسوب میشود که تاکنون اقدام مؤثری در راستای رفع این فقدان از سوی مسئولان ذیربط انجام نشده است. از سویی، دامنه مصرفگرایی و تجملپرستی در پدیدههای اجتماعی، این صنعت توسعه آفرین و فرهنگساز را هم بهگونهایی تحت تأثیر قرار داده است. طوری که در اغلب موارد هدف اصلی از خرید کتاب چیزی به غیر از افزایش آگاهی و خرد شناخته میشود که این میتواند آغاز یک انحطاط ترسناک فرهنگ باشد و ریشه آن در یک جمله است و آن اینکه ما به درستی دچار کتاب نشدهایم.
در واقع گروهی از مردم بیشتر علاقه به خرید کتاب دارند و کتابخوان واقعی نیستند. نکته مهم بعدی غنی نبودن کتابفروشی است و بسیاری از کتابفروشیها، کتابهایشان بهروز نیست و از تازههای نشر بسیار فاصله دارند. این همان مهمترین دلیل مورد اقبال نگرفتن از سوی شهروندان است. از دلایل دیگر هم میتوان به تبلیغات ناکافی در زمینه کتاب و کتابخوانی و آموزشهای غیراصولی با هدف ایجاد علاقه به کتاب و ترویج فرهنگ مطالعه اشاره کرد. بنابراین، مدیران شهری که به دنبال آموزشهای شهروندی از نظافت شهر گرفته تا فرهنگ ترافیکی و غیره هستند، باید به کتاب بیش از اینها اهمیت بدهند و دسترسیها را نامحدود و گسترده کنند.
بهگونهایی که در همه زوایای شهر و محله، کتاب را به خوبی یافت و جای خالی آن را احساس نکرد. مدیران میتوانند از الگوی جوامع پیشرفته نیز استفاده کنند. الگویی که بهطور عموم شامل تنوع فضاهای داخلی کتابخانههای مدرن، افزایش منابع و تشویق نویسندگان به نگارش و ترجمه، تجهیز فکری و فرهنگی شهروندان است. این مهم باید در خانوادهها نیز الزامآور باشد تا بتوان به آینده و پرورش نسلی کتابخوان امیدوار بود. به بیانی دقیقتر هر اقدامی در حوزه کتاب انجام شود مثبت و تأثیرگذار است. شایسته است مسئولان در هفته کتاب کتابخانههای عمومی را غنیتر و از کتابفروشیهای محلی حمایت بیشتری کنند، زیرا کتابفروشان ستون اصلی حوزه کتاب و کتابخوانی هستند.
نظر شما