این امر بیش از هر چیزی ناشی از رشد تعداد اتومبیلها در جهان بخصوص در کشورهای در حال توسعه است و بیشتر تلفات نیز مربوط به همین کشورها است. ایران نیز به عنوان یک کشور در حال توسعه از این امر مستثنی نیست. اما با شگفتی باید اذعان کرد ایران از نظر تلفات انسانی ناشی از سوانح رانندگی وضعیت بحرانی دارد به طوری که جادههای ایران را باید جادههای مرگ نامید.
سیستم حمل و نقل در هر کشوری، کارایی خود را با امنیت جان مسافران نشان میدهد. در این میان باید پرسید که سیستم حمل و نقل ما – بهخصوص حمل و نقل جادهای – ما تا چه حد در این راه کارایی داشته است. به هر ترتیب کارشناسان در مرگومیر ناشی از تصادف در جادهها، سه عامل: فرهنگ رانندگی، ایمنی خودرو و ایمنی جاده را مؤثر میدانند.
کسی در اهمیت این موارد شکی ندارد اما در کشوری که 80 درصد از کل حمل و نقل خود را از طریق جادهها انجام میدهد و سالیانه 750 میلیون مسافر 450 میلیون بار را از طریق حمل و نقل جادهای جابهجا میکند، باز هم میتوان از تناسب تلفات انسانی حرفی به میان آورد؟ در واقع این امر جای بسی تامل دارد.
گذشته از غیر استاندارد بودن جادهها و اتومبیلها و حتی فرهنگ رانندگی در ایران؛ بایستی حجم بسیار بالای حمل و نقل کالا و مسافر از طریق جادههای کشور را نیز به آن افزود. به عبارت دیگر آیا میزان بالای حمل و نقل بار و مسافر (80 درصد)(2) از طریق جادههای کشور نمیتواند یکی از موثرترین عوامل تلفات جادهای باشد؟ و یا به صورت روشنتر بگوییم آیا سیستم حمل و نقل جادهای ما، بار توسعه نیافتگی حمل و نقل ریلی و هوایی کشور را به دوش نمیکشد؟
اگر به کشوری همانند آمریکا و یا آلمان توجه کنیم درمییابیم با وجودی که این کشورها هر کدام به ترتیب دارای 200 میلیون و 54 میلیون خودرو هستند؛ اما وقتی به درصد حمل و نقل بار و مسافر در جادهها و راهآهن آنها توجه میکنیم، اصلا قابل قیاس با ما نیستند. در آنجا حمل و نقل ریلی حرف اول را میزند و حمل و نقل (بویژه حمل و نقل مسافر) از طریق راهآهن و یا هواپیما صورت میگیرد.
اما در ایران راهآهن در کجای سیستم حمل و نقل ما قرار دارد؟ راهآهنی که در نوعی رکود از هر لحاظ قرار دارد. سرعت کند آن در طی کردن مراحل اداری و معطلی بار در انبارهای آن کندی مضاعفی را ایجاد کرده است. حال آنکه سرعت حمل و نقل ریلی کشور بسیار پایینتر از استاندارد جهانی است. در یک کلام راهآهن ایران از توسعه نیافتگی رنج میبرد و مانند جزیرهای است که ارتباطش با دیگر ارگانها (حتی رجا: قسمت اداری راهآهن ایران،) به درستی مشخص نیست.
یکی از شاخصهای اصلی توسعه در هر کشوری سیستم حمل و نقل آن است و کدام نوع از انواع حمل و نقل، همانند راهآهن توانایی جابهجایی حجم وسیع و ارزان کالا و مسافر را دارد؟
اما متاسفانه کشور ما با توجه به موقعیت ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک خود، که باید شاهراه شرق و غرب عالم باشد؛ در حمل و نقل اولیه مسافران خود سردرگم است به طوری که در حال حاضر راههای ایران ناامنترین راههای جهان برای حمل و نقل مسافر هستند.
بد نیست به آمار زیر توجه کنیم:
بنابه گفته کارشناسان تعداد کشته شدگان در سوانح جادهای کشورمان برابر سقوط 365 هواپیما با 70 سرنشین در سال است. یعنی هر روز به اندازه سقوط یک هواپیما با 70 سرنشین در کشورمان تلفات جانی داریم.
ایران در حالی که یک درصد جمعیت جهان را دارد، 5/2 درصد از تلفات جانی ناشی از سوانح رانندگی را به خود اختصاص داده است. به طوری که میزان تلفات جانی ناشی از سوانح رانندگی در کشورمان 5 برابر استاندارد جهانی است.
از هر سه خودروی کشور یکی از آنها فرسوده است.
تصادفات جادهای در ایران دومین عامل مرگ و میر در کشور دانسته شده است.
«هر روز 72 نفر و در هر ساعت 3 الی 4 نفر در حوادث رانندگی شهرها و جادههای کشور جان خود را از دست میدهند.
در سال 1384 در مجموع بیش از 27 هزار نفر جان خود را در اثر سوانح جادهای از دست دادند و کارشناسان پیشبینی میکنند که این رقم در طی سال جاری به 30 هزار نفر برسد. این در حالی است که بیش از 5/1 میلیون خودرو در کشور، فاقد بیمه شخص ثالث میباشند.
اگر به تعدادی از سوانح رانندگی در شهریور ماه نگاهی بیاندازیم درمییابیم که در نیمه نخست این ماه وقایع ناگواری رخ دادهاند. تصادف یک اتوبوس با یک کامیون در شهرستان نائین در استان اصفهان به کشته شدن 29 نفر و زخمی شدن 8 نفر منجر شده است. این دومین سانحه بزرگ رانندگی طی ماه گذشته و پنجمین آن طی تعطیلات تابستان است.
شنبه 4 شهریور، نیز دستکم 24 دانشآموز در جاده تهران به مشهد بر اثر منحرف شدن اتوبوس حامل آنها از جاده کشته شدند.
اگر تلفات جانی 5 سال اخیر کشورمان را مورد بررسی قرار دهیم خواهیم دید که آمار تلفات جانی در جادههای کشورمان در سال 1385 نسبت به سال 1380 بیش از 10 هزار نفر افزایش یافته است. یعنی رشد بیش از 33 درصد را شاهد بودهایم و در مجموع بیش از 150 هزار کشته در سوانح رانندگی نمیتواند کارنامه خوبی باشد. (در مجموع بیش از 150 هزار نفر در طی5 سال اخیر در اثر سوانح رانندگی در ایران جان خود را از دست دادند). [به نقل از ایرنا]
مسئله بسیار جدی است و اگر به آن پرداخته نشود باید منتظر عواقب وخیمی بود.
مهمترین راهکار در این زمینه علاوه بر آموزش و فرهنگسازی، توسعه و به روز کردن سیستم حمل و نقل جادهای و مهمتر از آن اولویت دادن به توسعه و بهسازی سیستم حمل و نقل ریلی است تا از 350 میلیون تن بار و 750 میلیون مسافرتی که در طول سال توسط جادههای کشور صورت میگیرد، سهم عمدهاش به راهآهن اختصاص یابد.
اگر ما کاهش تصادفات جادهای را خواهانیم باید دنبال جایگزین باشیم. چون با 5 تا 6 میلیون دستگاه اتومبیل این حجم کالا و مسافر را جابهجا کردن، چنین عواقبی را نیز در پی خواهد داشت. هر چند نباید نقش عوامل دیگر را در تصادفات کم قلمداد کنیم بلکه به نظر این مقاله راهآهن ایران در اثر توسعه نیافتگی خود، بار حمل و نقل را بر دوش جادهها نهاده است و با رفع این مشکل بسیاری از مشکلات این بخش حل خواهد شد.
از یکسو هر سال بیش از یک میلیون خودرو وارد سیستم حمل و نقل کشور میشود و از سوی دیگر ما دارای توان و سرعت لازم برای تهیه زیر ساختهای مورد نیاز نیستیم و در نتیجه جادهها و بزرگراههای کشور ما توان پاسخگویی به این حجم از اتومبیلها را ندارد و این از نشانههای توسعه ناهمگون است.
مسئله مهم دیگری که گریبانگیر سیستم حمل و نقل کشور است سوبسیدهای بسیاری در بخش حمل و نقل جادهای است. دیگر اینکه در میان رانندگان ایرانی هنوز فرهنگ درست رانندگی کردن، جا نیافتاده است. این امر با نوعی بسترسازی فرهنگی امکانپذیر است.
یعنی با به کار گیری تکنولوژیهای جدید برای کنترل رانندهها و همچنین آموزش دادن اصول مهم راهنمایی و رانندگی در دوران کودکی به فرزندان میتواند راهکار مناسبی باشد.
عامل دیگری که سبب افزایش تلفات انسانی در سوانح رانندگی میشود، وضعیت امداد و اورژانس کشور است.
سازمانهای متولی امدادرسانی نه تنها از ضعف تشکیلاتی در رنج هستند بلکه از تجهیزات مناسب و مدرن همچون آمبولانسهای پیشرفته و هلیکوپتر امداد نیز تا حدی محروم هستند. باید ناآگاهی عموم مردم در همراهی و همکاری با گروههای امداد را نیز به آن افزود، مسائلی همچون ترافیکهای جادهای و بزرگراهی که همراهی مردم را طلب میکند و این امر هم یکی از مهمترین عوامل در تلفات انسانی میباشد، که نیازمند اختصاص بودجه مناسب و تربیت افراد متخصص است.
در نهایت باید گفت که افزایش تلفات در سوانح رانندگی مربوط به یک عامل به نام راننده یا عدم توسعه راهها نیست، بلکه این یک مسئله ملی است و سامان دادن به آن از عهده یک وزارتخانه به نام وزارت راه خارج است و وزارتخانه و ارگانهای مختلف و تکتک مردم در این امر مسئولند و تا سرمایهگذاری مناسبی چه از لحاظ معنوی مانند آموزش به مردم و چه مادی مانند توسعه جادهها و راهآهن صورت نگیرد راه مناسبی برای برونرفت از این معضل وجود ندارد.
پینوشتها:
1- ایرنا، 15 شهریور 1385
2- خبرگزاری مهر