پنجشنبه ۱۳ تیر ۱۳۸۷ - ۱۶:۰۵
۰ نفر

علیرضا رستگار: از زمانی که یک قلم در دستی قرار می‌گیرد تا کلمه‌ها از پی هم جاری شوند و جمله‌ها را شکل دهند، تا زمانی که نگاهی روی نوشته‌ای ثابت می‌ماند

 و صاحب نگاه با کلمه‌ها سفر به دنیای خیال را آغاز می‌کند، ماجرایی خاص در جریان است. در داستان‌های تخیلی می‌توان قلمی را دید که به تنهایی در حال نوشتن است، اما در داستان‌های واقعی هیچ قلمی و هیچ دستی به تنهایی نویسنده نیست.

بازیگر نقش اصلی ماجرا صاحب قلم است.

صاحب قلم بودن یک امتیاز است، یک ویژگی خاص. قلم‌ها، یعنی همان ابزار نوشتن، را می‌توان در هر مغازه‌ای پیدا کرد. صاحبان دست‌ها هم بسیارند، اما هر دستی نمی‌تواند قلم را برای ساختن اندیشه های متفاوت حرکت دهد. آنچه دست و قلم را حرکت می‌دهد، تفکری است که به ماجراهایی خاص تعلق دارد. قلم تنها یک دست ساخته، نیست، این هدیه‌ای آسمانی است که انسان را در مسیر پیشرفت همراهی کرده است. قلم به کار گرفته شد تا آیه‌های آسمانی برای نسل‌های متفاوت حفظ شود. قلم به کار گرفته شد تا انسان همواره آینه‌ای برای نگاه کردن به گذشته داشته باشد. قلم‌ها به حرکت درآمد تا افکار جدید، جاده‌های پیشرفت را آشکار کند و علم به تدریج در دسترس همگان قرار گیرد.
 قلم‌های واقعی در طول تاریخ همواره برای کمک به نسل‌ها به حرکت در آمده‌اند. صاحبان قلم همواره با انتخابی روبه‌رو هستند که تنها یک انتخاب شخصی نیست. هنگامی که کسی برای دیگران می‌نویسد، آنها را در برابر این انتخاب قرار می‌دهد. آنها می‌خوانند و پس از آن تصمیم می‌گیرند که با او موافق باشند یا نه. بعضی وقت‌ها کسانی را می‌توان دید که فرصت کمی برای تحقیق در باره ماجراهای مختلف دارند و به همین دلیل به نوشته‌های دیگران تکیه می‌کنند. ماجرای قلم مهم می‌شود وقتی که می‌فهمی آن چه می‌نویسی شاید بر دیگری تا آن حد تأثیر بگذارد که مثل تو فکر کند. یک صاحب قلم می‌تواند خوب را بد و یا بد را خوب نشان دهد.

مردمی که به صاحب قلم اعتماد می‌کنند قلب و فکرشان را در اختیار او می‌گذارند و به همین دلیل است که صاحب قلم باید مراقب نوشته‌های خود باشد.

کد خبر 56624

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز