سه‌شنبه ۱۸ تیر ۱۳۸۷ - ۱۲:۳۹
۰ نفر

لیدا هادی: ایهود اولمرت، نخست‌وزیر اسرائیل دوباره درصدد آن است تا به شکرانه توانایی منحصر به فردش در دستکاری و اعمال نظر در سیستم انتخاباتی ناکارآمد اسرائیل خود را برای دوره‌ای دیگر تثبیت کند

او که توانست از ورطه گزارش‌های کمیسیون وینوگراد در‌باره اشتباه خود در جنگ 33 روزه با لبنان در سال 2006 میلادی جان سالم به در ببرد این بار با موجی از فشارهای داخلی و اعتراض منتقدان برای استعفای هر چه زودتر پس از اثبات فساد مالی مواجه شده است.

البته او در این میان توانست با جلب نظر ایهود باراک رهبر حزب کارگر اسراییل به راحتی رای کنیست یهودیان مبنی بر انجام انتخابات زودهنگام در پاییز سال جاری و احتمال قدرت‌گیری دوباره بنیامین نتانیاهو رقیب همیشگی‌اش را لغو کند.

به این ترتیب او از گردابی سهمگین نجات یافت. در این راستا چنانچه اسرائیل مانند همیشه دوباره گرفتار زلزله سیاسی دیگری نشود انتظار می‌رود دولت اولمرت حداقل تا بهار سال 2009 میلادی در راس قدرت باقی بماند.

تمامی آنچه که اولمرت برای نجات دولت متزلزل خود انجام می‌دهد همگی پیرامون برنامه‌های جدید او برای برقراری صلح با دشمنان همیشه اسرائیل در بیرون از مرزها خلاصه می‌شود.

انجام مذاکرات صلح با محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین و سران سوری نیز از رویکردهای این استراتژی نوین اولمرت است. حتی گفت‌و‌گوهای صورت گرفته برای تبادل متقابل اسرا و آتش‌بس نانوشته غزه هم بخشی از تلاش‌هایی است که او برای ابقای خود لزوما به آن پایبند است.

برای اولمرت انجام هرگونه مذاکره با فلسطینیان می‌تواند دستاوردهای بسیاری در ابعاد مختلف به همراه داشته باشد. بحث عقب‌نشینی یک‌جانبه اسرائیل که در سال 2006 میلادی از سوی حزب کادیما مطرح شده بود، یک سال بعد پس از اقدام حماس در ارسال راکت‌های که در پاسخ به تجاوز‌های اسرائیلی‌ها پرتاب می‌شد، نافرجام باقی ماند.

در این زمان بود که مخالفت افکار عمومی در اسرائیل با موضوع عقب‌نشینی نیز روند انجام هر‌گونه اقدامات صلح گونه‌ای را به پایین‌ترین سطح ممکن رساند. در این راستا می‌توان اذعان داشت که هر‌‌گونه مذاکره تاریخی صلح‌آمیز صرفا با ایده ایجاد دو کشور مستقل می‌تواند ایهود اولمرت و حزب کادیما را حتی در سال‌های پس از بهار 2009 نیز در راس قدرت قرار دهد.

در حال حاضر اولمرت به این امر واقف شده است که در نهایت باید راهکاری برای پایان تمامی حملات موشکی از جانب غزه در پیش گرفته شود. اما عملیات گسترده نظامی برای اشغال مجدد غزه نه تنها تلفات فراوانی از میان نیروهای نظامی و سربازان اسرائیلی به دنبال خواهد داشت بلکه ممکن است اسرائیل را در ورطه مسائل بسیاری مانند احتمال آشوب‌های مردمی و... مانند آنچه که در سال 2005 پشت سر گذاشت گرفتار سازد.

با این اوصاف و با توجه به همه گزینه‌هایی که شرایط ناگواری را برای اسرائیل فراهم می‌کنند به نظر می‌رسد انجام گفت‌و‌گوهای صلح با میانجیگری مصر برای بحران فلسطین و اسرائیل آخرین شانس اولمرت و همتایان اسرائیلی او باشد. شاید فقط از طریق این مسیر بتوان مسیری هموار برای آزادی گلعاد شلیط سرباز اسرائیلی که دو سال پیش ربوده شده است امید داشت.

به علاوه اگر این سناریو به خوبی ادامه پیدا کند اسرائیل قادر خواهد بود بیش از هر زمان روابطی باثبات با سایر گروه‌ها را آغاز کند. اما اگر به هر دلیلی این مذاکرات به واسطه عدم تمایل حماس و یا کارشکنی مصری‌ها با شکست مواجه شود اولمرت و ایهود باراک وزیر دفاع اسرائیل بهانه‌ای مناسب برای انتخاب گزینه‌های دیگر در دست خواهند داشت.

در حال حاضر مذاکره با فلسطین می‌تواند رویکردهایی متفاوت برای اسرائیلیان به همراه داشته باشد چرا که ممکن است ضمن انجام مذاکره با تشکیلات خودگردان فلسطین، موقعیت حزب کادیما و اولمرت تا حد زیادی تغییر یابد.

اجرای هر توافقی که میان اسرائیل و تشکیلات خودگردان حاصل شود، منوط به آن است که جنبش فتح کنترل نظام سیاسی فلسطین را به دست گیرد، یعنی غزه هم در کنترل فتح باشد.

نتایج نظرسنجی‌ها در اسرائیل نشان می‌دهد توافق اسرائیل با تشکیلات خودگردان فلسطین نمی‌تواند چندان پایدار باشد و البته رسیدن به توافقی که مسئله حق بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین‌هایشان در چارچوب آن حل‌وفصل شود نیز امر دشواری به نظر می‌رسد.

از دیگر مواردی که دستیابی به آن بعید به نظر می‌رسد مساله حل اختلاف دو طرف در مورد بیت‌المقدس است. فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها هیچ‌کدام حاضر به کوتاه آمدن از مواضع پیشین خود نیستند که درا ین صورت ادامه هر‌گونه مذاکراتی هم بی‌نتیجه خواهد بود.

در این میان اسرائیلی‌ها امیدوارند بتوان به شکرانه فشار آمریکا بر تشکیلات خودگردان فلسطین بتوان به رضایت محمود عباس و کوتاه آمدن او و همتایان فلسطینی‌اش امیدوار بود.
االبته جریان کنفرانس آناپولیس برای ایهود باراک این زمینه را فراهم کرد تا بتواند بیش از پیش خود را به بوش و سایر مقامات کاخ سفید نزدیک‌‌تر کند.

در واقع هم‌اکنون اسرائیل به این موضوع دست یافته است که توافق در خصوص این بحران می‌تواند امتیازات بزرگی برای آنها به همراه داشته باشد. در این میان هر اندازه جرج بوش رئیس‌جمهور آمریکا خود را به اولمرت و مواضع حزب او نزدیک‌تر کند مسائلی مانند فساد مالی اولمرت نیز در حاشیه قرار می‌گیرند.

در این راستاباید توجه داشت که انجام گفت‌و‌گوهای صلح میان دو طرف می‌تواند برای اسرائیل تهدید‌آمیز نیز باشد.

به عنوان مثال حذف پست‌های بازرسی اسرائیل در کرانه باختری برای تبادلات اقتصادی در غزه از مواردی است که برای امنیت اسرائیل و انجام تحرکات انتحاری خطرآفرین خواهد بود.
توافق‌های صلح خاورمیانه شکننده‌تر از تصور همگان است.

این روزها فقط یک حمله انتحاری برای توقف کل روند مذاکرات صلح و بازگشت به نقطه اول همه تلاش‌های متقابل کافی است، آن زمان است که اولمرت به سبب زلزله سیاسی سهمگین تل‌آویو از اریکه قدرت به پایین کشیده می‌شود.

به این ترتیب مذاکره صلح در خاورمیانه برای اسرائیل به مثابه همان شمشیر دو لب شده است چرا که از یک سو هم می‌تواند در عین این که تهدیدهای بسیاری را متوجه اسرائیل کند تنها شانس و راه فرار ایهود اولمرت از گرداب نابودی به‌شمار می‌رود.

همشهری امارات به نقل از دیلی‌استار

کد خبر 57416

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز