به گزارش همشهری آنلاین، از ظهر جمعه که خبر سقوط بهمن در چند نقطه از ارتفاعات تهران منتشر شد، همه درباره این حادثه صحبت میکنند؛ حادثهای باورنکردنی که در جریان آن چندین کوهنورد که اغلب از کوهنوردان حرفهای بودند، جان خود را از دست دادند و چند کوهنورد دیگر مفقود شدند.
از دقایقی پس از وقوع این حادثه بود که تیمهای امداد و نجات راهی منطقه شدند. حادثه در کلکچال، دارآباد و منطقه آهار اتفاق افتاده بود و تیمهای واکنش سریع هلال احمر همراه با گروههایی از فدراسیون کوهنوردی جستوجوها را آغاز کردند. با اینکه ابتدا شمار افراد مفقودشده قریب به ۲۰ نفر گزارش شده بود اما بهتدریج سرنوشت اغلب آنها مشخص شد.
جستوجوها تا عصر شنبه منجر به کشف ۹ پیکر شده و تلاشها برای یافتن ۲ کوهنورد مفقود ادامه داشت اما عصر دیروز (یکشنبه) با کشف پیکر بیجان ۲ کوهنورد دیگر، شمار قربانیان این حادثه به ۱۱نفر رسید و عملیات در همه جبههها پایان یافت.
شاهین فتحی، مدیرعامل هلال احمر استان تهران در اینباره به همشهری میگوید: «امدادگران با روشنشدن هوا از صبح یکشنبه بار دیگر جستوجو برای یافتن ۲کوهنورد مفقودشده در دارآباد را از سر گرفتند و پس از ساعتها تلاش موفق شدند پیکر بیجان این ۲ نفر را در میان انبوهی از برف و یخ کشف کنند و به این ترتیب عملیات جستوجو در همه جبههها به پایان رسید.»
وی ادامه میدهد: «در عملیات روز یکشنبه علاوه بر ۲۰ امدادگر هلالاحمر، ۱۰ نفر از آتشنشانی تهران نیز حضور داشتند.»
براساس اعلام پلیس کوهستان، پیکرهای قربانیانی که روز گذشته در دارآباد کشف شد متعلق به ۲ پسرعمو بهنامهای افصل ثابتقدم -۳۷ساله- و مهدی ثابتقدم -۲۵ساله- است.
از سوی دیگر مهدی فروزش، مدیرکل پزشکیقانونی استان تهران درباره پیکرهای تحویل دادهشده به پزشکی قانونی به همشهری میگوید: «تا روز یکشنبه ۹پیکر به پزشکیقانونی تحویل داده شد که با انجام مراحل قانونی پیکرهای قربانیان تحویل خانوادههایشان شد. اما هنوز پیکرهای ۲قربانی دیگر به پزشکیقانونی تحویل داده نشده است.»
وی درباره علت اصلی فوت این قربانیان میگوید: «نمونهبرداری از پیکرهای متوفیان انجام شده و اعلام علت تامه مرگ پس از انجام آزمایشات دقیق، بین ۱.۵ تا ۲ماه زمان خواهد برد.»
فرشتهی نجات بیماران نیازمند
روز جمعه علاوه بر ۲حادثه مرگباری که در کلکچال و دارآباد اتفاق افتاد، سقوط بهمن در منطقه آهار در شمال شرق تهران نیز یک قربانی گرفت. این کوهنورد دکتر سیدمصطفی فاطمی از سردبیران سابق ایسنا بود که روز جمعه در شرایطی که در قالب تیمی ۲۱نفره به ارتفاعات آهار صعود کرده بود، دچار بهمن شد و جانش را از دست داد.
او که دندانپزشک و عضو هیأت علمی جهاد دانشگاهی بود، از مدتها قبل کارت اهدای عضو دریافت و وصیت کرده بود که درصورت وقوع حادثه اعضای بدنش به بیماران نیازمند اهدا شود. به همین دلیل پس از کشف پیکر وی اعضای بدنش که قابلیت پیوند داشت جداسازی شد و روز گذشته پس از آنکه حجتالاسلام محمود دعایی بر پیکر وی نماز خواند در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
پدرم به آرزویش رسید
«پدرم دوست داشت در کوه عمرش به پایان برسد»؛ این بخشی از حرفهای مهدی، فرزند یحیی انصاری، یکی از کوهنوردان جانباخته در حادثه بهمن کلکچال است. مردی ۵۷ساله که پیمانکار ساختمان بود. پسر جوان که ناباورانه در این حادثه پدرش را از دست داده است، به همشهری میگوید: «پدرم از کوهنوردان حرفهای بود که از دوران جوانی کوهنوردی را شروع کرده و همراه دوستانش به قلههای زیادی ازجمله دماوند و سبلان صعود کرده بود. او هم بهتنهایی و هم بهصورت گروهی صعود میکرد و اینبار هم با یکی از دوستانش به کلکچال رفته بود. او عاشق کوه بود و من بارها شنیدم که میگفت دوست دارم در کوه زندگیام به پایان برسد. او طبیعت را دوست داشت و سرانجام به آرزویش هم رسید، اما با رفتنش ما را داغدار کرد.»
فرزند این کوهنورد جانباخته ادامه میدهد: «ظهر روز جمعه شنیدیم که در کوه چندنفر دچار حادثه شدهاند. نگران شدیم و به آنجا رفتیم و بعد از چندساعت فهمیدیم که پدرم دچار حادثه شده و جانش را در کلکچال از دست داده است.» جوان داغدار درباره سرنوشت پیکر پدرش میگوید: «روز شنبه پیکر پدرم کشف و به وسیله بالگرد به ایستگاه یک توچال منتقل شد و آن را تحویل گرفتیم و روز یکشنبه (دیروز) به خاک سپردیم.»
انتقال مستندساز جانباخته به زادگاهش
یکی دیگر از جانباختگان حادثه بهمن کلکچال، محسن محمدی، مستندساز ۳۳ساله بود. او فوقلیسانس کارگردانی و تدوین داشت و مستندساز بود وکارهایش در چند جشنواره بهنمایش درآمده بود. برادرش درباره او میگوید: «ما در خانوادهمان ۷فرزند بودیم. سالها قبل برادر بزرگمان را از دست دادیم و حالا هم محسن که فرزند ششم بود در این حادثه جانش را از دست داد. برادرم از کوهنوردان حرفهای بود که از حدود ۱۰سال قبل کوهنوردی میکرد و حتی برای صعود به اورست هم ثبتنام کرده بود. او هفتهای ۴-۳روز به کلکچال میرفت.»
او ادامه میدهد: «محسن با مادرم زندگی میکرد. پنجشنبهشب به خانه مادرم رفتم و تا ساعت ۲صبح با محسن صحبت میکردم. او حدود ساعت۳ کولهپشتیاش را برداشت و گفت به کوه میرود. مادرم به او گفت چون برف آمده و هوا خراب است نرو اما او گفت من به کوههای سختی صعود کردهام و اتفاقی نمیافتد.»
برادر محسن در ادامه میگوید: «معمولا هر وقت که کوه میرفت تا حدود ساعت ۷عصر گوشیاش از دسترس خارج بود. جمعه هم همینطور بود تا اینکه شنیدیم در کوه بهمن آمده. خواهرم تماس گرفت. دلواپس شده بودیم. با چند نفر دیگر از اعضای خانواده به پلیس کوهستان مراجعه کردیم. در کلکچال عکس محسن را به چند کوهنورد نشان دادیم. یکی از آنها گفت برادرم را دیده. گفت او دهانش یخزده و دچار حادثه شده بود.»
او ادامه می دهد: «همانجا بود که احساس کردم دیگر امیدی نیست که برادرم زنده برگردد. با وجود این باز هم بیمارستانهای آن اطراف را جستوجو کردیم تا اینکه ظهر روز شنبه در ایستگاه یک توچال برادرم را از بین پیکرهای کشفشده شناسایی کردیم و بعد از انجام مراحل قانونی پیکر او را به کوهدشت که زادگاهمان است منتقل کردیم و قرار است روز دوشنبه او را به خاک بسپاریم.»
وداع با پدر
قربانی دیگر حادثه سقوط بهمن در کلکچال، کورش کاشفیان نام دارد. فرزند او که بهخاطر از دست دادن پدر شرایط روحی مناسبی ندارد به همشهری میگوید: «پدرم ۲۰سال بود که هر هفته روزهای جمعه به کوهنوردی میرفت. او مهندس عمران و بازنشسته بود. هنوز باورمان نمیشود که او را از دست دادهایم.»
نظر شما