روباتی که «والای» نام دارد و یک زبالهجمع کن سیار است و سالهای طولانی است که به این کار اشتغال دارد. تنها همنشین وال.ای یک سوسک است. انسانها که پس از گذشت قرنها در سفینه فضایی خود حضور دارند، فردی به نام ایو را به کره زمین که حالا متروکه شده میفرستند. ایو مامور نابودی هر نوع علائم حیات در کره زمین است ولی در انجام ماموریتش به مشکل برمیخورد. ایو با وال.ای مواجه شده و به او علاقهمند میشود. وقتی وال.ای یک گیاه سبز را به ایو نشان میدهد ماجراها بعد دیگری به خود میگیرد.
این خلاصه داستان فیلم «وال.ای» است؛ انیمیشن تازه شرکت پیکسار که در این سالها ساخت آثار متفاوت در این ژانر را در دستور کار خود قرار داده است؛ منتقدان، «وال.ای» را یک «2001 اودیسه فضایی» انیمیشن نامیدهاند که البته خیلی هم قیاس نامعقولی نیست و سازندگان فیلم هم آگاهانه ارجاعاتی به این شاهکار کوبریک میدهند. فیلم پر از جزئیات قابل توجه و هوشمندانه است؛ مانند اینکه روبات قهرمان داستان، به تماشای فیلم معروف «سلام، دالی!» مینشیند و از تماشای این فیلم چیزهای زیادی هم میآموزد.
پرهیز از دیالوگ و استفاده از زبان سینما و بهرهگیری از عناصر بصری، ویژگیهای بارز این انیمیشن تازه شرکت پیکسار است. اندرو استنتن از فیلمسازان باتجربه انیمیشن که فیلم پرفروش «در جستوجوی نیمو» را نیز در کارنامه دارد این بار دست به ریسک بزرگی زده است؛ ساختن یک انیمیشن هنری که ممکن است در نگاه اول به نظر آید که زیادی روشنفکرانه است و ممکن است تماشاگری که به تماشای انیمیشن آمده را سرخورده کند. ولی بعید است؛ مخاطبی که چند دقیقه اول را تحمل کرده و با فضای خاص اثر و منطق درونیاش آشنا شده، شیفته ماجرا و روبات دوستداشتنی فیلم نشود.
ریچارد کورلیس در تایم، مسئولان پیکسار را زیادی صبور خواند، به این دلیل که تصور کردهاند عموم تماشاگران برای فهم سرنخهای بصری فیلم به قدرکافی هوشیار خواهند بود.
نکته جالب توجه «وال.ای» هم همین کمالگرایی سازندگانش است؛ کمالگراییای که باعث شده در فیلم، چیزی فدای این نکته نشود که شاید تماشاگر از داستان سر در نیاورد و رد یا سرخورده و کسل شود. «وال.ای» به عنوان یکی از متفاوتترین انیمیشنهای این سالها، نشان میدهد که چگونه موفقیتهای پیاپی، اعتماد به نفس میآورد و چگونه وقتی اعتماد بهنفس با خلاقیت همراه میشود، میتوان به تماشای ضیافتی تازه نشست.