به گزارش همشهریآنلاین به نقل از تسنیم، این روزها عملکرد مدارس غیردولتی مورد بحث و بررسی بسیاری از کارشناسان قرار گرفته است، برخی معتقدند وجود مدارس غیردولتی و خاص باعث شده است تا مدارس دولتی عادی به حاشیه بروند و نه تنها هر سال از کیفیت آموزشی آنها کاسته شده بلکه در سالهای اخیر مدارس عادی دولتی در حال تلاش برای حفظ و تامین حداقلها هستند.
نمونههای بارز افت در وضعیت مدارس دولتی در افزایش تراکم کلاسهای درس بهویژه در دوره ابتدایی یا محقق نشدن بودجه فعالیتهای کیفیتبخشی آموزش و پرورش قابل مشاهده است.
یکی از انتقادات جدی به دولتهای یازدهم و دوازدهم توسعه خصوصیسازی آموزش با شیوههایی همچون توسعه مدارس غیردولتی و طرح خرید خدمات آموزشی است.
طبق آمار سازمان برنامه و بودجه، دولت یازدهم آموزش و پرورش را در مهر ۱۳۹۲ در حالی تحویل گرفت که سهم بخش غیردولتی در مقطع ابتدایی ۹ درصد، در متوسطه اول ۷ درصد، در متوسطه دوم ۱۰ درصد و سهم کل بخش غیردولتی ۹ درصد بود اما پس از گذشت شش سال، در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۳۹۸ این سهم در مقطع ابتدایی به ۱۶ درصد، در متوسطه اول به ۱۱ درصد، در متوسطه دوم به ۱۱ درصد و در کل، سهم بخش غیردولتی به ۱۴ درصد افزایش پیدا کرده است.
در حالی که برخی انتظار داشتند با کوچ فرزندان خانوادههای متمکن به بخش غیردولتی و کاهش جمعیت دانشآموزی مدارس دولتی عادی وضعیت این مدارس بهبود یابد، اما اطلاعات منتشرشده توسط وزارت آموزش و پرورش نشان میدهد وضعیت بهتر نشده و تقلای مدارس عادی دولتی به جای افزایش کیفیت، معطوف به حفظ بقا شده است.
اما این تنها یک روی ماجراست یعنی در کنار شکلگیری دوگانه شهریه ــ کیفیت (بهرهمندی از خدمات آموزشی با کیفیت در ازای پول بیشتر) روی دیگر ماجرا مربوط به مسائل و مشکلاتی است که در مدارس غیردولتی وجود دارد.
تخلفات در بحث شهریه، ابهام در عملکرد و مشخص نبودن میزان درآمد سالانه مدارس غیردولتی، نظارت بر محتوای آموزشی و فوق برنامه مدارس غیردولتی، مبهم بودن درآمد سازمان مدارس غیر دولتی از محل ۴ درصد شهریه آموزشگاههای خصوصی و نحوه هزینهکرد آن، ثبتنام رایگان از دانشآموزان مستعد نیازمند طبق قانون مدارس غیردولتی، تعداد مدارس غیردولتی وابسته به اشخاص حقیقی و حقوقی و... از جمله ابهاماتی است که تا به امروز از سوی سازمان مدارس غیردولتی پاسخ روشنی به آنها داده نشده است.
در این مطلب به سراغ شهریار فولادوند رفتیم که مسئولیت ریاست سازمان مدارس غیردولتی را در ماههای پایانی دولت دوازدهم عهدهدار شده است، تا این سؤالات را بیپرده مطرح کرده و پاسخها و دیدگاههای رسمی این سازمان را بشنویم که در ادامه بخش نخست این گفتوگو آمده است:
درآمد مالی مدارس غیردولتی در سال چقدر است؟ سازمان مدارس غیردولتی طبق ماده ۱۸ قانون تاسیس و اداره مدارس غیردولتی، صورتهای مالی سالانه این مدارس را تصویب میکند اما چرا اعلام نمیکند درآمد و هزینه بخش غیردولتی در آموزش و پرورش چقدر است؟
منظورتان از درآمد چیست؟ شهریه مدارس هر سال بر اساس شاخصهایی تعیین و به مناطق مختلف در کشور ابلاغ میشود، موضوع شهریهها دارای چارچوب است اما اینکه بخواهیم میزان درآمد مدارس مختلف کل کشور با شهریههای متفاوت آنها را در سازمان مدارس و مراکز غیردولتی تجمیع و بررسی کنیم این کار نه موضوعیت دارد و نه از وظایف و مسئولیتهای آموزش و پرورش است. زیرا این مدارس موظف هستند دفاتر مالی خود را جهت بررسی به اداره مالیات و دارایی، و آموزش و پرورش منطقه خود ارسال کنند.
البته هر سال وزارت آموزش و پرورش متناسب با شاخصهای تعیین شده در ماده ۱۵ قانون تاسیس و اداره مدارس و مراکز غیردولتی از دانشآموزان متقاضی، ثبتنام میکند و شهریههای دریافتی متناسب با ضوابط و برنامههای مدرسه هزینه میشود همچنین بر اساس ماده ۱۷ قانون در مدارس غیردولتی مانند مدارس دولتی ساختار انجمن اولیا و مربیان فعال است که بر هزینهها نظارت میکنند.
البته باید دید تلقی ما از درآمد چیست؟ یک مدرسه برای فعالیت خود باید فضا خریده یا اجاره کند از سوی دیگر هزینه بهکارگیری عوامل آموزشی، اداری و خدماتی را باید پرداخت کند؛ هزینههای تعمیر و نگهداری تجهیزات، جاری مصرفی و آبونمانها را هم را باید تأمین کند؛ در برخی مدارس شهریه دریافتی به اندازه هزینهها هم نیست!
بخش عمدهای از شهریه دریافتی برای چنین مواردی هزینه میشود در بسیاری از موارد نمونههای زیادی در استانهای مختلف داریم که میزان شهریه دریافتی از اولیا به اندازه هزینههایی که صورت میگیرد، نیست در حالی که در نگاه بیرونی از آن تعبیر به درآمد میکنند. تعداد دانشآموزان یک دبیرستان باید حد مشخصی باشد تا هزینهها سر به سر شود.
مثلاً در شهر تهران یک دبیرستان متوسطه دوره دوم نباید کمتر از تعداد معینی دانشآموز داشته باشد که هزینههایش سر به سر شود و اگر تعداد دانشآموزان بیشتر از این باشد، میتواند منافعی را برای خود ایجاد کند که این هم صرف سرمایهگذاری، استهلاک تجهیزات، تعمیر و تجهیز و پیشبینی برای سالهای آینده میشود و بخشی هم انتفاع برای موسس مدرسه است.
بنابراین باید تلقی از درآمد را با آنچه برخی به عنوان انتفاع برداشت میکنند، متفاوت در نظر بگیریم و به این موضوع توجه کنیم که مدارس غیردولتی چقدر درآمد اولیه دارند و در مقابل هزینهها چقدر است و چه میزان برای آنها به عنوان سود میماند.
دلیلی ندارد درآمد و هزینه سالانه مدارس غیردولتی را بدانیم
در حال حاضر سازمان مدارس و مراکز غیردولتی و توسعه مشارکتهای مردمی، میزان درآمد و هزینهکرد سالانه مدارس غیردولتی را چقدر اعلام میکند؟
دلیلی ندارد ما این موضوع را بدانیم! مانند این است که بگوییم درآمد مجموعههای فعال در کشور که کسب درآمد دارند چقدر است؛ قرار نیست صورت مالی ۲۰ هزار مدرسه و ۱۵ هزار آموزشگاه به این سازمان یا حتی وزارتخانه بیاید و بررسی شود.
ما برخلاف سازوکار قانونی کشور که نمیتوانیم عمل کنیم؛ طبق قانون، مبادی برای کنترل هرگونه فعالیت اقتصادی پیشبینی شده است بنابراین قرار نیست ما بگوییم صورتهای مالی مدارس غیردولتی به صورت مستقل نزد این سازمان بیاید و ساختار جدیدی ایجاد کنیم.
در بخشی که ۴ درصد درآمد آموزشگاههای خصوصی را دریافت میکنیم، استانها تأییدیه میدهند که این رقم به عنوان ۴ درصد واریز شده است چون این مبلغ به عنوان مالیات آموزشگاههای خصوصی تلقی میشود و بر اساس قانون این موضوع در اختیار سازمان مدارس و مراکز غیردولتی و توسعه مشارکتهای مردمی است.
یعنی سازمان مدارس غیردولتی طبق قانون صورتهای مالی مدارس غیر دولتی را بررسی نمیکند؟
خیر. بر اساس ماده ۱۸ قانون تاسیس و اداره مدارس و مراکز آموزشی و پرورشی غیردولتی این موضوع وظیفه ادارات آموزش و پرورش و اداره امور اقتصادی و دارایی است.
سود مدارس غیردولتی ۶ هزار میلیارد تومان نیست
درآمد ۶ تا ۸ هزار میلیارد تومانی سالانه مدارس غیردولتی را تایید نمیکنید؟
این عدد را به عنوان سود قبول ندارم. شاید این رقم به عنوان گردش مالی مدارس باشد اما همه هزینههای ثبتنام طبیعتاً سود قلمداد نمیشود، آموزش هزینهبر است.
اگر فردی ادعا میکند مدارس غیردولتی سالانه مثلاً ۶ هزار میلیارد تومان انتفاع دارند باید اول اعلام کند تامین بسترهای اولیه به منظور آموزش یک میلیون و ۷۰۰ هزار دانشآموز چگونه انجام میشود؟ و با توجه به عدم کمک دولتها به این مدارس، میزان هزینه مدارس را هم مشخص کند بعد به عدد و رقم بگوید انتفاع مدارس غیردولتی چه میزانی است؟
حمایت از مدارس غیردولتی در هیچ دولتی عملیاتی نشده است
طبق ماده ۲۹ قانون تأسیس و اداره مدارس و مراکز آموزشی و پرورشی غیردولتی، مدارسی که از دولت کمک گرفتند باید دانشآموزان بیبضاعت را رایگان ثبتنام کنند، آیا به این قانون عمل شده است؟
این هم مانند بحث قبلی دو سویه است، بخش نخست کمکی است که دولت به مدارس غیردولتی میدهد و بخش دوم خدماتی که انتظار دارید مدارس به ازای آن به مردم ارائه دهند، آیا شما آماری از میزان کمکهای دولتهای مختلف به این مدارس را در اختیار دارید؟
در قانون تاسیس مدارس غیردولتی موادی برای کمک به مدارس غیردولتی آمده است به عنوان مثال دولت میتواند بخشی از حق بیمه سهم موسس و کارمند را پرداخت کند.
یا طبق ماده ۱۳، دولت موظف است معادل ۵۰ درصد آنچه را برای دانشآموز در مدرسه دولتی هزینه میکند به سازمان مدارس غیردولتی بدهد تا این سازمان با رویکرد تقویت مناطق محروم در جاهایی که لازم میداند آن را هزینه کرده و به موسس کمک کند یعنی به موسس بگوید این ۲۰۰ دانشآموز را به صورت کاملاً رایگان یا با ۵۰ درصد شهریه ثبتنام کنید و هزینه آن را ما (سازمان مدارس غیردولتی) پرداخت میکنیم.
ماده ۱۰ همین قانون نیز اشاره میکند بانکها موظفند بین ۳۵ تا ۵۰ درصد از منابعی را که موسسان برای خرید ملک نیاز دارند به آنها تسهیلات پرداخت کنند اما تاکنون به واسطه مشکلات مالی دولتها در هیچ زمانی این مواد حمایتی عملیاتی نشده است.
اگر فردی میگوید چرا این مدارس طبق قانون از افراد ضعیف به صورت رایگان ثبتنام نمیکنند، باید پاسخ دهیم که بر اساس میزان کمکهای صورت گرفته باید انتظارات را تعریف کرد.
یکی از بحثهایی که امسال در حوزه مدارس غیردولتی داشتیم این بود که مواد حمایتی قانون حدالامکان فعال شود و ما به ازای آن بتوانیم مدیریت مضاعفی داشته باشیم چون مواد حمایتی با رویکردی پیشبینی شدهاند که آن رویکرد همه خواستههای ما را در درون خود جای میدهد.
وقتی به یک مدرسه غیردولتی گفتیم فلان میزان به شما کمک میدهیم و شما دانشآموزان کمبضاعت مستعد را بهصورت رایگان یا با پرداخت بخشی از شهریه ثبتنام کنید و به موسس کمک کردیم بخشی از حق بیمه پرسنل را پرداخت کند آن وقت بهتر میتوان ارائه خدمات حمایتی را مطالبه کرد البته علیرغم این شرایط، موسسان مدارس غیردولتی در کار نیک و خیرخواهانه هم در سطح مدرسه و هم در بحرانها و حوادث طبیعی سنگتمام گذاشتهاند.
نمونههای آن را در زلزله کرمانشاه و سیل لرستان، خوزستان، گلستان، سیستان و بلوچستان، و رزمایش کمک مومنانه مشاهده کردید؛ هماکنون هم همکاران ما تلاش میکنند همه نظارتها، پیگیریها و دقتها بر مدارس غیردولتی را انجام دهند و ادعا نمیکنیم که هیچ نقصی برکار ما وارد نیست این در حالی است که امکان ارائه کمکهای مالی مندرج در قانون فراهم نیست.
یعنی از مواد حمایتی مندرج در قانون مدارس غیردولتی تا به امروز هیچ یک عملیاتی نشده است؟
به رغم تلاشهای صورتگرفته میتوان گفت در هیچ دولتی اینکار به نحو موثری عملیاتی نشده است لذا به نظرم در مورد ضرورت اجرای مواد حمایتی باید به یک برداشت مشترک برسیم.
شاید سؤالی که برای افکار عمومی جامعه مطرح شود این باشد که فلسفه این قوانین حمایتی از مدارس غیردولتی برای چیست آن هم در شرایطی که دولت نمیتواند حمایت لازم را از مدارس دولتی داشته باشد؛ هماکنون افزایش ۹ برابری بودجه صندوق مدارس غیردولتی و مقایسه آن با میزان رشد اعتبار ردیفهای عدالت آموزشی در لایحه بودجه ۱۴۰۰ مورد توجه و انتقاد کارشناسان قرار گرفته است.
قانونگذار به دولت اجازه مشارکتپذیری و مشارکتجویی داده است و دولت هم بخشی از تکلیف خود را در بستر مشارکت تعریف کرده یعنی اجازه داده دیگران بیایند و مثلا در امر آموزش و پرورش مشارکت داشته باشند.
بر همین اساس مردم در هزینههای آموزش یک میلیون و ۷۰۰ هزار دانشآموز با دولت مشارکت کردهاند و آنها را از بخش دولتی جدا کرده و به بخش غیر دولتی آوردند، حاصل این کار برای بخش دولتی چیست؟ چون بعضی وقتها این سوال ایجاد میشود که دولت پول این تعداد دانشآموز که به بخش غیردولتی میروند را چه کار میکند؟
پاسخ واضح است در این شرایط دولت فرصت پیدا میکند کیفیت آموزش را در مدارس دولتی بالا ببرد هر چند ممکن است اثر این موضوع به واسطه ماهیت خاص مباحث آموزشی و تربیتی در نگاه اول خیلی ملموس نباشد.
نظر شما