باید قبول کنیم که اولین تصویرهای انیمیشن ایرانی در ذهن ما با عنوانبندی ابتدایی برنامه کودک و نوجوا یا برنامه «کار و اندیشه» پیوند خورده است و حالا در زمانی که صنعت انیمیشن با سرعتی غیرقابل توصیف به جایگاهی رسیده است که شرکتهای غولپیکری مانند دیزنی، پیکسار و حتی شرکتهای هنگکنگی امکان رسیدن و حتی رقابت را از دیگر کشورها گرفتهاند تقریبا باید امیدوار باشیم که کشوری مانند ایران حداقل با تکیه بر پشتوانه فرهنگی و ادبیاش و وجود علاقهمندان و مشتاقان این صنعت، خوراک مورد نیاز داخلی را تا حدی خود تامین کند و در این زمینه نه پیشرو بلکه در حد استاندارد تولید انیمیشن کند.
صنعت انیمیشن در سال 2000 دومین صنعت پولساز بعد از توریسم معرفی شد. همین نکته که علاقهمندان به این صنعت حاضرند برای دیدن یک اثر سینمایی یا سریال تلویزیونی هزینههایی را بپردازند میتواند برای انیمیشن ایران هم امیدوارکننده باشد.
علیرضا کاویانراد که در کارنامهاش میتوان عنوانبندی برنامه خردسال و برنامه کودک شبکه یک، کارگردانی انیمیشنهای «رستم و اسفندیار»، «شمارش معکوس»، «قصههای کهن»، «شهر فرنگ»، «بوی گلدستهها» و «افسانه صمد» را دید معتقد است که پیشینه 50 سال انیمیشن در ایران میتواند نقطه امیدواری برای بسیاری از ما باشد. هر چند ما با
15-10سال توقف نابهجا در این صنعت اجازه دادیم رقبایی مانند کره و چین که از ما عقبتر بودند حالا از ما جلوتر بزنند اما میتوان با برنامهریزیهای درازمدت جایگاه دوبارهمان را به دست بیاوریم.
او با اشاره به مهمترین خصوصیت صنعت انیمیشن که زمان بر بودن آن است میگوید: «باید مدیران ما باور کنند که اگر برای یک انیمیشن سرمایهگذاری کنند حداقل فاصله زمانی 5سال را برای آن در نظر بگیرند تا سرمایهشان بازگشت داشته باشد، چرا که در ایران یک شرکت انیمیشنسازی بهطور متوسط در ماه میتواند با بیست انیماتورش فقط 15دقیقه تولید مفید کند. هر چند این 15دقیقه در مقایسه با دیگر کشورها که این مقدار تولید هفتگیشان است، اصلا درست نیست اما شرایط کنونی این صنعت در ایران خارج از این موضوع نیست و باید بهدلیل نبود سختافزارهای گرانقیمت به همین مسئله اکتفا کنیم.»
مهرداد طلادار هم که همکاری با طرحهای «رستم و اسفندیار» (اسفندیار احمدیه) و «خداوند لکلکها را دوست دارد» در مؤسسه فرهنگی هنری صبا و سرپرستی اجرای زمینهها و طراحی فضای گرافیکی چند انیمیشن از جمله «سفر به سرزمین دور» را در کنار طراحی پس زمینه تیزرهای تبلیغاتی در کارنامهاش دارد هم معتقد است:«متأسفانه تمام شرکتهای انیمیشنسازی به ناچار از نرمافزارهای غیراصل استفاده میکنند.
ضمن اینکه مهمترین دلیل آن را باید به گران بودن هر نرمافزار نسبت دهیم و اینکه هیچ مدیری حاضر نیست که مثلا بابت نرم افزار تخصصی و سخت افزارهای مخصوص،ا چیزی حدود100 هزار دلار هزینه کند. بنابراین نباید توقع آمار بالای تولید کمپانی های کانادایی و یا آمریکایی از خودمان داشته باشیم. چون اصلا نهتنها ما بلکه بسیاری از کشورهای دیگر هم قدرت مقایسه یا رقابت با چنین شرکتهایی را ندارند اما این دلیل نمیشود که از انیماتورهای فعال و باهوشی که در این زمینه کار میکنند غفلت کنیم.»طلادار یکی از مهمترین مشکلاتی که در حال حاضر برای انیمیشن در ایران ترسیم میکند را وجود مدیران و تهیهکنندههایی میداند که به این صنعت صرف درآمد نگاه میکنند و با حداقل کردن هزینهها میخواهند اثر درخور توجهی هم تولید کنند.
به اعتقاد او تهیهکنندهای که خود انیماتور نباشد و از نقاشی سررشتهای نداشته باشد تا بداند برای یک ساعت کار چقدر نیرو و دقت لازم است یا مدیری که تا به حال پشت میز نور ننشسته تا میزان فشاری که به چشم یک انیماتور حین کار میآید را درک کند؟ چگونه میتواند بودجه یک اثر را که حداقل یکسال زمان میبرد تا به آنتن یا اکران برسد برآورد کند؟اینطوری است که برخی از موسسات انیمیشن سازی به انیماتورهایشان به دیده کارمندی نگاه میکنند و یک اثر هنری را در 8ساعت کار اداری تعریف میکنند. در حالی که یک طراح نیازی به تعریف زمان کار ندارد؛ او مدیریت زمان، ذوق و سلیقهاش را خودش بهتر میداند. به همین دلیل است که شرکتهایی که خارج از اصول اداری کار انیمیشن میکنند موفقتر هستند.
انیمیشن فقط سهبعدی نیست
اما فرخ یکدانه که در کارنامهاش علاوه بر کارگردانی سریال «دانشمندان بزرگ» نویسندگی انیمیشنهای سازمان بازیافت، دیده میشود، نمیتواند علاقهمندیاش را به انیمیشن دوبعدی پنهان کند. او میگوید: «خیلیها فکر میکنند انیمیشن سنتی منسوخ شده است اما با وجود رایانه و اینکه میتوان انیمیشن دوبعدیای که قبلا روی کاغذ بود حالا در کامپیوتر اجرا کرد (با همان سبک و سیاق) نمیتوان حرفی از منسوخ شدن این مدل کار زد.»
او با اشاره به آثار دوبعدیای که در مؤسسه حور تولید میشود مانند «قصههای کوشا»، «نیکی و نیکان» معتقد است:«هرچند ما انیمیشن سنتی را روی کاغذ و طلق اجرا نمیکنیم و با رایانه اجرا میکنیم چون اصلا به صرفه نیست اما به خاطر فضایی که در این نوع تصاویر دوبعدی است و سبکی که گرافیست برای خود در آن انتخاب میکند حس میشود این نوع کار هنوز هم طرفدار دارد و در ضمن اقتصادی هم هست.»
او به نمونههای موجود در شرکت دیزنی اشاره کرده و میگوید:« این شرکت هنوز هم با علاقهمندی آثار دوبعدی تولید میکند که نه تنها از ارزش کار کم نشده است بلکه آثاری چون «کابوس پیش از کریسمس» اثر تیم برتون به شکل منحصر به فرد و تک، هم مورد توجه منتقدین و هم انیماتورها قرار میگیرد. هر چند تولید زیاد این آثار مقرون به صرفه نیست و بسیار زمانبر است اما منسوخ شدن آن هم یکجور واپسگرایی است.» یکدانه در ادامه سطح کنونی انیمیشن در ایران را امیدوارکننده میداند و معتقد است: «با وجود کمبودها بچهها بسیار فعال و با ذوق هستند. هرچند نرمافزارهای موجود پاسخگوی ذوق و سلیقه انیماتورها نیست و ما کمبود نرمافزارهای اصل را کاملا حس میکنیم اما من بارها دیدهام که انیماتورها با دیدن پشت صحنههای آثار بزرگ و جستوجو در اینترنت و کسب جدیدترین اخبار و دریافت تازهترین آثار در جهان یکجور آموزش میبینند و امیدوارند سطح انیمیشن را در ایران بالا ببرند.
هرچند یک انیماتور کاملا باید از لحاظ اقتصادی تامین باشد تا بتواند اثری که خلق میکند از خلاقیت و نوآوری خالی نباشد اما حمایت از این صنعت همیشه میتواند راهگشا باشد.» او به قطع و وصل شدن جریان کار در انیمیشن اشاره کرده و می گوید:«اکثر انیماتورها با جدیدترین نرمافزارها و سختافزارها آشنایند و بسیاری با خلاقیت و پشتکار کار میکنند، اما سختی کار و تولید انیمیشن در ایران سبب شده که بسیاری از انیماتورها به نسبت کاری که میکنند رضایت مالی و شغلی نداشته باشند.» او مدیریت کلان را در این زمینه مهم میداند و معتقد است درصورت توجه سینما و تلویزیون و تهیهکنندگان در رأس، میتوان به انیمیشن در ایران امیدوار بود چراکه اکران سینمایی انیمیشنها که هنوز خیلی جا نیفتاده است میتواند درصد بینندگان را از تلویزیون به بازار فیلم بکشاند.»
تلویزیون مهمترین حامی انیمیشن
به اعتقاد کاویانراد تلویزیون مهمترین بستری است که میتواند محصولات انیمیشن تولیدی را حمایت کند. او با اشاره به آموزش غیرمستقیم و علاقهمند کردن بچهها به انیمیشن که از طریق آثار تولیدی در مؤسسه فرهنگی هنری صبا و شبکه یک روی آنتن میرود معتقد است که دیدن انیمیشنهای دوبعدی و سهبعدی در تلویزیون در قالب سریال، فیلم و حتی تیزرهای تبلیغاتی یک نوع نگاه و اهمیت برای انیمیشن در ایران به وجود میآورد و مخصوصا وقتی مخاطبان متوجه شوند که برای تولید یک اثر 15 دقیقهای چند نفر در چه مدت زمان تلاش کردهاند یک موج مثبت و امیدوارکننده برای انیمیشن به وجود خواهد آمد.
طلادار هم معتقد است که پخش انیمیشنها از تلویزیون به شکل تفریحی و آموزشی در قالب فیلم، سریال یا تیزرهای تبلیغاتی گام مهمی در جهت حمایت از این صنعت در ایران است، چرا که سلیقه مخاطب را برای دیدن و انتخاب یک اثر بالا میبرد و حمایت او باعث میشود که مسئولان هم به این نیاز اهمیت دهند و از این صنعت حمایت کنند.