همشهری آنلاین_راحله عبدالحسینی: این کارکردی است که «محمد میرکیانی» نویسنده کودک و نوجوان و بنیانگذار جشنواره قصهگویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان معتقد است از قصه برمیآید تا جایی که به قصه گفتن و قصه شنیدن میتوان نگاهی درمانی داشت و اسمش را گذاشت قصه درمانی. شیوهای که در بسیاری از مواقع ما را با نتایج فراتر از انتظار روبهرو میکند.
کودکانی که در بیمارستانها بستری میشوند علاوه بر دوری از همبازیها و خانواده خود با رنج و درد بیماری دست و پنجه نرم میکنند و با همه کوچکی و خردسالی اضطراب ناشی از بیماری را میچشند. در کنار اتاق بازی و سرگرمیهایی که بیمارستان کودکان برای آنان فراهم میکند، قصهگویی راهکار دیگری است که کارشناسان بیمارستان کودکان سرطانی محک به آن بها دادهاند.
اما میرکیانی، نویسنده کودک و نوجوان از این کار بهعنوان قصهدرمانی نام میبرد و میگوید: «اگر در گذر از تاریخ پزشکی و طب ایران به روزگار ابوعلیسینا برویم در آن دوران میبینیم که از قصه درمانی بهعنوان راهکاری برای کاهش اضطراب بیمار صحبت شدهاست. قصهگو در این روش با قصهگفتن به آرامش بیمار کمک میکند.»
- زدودن حس تنهایی کودک با قصه
عمر قصهگویی به اندازه عمر بشر است. با این حال ابعاد قصهگویی در گذر سالها بسیار تغییر کردهاست. میرکیانی میگوید: «یکی از زیرساختهای قصهگویی جدا از مسائل فرهنگی، قصهدرمانی است. کسی که قصه را میشنود با ماجراهایی که در قصه اتفاق میافتد، همذاتپنداری میکند. بدون اینکه نیازی باشد تا آن وقایع را شخصاً تجربه کند تحت تأثیر پیام و محتوای قصه قرار میگیرد.
نکته مهم این است که قصهگویی برای ما آرامش و طمأنینه ایجاد میکند.» در دوران بیماری هر چند جسم بیمار با درد همراه است اما نباید از آسیبهای روحی از جمله اضطراب و درد روحی غافل شد. این موضوع وقتی بیمار کودک باشد قابل تأملتر نیز میشود. میرکیانی میگوید: «در هنگام بیماری، کودک احساس تنهایی میکند. احساس میکند دیگر هیچکسی کنارش نیست. پس نخستین اثر مثبت قصهگویی این است که احساس تنهایی را از کودک بیمار دور میکند.»
برای کودک بیمار چه قصههایی بگوییم؟
قصههایی که از زبان مادربزرگان شنیدیم یا در کودکی در کتابها خواندهایم هنوز در ذهنما هستند و جای خود را دارند. اما برای کودکی که در بستر بیماری است نمیتوانیم یکی از هزاران قصهای را که بلدیم تعریف کنیم. قصهگویی برای کودکان بیمار که با کارکرد قصه درمانی همراه است اصولی دارد. نویسنده کتاب «قصه ما همین بود» در توضیح این بایدها و نبایدها میگوید: «قصهای که برای کودک بیمار انتخاب میکنیم حتماً باید قصهای امیدآفرین باشد. داستانی که قهرمانش بعد از فراز و نشیب و گذر از دوران سخت و لحظهای تاریک زندگی به دروازههای روشن میرسد. این قصهها بیشک برای این گروه از کودکان مؤثر است. باید دقت کنیم که قصههای تلخ یا قصههایی با پایان غمانگیز را اصلاً انتخاب نکنیم. ویژگی دیگر اینکه حتماً باید پایان خوشایندی داشته باشد و از برگزیدن قصههایی با پایان باز یا پایانی در ابهام بپرهیزیم که کارکرد قصهدرمانی را نخواهد داشت. شخصیتهای قصه نباید ناتوان یا مردد در تصمیمگیری باشند. شخصیتهایی توانمند، بانشاط و پویا در قصه میتواند تأثیرگذار باشد.»
- مادر قصهگو
نخستین پرستار کودک بیمار حتی کودکی که در بیمارستان بستری است مادر است. مادری که خود رنجی چندبرابر درد کودک بیمارش میکشد. میرکیانی باز هم از تأثیر قصهگویی برای بهبود ارتباط مادر و کودک بیمار و کمکردن رنج بیماری برای هر دو میگوید: «قصهگویی مادر برای کودک پاسخی به این نیاز است که صدای مهربانی همچنان کنار او هست.
قصهگویی مادران به مراتب تأثیر بهتر و مفیدتری برای کودک دارد. با در نظر گرفتن شرایط قصه، اگر مادر یا پدر برای کودک بیمار قصه بگویند قطعاً تأثیر دوچندان برای بهبود حال کودک و کم شدن ناراحتی و اضطرابش خواهیم داشت.» کیانی بر بهتر شدن حال مادر از طریق قصهگویی تأکید میکند: «تفاوت یک قصهگوی غریبه با مادری که برای کودک بیمارش قصه میگوید این است که با قصهگفتن، حال مادر هم بهتر میشود وگویی قصهدرمانی حالا برای مادر اثر دارد و احساس آرامش میکند. این حس آرامش قطعاً به کودک هم منتقل میشود و این اثر مثبتی است که ما به دنبال آن هستیم و در قصهدرمانی اینگونه محقق میشود.»
- علاقه به قصه در ذات ماست
«یکی از ظرفیتهای بزرگ فرهنگی ما قصهگویی است.» میرکیانی پرداختن به قصهگویی در حوزههای مختلف راکاری ارزشمند و بهرهمندی از این ظرفیت تلقی میکند: «قصهگویی دربند زمان و مکان و موقعیت خاصی نیست. همیشه میشود قصه گفت و قصه شنید. میل به شنیدن قصه هم در ما ذاتی و فطری است. ضمن اینکه در فرهنگ ایرانی هم پیشینه طولانی دارد. قصهگویی یکی از سهلالوصولترین ابزار فرهنگی است. در حالی که تأثیری بسیار عمیق و گسترده دارد. بنابراین به هر بهانهای و به هر شکلی بحث قصهگویی را مطرح کنیم خدمت بزرگی به جامعه کردهایم.»
- کوتاه و مختصر درباره آقای نویسنده
نویسندگی نمایشنامههای رادیویی و قصههای ظهر جمعه.
برگزیده شدن مجموعه «قصه روز تنهایی من» در دوره پنجم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران.
برنده کتاب سال نوجوان در سال ۱۳۶۵.
نویسنده برگزیده ۲۰ سال ادبیات کودکان توسط انجمن نویسندگان کودک و نوجوان.
برگزیده شدن کتاب «قصه ما مثل شد» در سال ۱۳۸۶ از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بهعنوان کتاب سال.
نگارش قریب به ۲۰۰ نمایشنامه کوتاه و بلند برای کودکان. چاپ حدود ۵۰۰ عنوان قصه در قالبهای داستان کوتاه، بلند و رمان.
تألیف ۲۵ کتاب درباره ادبیات کهن و عامیانه برای گروه سنی کودک و نوجوان.
نظر شما