تنها مذاکراتی که انجام شد برسر عراق و در بغداد بود. با وجود شکسته شدن یخ روابط ایران و آمریکا این سؤال مطرح است که آیا حضور ویلیام برنز مرد شماره سه وزارت خارجه آمریکا در مذاکرات ایران با 1+5 در ژنو تاثیری بر پرونده هستهای ایران دارد یا خیر؟ یا آمریکا از ورود به این مذاکرات اهداف دیگری را دنبال میکند؟
نشریه لااستامپا در شماره 20 ژوئیه خود گزارشی از مذاکرات ژنو دارد که حاوی تصویر کامل و جالبی از آرایش سالن مذاکره، نحوه نشستن نمایندگان کشورها در اطراف میز مذاکره و واکنش افراد حاضر در این مذاکرات نسبت به یکدیگر است. شاید بتوان از این تصاویر، جمعبندی ای نزدیک به واقعیت از مذاکرات و نتایج آن به دست آورد. علاوه بر لااستامپا، سایر روزنامهها و خبرگزاریهای معتبر جهان نیز طی روزهای گذشته مهمترین تحلیلهای خود را به این مذاکرات و نتایج آن اختصاص دادند: یک میز بیضی شکل، لبخندهای رسمی، تا دلت بخواهد آب معدنی و دستهایی که به طرف هم دراز شدند بیآنکه کسی آن را ببیند.
بالاترین سطح دیدار بین ایران و آمریکا طی 29 سال گذشته، ساعت 11 روز گذشته همزمان با ورود ویلیام برنز مرد شماره سه وزارت امور خارجه آمریکا به سالن «آلاباما» جایی که در سال 1864، اولین رونوشت کنوانسیون ژنو درباره حقوق بشر در زمان جنگ نوشته شد، آغاز شد. برنز که کراواتی به رنگ خاکستری تیره زده بود پشت سر خاویر سولانا، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، وارد شد و طبق توافق قبلی در زمینه رعایت سلسله مراتب، به فاصله دو صندلی در سمت راست، پشت میز بیضی شکل نشست. 10 نفر دور میز نشسته بودند که روبهروی سولانا، نماینده ایران سعید جلیلی، که به سبک ایرانی لباس پوشیده بود، قرار گرفت و جلوی همه بطری آب معدنی گذاشته شد.
سولانا و جلیلی آب معدنی نوشیدند و برنز حتی به بطری دست نزد.سولانا با معرفی بسته جدید پیشنهادی جلسه را آغاز کرد. برنز و جلیلی درحالی که سعی میکردند چشمشان به هم نیفتد به صحبتهای سولانا گوش دادند. هر 2 نفر همه چیز را درباره دیگری میدانستند. طرف ایرانی میدانست مردی که روبهرویش نشسته است همان کسی است که در سال 2003 قذافی را با زبان عربی که در عمان فرا گرفته بود، متقاعد کرد تا دست از برنامههای اتمیاش بردارد و همچنین توانست به تنشهای بهوجود آمده با ولادیمیر پوتین در سال 2007 بر سر سلاحهای ضدموشک پایان بدهد.
زمانی که توضیحات سولانا درباره بسته پیشنهادی که پر بود از مشوقهای اقتصادی و تعلیق موقت و همزمان غنیسازی اورانیوم و تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل، به پایان رسید، برنز وارد بحث شد. او فقط چند کلمه صحبت کرد: «ما کاملا از مواضع سازمان ملل پشتیبانی میکنیم.» جلیلی نگاهی به او انداخت، لبخند رضایت آمیزی زد، اما رو به سولانا کرد و گفت که زمان آن رسیده است که مجامع بینالمللی به پیشنهاد ایرانی بیندیشند.
در تمام نیم ساعتی که جلیلی صحبت میکرد، برنز دوبار دیگر صحبت کرد که فقط توانست 2 جمله کوتاه بگوید: «ما بهدنبال راه حل از طریق مذاکره هستیم،» «ما باید تلاش کنیم که به توافق برسیم.» برنز درحالی که به جلیلی خیره شده بود و لبانش تقریبا تمام مدت بسته بود، نقش محدودی را بازی میکرد: تاکید کردن بر این نکته که آمریکا پشت میز مذاکره نشسته است و مصمم به ادامه این کار است. نماینده اتحادیه اروپا برای شکسته شدن یخ جلیلی، روی جملات کوتاه برنز حساب کرده بود.
در ساعت 13 نشست به پایان رسید و سولانا و جلیلی به سالن رستوران رفتند و بقیه هم که برنز جزو آنان بود در سالن دیگری در همان مکان ناهار صرف کردند. سولانا قصد داشت از دقایقی که صرف خوردن ناهار میشد استفاده کند تا پاسخی از سوی جلیلی برای مجامع بینالمللی ببرد. اما جلیلی حتی اندکی هم تغییر موضع نداد. در ساعت 15 همگی به سالن «آلاباما» بازگشتند و قرار بود تصمیم بگیرند که چگونه به یک نشست بینتیجه پایان بدهند. تلاش سولانا برای رو کردن ورق برنز برای ایجاد شکاف در اراده ایرانیها، شکست خورد. ایران قصد تعلیق غنیسازی را حتی برای یک یاچند هفته، ندارد.
سولانا برای اینکه گفتوگوها همچنان ادامه پیدا کند و وقفهای در آن ایجاد نشود، دو هفته دیگر را برای نشستی دیگر تعیین کرد. این حرکت مشخصی است که در دستورالعمل جنگ سرد نوشته شده است و فایدهاش این است که دو طرف برای مذاکراتی که وجود ندارد منتظر میمانند. بازیگرانی که نتیجه نگرفته بودند، از سر میز بیضی شکل برخاستند و سولانا به سوی جلیلی رفت و قبل از اینکه به سوی دوربینهایی که در انتظار بودند برود، با جلیلی دست داد.اما کس دیگری هم با جلیلی دست داد و او کسی نبود جز برنز، ولی هیچیک در این باره صحبتی نکردند.
افراد محلی که در برگزاری نشست کمک کرده بودند، همان شب درباره این موضوع صحبت کردند و خاطر نشان کردند که این تنها لحظه مهم آن روز بود. کیوان ایمانی، دست راست جلیلی و سفیر ایران در سوئیس با خونسردی درباره حضور برنز در نشست، گفت: «او فقط یکی از اعضای هیأت اعزامی بود.»
آخرین تلاشها
نشریه ساندی تایمز در شماره 20 ژوئیه خود مذاکرات ژنو را آخرین تلاشها برای مجاب کردن ایران به تعلیق غنیسازی اورانیوم دانسته است. این نشریه مینویسد: «دیدار مقامات ایرانی و آمریکایی»
- عالیترین نشست دو کشور طی 30سال گذشته- بدون اینکه منجر به ترغیب ایران به توقف غنیسازی اورانیوم بشود، بینتیجه به پایان رسید.
بعد از سپری شدن بینتیجه 6ساعته مذاکره، به ایران مهلتی دو هفتهای داده شد تا پاسخ صریح آری یا نه بدهد. شان مک کورمک، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا گفت: «ایران باید انتخاب کند: گفتوگو یا تحریمهای بیشتر.» نشست ژنو این فرصت را در اختیار آمریکا قرار داد تا بتواند از ایران بخواهد فورا به غنیسازی اورانیوماش پایان بدهد.
با این حال، ایران با وجود اینکه قبل از شروع مذاکرات اعلام آمادگی کرده بود که احتمال دارد در مقابل بسته پیشنهادی اقتصادی، غنیسازی را متوقف کند، از انجام هرگونه توافقی در این زمینه، خودداری کرد.دیپلماتها این نشست را آخرین تلاش برای مجاب کردن ایران به توقف غنیسازی اورانیوم، توصیف کردند.
یک مقام رسمی انگلیس گفت: «آنها میتوانند این پیام را با خود به ایران ببرند. اگر با پیشنهاد ما موافقت نکردند، تحریم های بیشتری را اعمال خواهیم کرد.»
در این نشست به ایران پیشنهاد شد «تعلیق در برابر تعلیق» را بپذیرد که بهدنبال آن باید بهمدت شش هفته هرگونه غنیسازی را متوقف کند. در مقابل، تحریم جدیدی در این مدت اعمال نخواهد شد تا زمانیکه دور جدید گفتوگوها از سر گرفته شود.
این هراس وجود دارد در صورتی که ایران بر مواضع خود پافشاری کند، اسرائیل به تاسیسات اتمی این کشور حمله کند و درگیری جدیدی در خاورمیانه آغاز شود.سعید جلیلی، سرپرست تیم مذاکرهکننده ایران، قبل از سفر به ژنو گفت که امیدوار است گفتوگوها سازنده باشد. اما کیوان ایمانی، سفیر ایران در سوئیس بعد از مذاکرات با لحنی بدبینانه اعلام کرد: «هرگونه تعلیق یا توقف غنیسازی اورانیوم، غیر ممکن است.»
یأس تاکتیکی آمریکا
واشنگتن پست در شماره 20 ژوئیه، 2008 خود بهعلت تصمیم آمریکا برای فرستادن برنز به مذاکرات ایران با 1+5 اشاره کرده و مینویسد: حضور ویلیام برنز، سومین دیپلمات ارشد آمریکا در این گفتوگوها، به گمان بسیاری از کارشناسان، حاکی از تغییر سیاست آمریکا و میانه روشدن بوش است. این روزنامه دلایلی برای این تحلیل خود ذکر میکند: جورج بوش با اقدامات خود در هفته گذشته درخصوص مسائل ایران، عراق و کره شمالی جهت گیری به سوی سیاست های خارجی میانه رو را تسریع کرد. این تغییر رویکرد باعث خشنودی دمکراتها شده و برخی از جمهوریخواهان را به خشم آورده است.
بوش اولین مقام بلندپایه خود را به نشست مذاکرات هستهای با ایران فرستاد که روز شنبه بدون هیچ توافقی پایان یافت. همچنین در دو روز گذشته، بوش برای اولین بار موافقت کرد «جدول زمانی» برای عقب نشینی نظامیان آمریکایی از عراق معین کند و به کاندولیزا رایس وزیر خارجه این کشور اجازه داد به دیپلماتهای کره شمالی در مذاکرات شش جانبه درباره پایان دادن به برنامه تسلیحات اتمی این کشور ملحق شود.
این حرکتهای ماهرانه به خوبی نشان میدهند دولت بوش تا چه اندازه از سال 2002، یعنی زمانی که بوش، ایران، عراق و کره شمالی را «محور شرارت» نامید، تغییر کرده است. اکنون بوش اقدامات دیپلماتیک در قبال ایران و کره شمالی اتخاذ کرده و در عین حال موضع دیرینه خود را در قبال عقب نشینی نظامیان آمریکایی به نفع دولت عراق کنار گذاشته است.
مقامات آمریکا اعلام کردهاند که تصمیم فرستادن برنز به این مذاکرات با هدف اتحاد بیشتر ائتلاف بینالمللی که با فعالیت هستهای ایران مخالف است، صورت گرفته است. به گفته این مقامات، حضور برنز میتواند به رفع بن بست ایران کمک کند.
نتایج بنبست در مذاکرات
بوستون گلوب- در شماره 19 ژوئیه 2008 خود– به تحلیل نتایج احتمالی شکست مذاکرات 1+5 با ایران پرداخته است. دراین تحلیل نوشته شده است:
وقتی در کنفرانس خبری از سولانا پرسیدند درصورت امتناع، تهران با دور جدیدی از تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل- که به عقیده کارشناسان اثرات خود بر اقتصاد کشور را آشکار ساخته است- روبهرو خواهد شد، پاسخ داد: «ایرانیها خوب میدانند اگر کار دیگری نکنند، چه چیزی اتفاق خواهد افتاد.»
دیپلماتها گفتند حضور نماینده ارشد آمریکا در گفتوگوها به مشهود شدن اتحاد قدرتهای بزرگ در این مناقشه و تأکید بر لبریز شدن کاسه صبر آنها در برابر ایران کمک کرده است. یکی از دیپلماتها در ژنو گفت: «چیز دیگری وجود ندارد که درباره آن گفتوگو شود. ایرانیها خود را در خطر محروم شدن از گزینههای موجود قرار میدهند.» وی هشدار داد:« این خطر آنها را در راهی قرار میدهد که به معنی تنبیهات بیشتر از سوی اتحادیه اروپا و آمریکا است.»
سولانا نسبت به تماسهای «تلفنی یا حضوری» بیشتر با ایران ابراز امیدواری کرد، اما مسئولان تأکید کردند دیدارهای بعدی در سطح پایینتری نسبت به گفتوگوهای روز شنبه برگزار خواهد شد.
حضور آمریکا با سطحی بالا در این نشست به همراه اظهارات ایران در کم اهمیت جلوه دادن حمله آمریکا یا اسرائیل، توانسته بود امیدها به ایجاد پیشرفت و کمک به کاهش بهای نفت از رکورد بیسابقهاش را در اوایل هفته جاری زنده کند.با اینحال، خوش بینیها حتی پیش از شروع گفتوگوها و همزمان با پافشاری آمریکا و ایران در تغییر نکردن مواضع شان نقش بر آب شد.
نشریه نیویورک تایمز، 20 ژوئیه 2008 نیز دراین زمینه نوشت: مذاکرات بینالمللی روز شنبه درخصوص پرونده هستهای ایران با وجود تصمیم دولت بوش برای تغییر سیاست خود و فرستادن یک مقام بلندپایه آمریکا برای اولین بار به پای میز مذاکره به بن بست رسید. برای برخی درک این موضوع که چرا آمریکاییها در این مقطع زمانی با حضور برنز در مذاکرات ژست دیپلماتیک گرفته اند، مشکل است. شرکای مذاکرهکننده آمریکا، به ویژه انگلیس، در سفر ماه گذشته خود به تهران برای ارائه بسته مشوقها خواهان حضور آمریکا بودند. به گفته مقامات، لحظه حضور آمریکا معنی دار و منطقیتر خواهد بود، اما در عوض، برنز زمانی به پای میز مذاکره آمد که ایرانیان در شرف پاسخگویی به بسته پیشنهادی بودند و هیچگونه دلیل و نشانه محکمی دال بر متفاوت بودن این پاسخ نسبت به گذشته وجود نداشت.
با وجود تمایل آمریکا برای مذاکره با ایران، یک سیاست این کشور قطعا تغییر نکرده است و آن اینکه دولت بوش نمیخواهد این تصور ایجاد شود که قبل از تعلیق غنیسازی اورانیوم، مذاکره با ایران را آغاز کرده است.»گاردین هم نوشت: عدمتوفیق در دستیابی به توافق احتمالا آغازگر تحریمهای تازهای از سوی اروپا و سازمان ملل شده وهمچنین باعث ایجاد تنش در خلیجفارس خواهد شد.
از گفتوگوهای دیپلماتها چنین برمیآید که درصورت رخ دادن چنین احتمالی، این اجماع نزد روسای6کشور بزرگ جهان از جمله روسیه و چین وجود دارد که دور جدیدی از تحریمهای شورای امنیت علیه ایران به تصویب برسد.
انتظار میرود در روزهای آتی اتحادیه اروپا در جهت تایید تحریمهای تازهای علیه سیستم بانکی تهران پیش رود. این تحریمها احتمالاً توسط دور تازهای از تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل در ماه سپتامبر دنبال خواهد شد؛ اگرچه روسیه و چین اعلام کردهاند با برخورد رادیکال با ایران موافق نیستند.
آمریکا و بریتانیا همچنین خبر از احتمال توقیف صنعت نفت ایران از جمله ممنوعیت صادرات و واردات فرآوردههای نفتی از ایران و به ایران دادهاند. همچنین شکست این گفتوگوها احتمال پررنگ شدن اوج گرفتن جنگطلبیهای اسرائیل را در عملیاتی پیش دستانه علیه تاسیسات هستهای ایران قوت خواهد بخشید.
اگر ایران گسترش غنیسازی اورانیوم را متوقف کند این بدین معناست که ایران 3000 سانتریفیوژ جدید را در نیروگاه نطنز با تزریق گاز اورانیوم تجهیز نکرده و سوخت هستهای تولید نمیکند و لذا مذاکرات ادامه خواهد یافت،اما اگر ایران به پیشنهاد 1+5 پاسخ منفی بدهد به احتمال بسیار زیاد تحریمهای بیشتری علیه ایران تصویب میشود که این شامل بانکها، مسافرت و سرمایههای مسئولان ایران خواهد بود.
هنوز مشخص نیست که روسیه و چین با تحریمهای سازمان ملل موافقت خواهند کرد یا خیر. آنها گفتهاند که با تحریمهای بسیار شدید و سنگین موافقت نخواهند کرد. این تحریمهای سنگین میتواند شامل وابستگی ایران به پالایشگاههای خارجی برای مصارف سوخت باشد؛ چیزی که بسیار مورد علاقه آمریکا و بریتانیاست. با این همه راه زیادی تا بروز عملیات مخاصمهجویانه داریم.
ادامه این مسیر فرصت را برای جنگطلبانی چون «دیک چنی» در واشنگتن گسترده کرده و انگیزه بیشتری به رهبرانی در اسرائیل میدهد که اعتقاد دارند تنها عملیات نظامی است که میتواند ایران را متوقف کند. با این همه در حال حاضر میانهروهای آمریکایی در موقعیت برتر قرار دارند.