در طول این سالهای اخیر که حدود ۱۰ کنفرانس و مدرسه برگزار کرده بودم، همواره سعی بر آن داشتم یک اصل را رعایت کنم و آن پذیرش دانشجوهای تحصیلات تکمیلی از دانشگاههای مختلف کشور بهخصوص از مناطق محروم برای شرکت در مدرسهها بود.
این عمل به رفع ریشههای عمیق تبعیض در کشورمان بر میگردد که من با وجودم آن را حس کرده و میکنم.
به یاد دارم دانشجویانی را که اولین بار با مفاهیم کیهانی شناسی مدرن در این مدرسهها آشنا شدند و کار خود را در این زمینهها شروع کردند و این بزرگترین پاداش برای من در برگزاری این مدرسهها بود.
متأسفانه در این اواخر مردم تصور میکنند، پول برگزاری مدرسهها از جیب خودشان تامین میشود که هر کسی از آشناهاست، در این مدرسه برای او باز است و هر که نیست، راهی به این مدرسه ندارد.
برای نمونه میتوانم به سریال مدرسههای همگرایی گرانشی اشاره کنم. اولا در این سریال حتی یک بار هم با من که سابقه کار در این زمینه را داشتم، برای انتخاب جماعت مدرس و شرکت کنندهها مشورت نشد.
نتیجه، این همه خرج و بَرج این بود که عدهای خاص، از دانشجویان کارشناسی (عمدتا از کلاس درس فیزیک معاصر دانشگاه صنعتی) انتخاب شده و راهی این دورهها شدند و در نهایت هم تقریبا همه آنها طبق سنتی که در این دانشگاه وجود دارد از این امتیاز برای پر کردن کارنامه خود و پذیرش از دانشگاههای خارج از کشور استفاده کردند.
میتوانم شرط ببندم که بازده شرکتکنندههای دوره کارشناسی در این سریال نزدیک صفر بوده است، بدین معنی که هیچ کدام از این جماعت قصد ادامه کار روی مطالب تدریسشده را در دانشگاه صنعتی یا دیگر دانشگاههای کشور ندارد.
خود بارها شاهد بودم که در طول این سریال، دانشجویان شرکتکننده نه برای رفع ابهام درس که برای گرفتن پذیرش از فلان دانشگاه، مدرس را کلافه کرده بودند. حال نگاه کنیم به طرف دیگر قضیه که عدهای دانشجوی دکتری و کارشناسی ارشد دانشگاههای دیگر کشور دلشان برای شرکت در چنین مدرسهای و بحث با مدرسان آن لک زده است.
انحصار گری را همین بس که چندی پیش برای شرکت در جلسه دفاع به یکی از دانشگاههای کشور رفته بودم و اتفاقا داشتم توی تابلوی اعلانات آنجا را میگشتم تا شاید آثاری از پوسترهای این مدرسهها را پیدا کنم ولی افسوس...
نمی خواهم گله و شکایت کنم. مطالب فوق را تنها جهت یادآوری نوشتم تا در اجرای برنامههای آیندهای که در پژوهشکده برای ارتقای سطح علمی خود و جامعه مان برگزار میکنیم دقت کافی در نحوه خرجکردن پولهای بیزبان مملکت را داشته باشیم و افق دیدمان را در انتخاب شرکت کنندههای مدرسه کمی فراتر از کلاس درسمان ببریم.
این نکته را هم فراموش نکنیم که «کار ایران حتما درست شدنی است». برای این کار اصلا لازم نیست مسئله را این قدر پیچیده کنیم و سر به بیابان بزنیم و از فرط ناراحتی فریاد برآوریم.
کافی است همین نکات کوچک و ظریف را در محدوه کاری خودمان رعایت بکنیم، وظیفه شناس باشیم، متعهد باشیم، بیش از توانایی مان زیر بار مسئولیت نرویم و ... انشاء الله که کار ایران درست خواهد شد.
*معاون پژوهشی سابق وزارت علوم
و استاد دانشگاه صنعتی شریف