هرگاه به نظر آقایش که او را برای خود نامزد کرده است ناپسند آید، بگذارد که او را فدیه دهند، اما هیچ حق ندارد که او را به قوم بیگانه بفروشد، زیرا که بدو خیانت کرده است.» (عهد عتیق، سفر خروج، بخش 21، عبارت 7، 8 و 9)
چنانکه ملاحظه میشود در این عبارات، زن در حکم شیء و مال است و فروش او به غیربیگانه مجاز اعلام شده است. در عبارت دیگری از تورات آمده است که زن از دنده آدم (مرد) آفریده شده و چون چنین است و خود در خلقت اصالت ندارد، بایستی همواره تابع و ملک مرد باشد: «و خداوند خوابی گران بر آدم مستولی گردانید تا بخفت و یکی از دندههایش را گرفت و گوشت در جایش پر کرد و خداوند آن دنده را که از آدم گرفته بود، زنی بنا کرد و وی را به نزد آدم آورد.» (همان، پیدایش، بخش 2، عبارت 21 و 22)
در این نگاه زن اصالت و استقلالی در آفرینش ندارد و دارای ارزش و کرامت انسانی نیست و همین سبب و قاعده شده بر مالکیت ادعایی مرد بر زن. علاوه بر آن زن در بهشت باعث فریب مرد و سبب ارتکاب گناه او بوده است و از این رو، زن از نظر تورات یک گناهکار دائمی است: «...آیا از آن درختی که تو را قدغن کردم که از آن نخوری، خوردی؟ آدم گفت: این زنی که قرین من ساختی وی از میوه درخت به من داد که خوردم. پس خداوند به زن گفت: این چه کار است که کردی؟... به زن گفت: الم و حمل تو را بسیار گردانم،... و او (شوهر) بر تو حکمرانی خواهد کرد.» (پیدایش، بخش 3 عبارت 17-12). در بیشتر شاخههای مسیحیت نیز نه فقط همین برداشت یهودیمآبانه و توراتی درباره زن ادامه داشته، بلکه گاهی فرهنگ خشن و زن رومی نیز به آن افزوده شده است.
افلاطون در کتاب پنجم جمهوری، مقام و منزلت زن را درحد یک شیء و ملک پایین میآورد.و زنان را جزو فروترین طبقه اجتماعی در شهر آرمانی خود قلمداد میکرد.این گونه نگاههای تحقیرآمیز به زن و قضاوتهای نادرست در مورد زن، یک ستم و جفای تاریخی به اوست و متأسفانه همین مطالب در طول تاریخ تبدیل به یک فرهنگ شده و در رفتارهای خشونتآمیز مردان بر زنان مؤثر بوده است.
کلمات ناهنجار، نفرتانگیز، پوچ، زشت، خندهدار و همه هم به دور از حقیقت و در عین حال داوری، حکم، فرمان و پرخاش روزانه در خانه و کوچه و بازار و مدارس و دانشگاهها از زبان مردان در خصوص زنان بیان میشود. فیالمثل، به قول افلاطون: «زن، مرد تنبیه شده است. آن مردانی که بزدل بوده یا زندگی خوبی نداشتهاند، در دومین تولد خود به زن بدل خواهند شد.» (به نقل از کتاب زنان از دید مردان از خانم نبوات گری، 1377، ص 47).
ارسطو: «میتوان گفت که زن چیزی نیست مگر مرد ناکام، خطای طبیعت، حاصل نقصی در آفرینش.»آگوستین: «ای مرد به خواست خداوند، تو اربابی و زن، برده تو است.» (همان، ص 54).
توماس آکوئیناس: «زن به عنوان فرد انسان، موجودی ضعیف، ناپایدار و غیرعادی است.» (همان، ص 57).
نبوات گری بعد از نقل سخنانی، از نوع کلمات یاد شده درباره زنان، از زبان اصحاب کلیسا، فیلسوفان و... آنها را حقیر مطلق مینامد.