آبمیوه با یخ اضافه
هرچند قیمت یک لیوان آبمیوه گاهی با قیمت چند کیلو از آن میوه برابری میکند اما متاسفانه با وجود قیمت زیاد، آبمیوهها از کیفیت مناسبی برخوردار نیستند.
علاوه بر رعایت مسائل بهداشتی، کم فروشی هم یکی از روشهای برخی آبمیوهفروشیهای سودجو است.
گاهی مشاهده می شود که در آبمیوهفروشیها به منظور هرچه کمتر استفاده کردن از آبمیوه، نصف یا دو سوم گنجایش لیوان از یخ پر میشود و بقیه حجم را آبمیوه پر میکند.
این در حالی است که بعضا آبمیوهها هم با آب ترکیب می شوند و در این بین آنچه به مشتری داده میشود بیش از آنکه آبمیوه باشد، آب و یخ فراوان به همراه اسانسی از آبمیوه است.
کمبود دستمال
کمتر کسی میتواند هنگام غذاخوردن از دستمال برای تمیز کردن صورت و دستها استفاده نکند. اما متاسفانه گاهی هنگام غذا خوردن در برخی رستورانها به ویژه رستورانهای فست فود معضل کمبود دستمال به وجود میآید.
مشکل از آنجایی ناشی میشود که این رستوران ها جعبههای دستمال کاغذی را از روی میز حذف کرده و به جای آن برای هر نفر یک برگ دستمال کاغذی که در پوششی پلاستیکی قرار دارد، درنظرگرفتهاند.
اما گاهی این دستمال کفایت نمیکند و مثلا هنگامی که نوشابه یا غذا روی لباس میریزد نیاز به استفاده از چند برگ دستمال به وجود میآید. بهتر است که رستورانها به این نکته توجه کنند و در صورتی که نمی خواهند جعبه دستمال کاغذی روی میز بگذارند، حداقل بیش از یک برگ دستمال در اختیاری مشتریان قرار بدهند .
دیروز و امروز سطلها
هنوز چند هفتهای از نصب سطلهای زباله دارای جای مخصوص خاموش کردن سیگار نمیگذرد که چند تایی از آنها آتش گرفته و آب شدند. این سطلها که تصویر دیروز و امروز آنها کلی تفاوت دارد حتی حقوق شهروندان سیگاری را هم در نظر گرفته بودند.
روی آنها با خطی درشت نوشته شده بود« محل خاموش کردن سیگار». با وجود این برخی شهروندان بیاحتیاط با انداختن سیگار روشن یا هر نوع شیء مشتعل دیگر، بخشی از شهر را از داشتن سطل زباله محروم کردند به ویژه در گرمای این روزها که کل محتویات سطلها با کوچکترین بی احتیاطی آتش میگیرند و دود از کلهشان برمیخیزد.
بنابراین به نظر میرسد چنانچه میخواهیم شهرمان پاک و پاکیزه بماند و گاهی اوقات به دنبال زبالهدان خیابان را تا چند صد متر آنطرفتر جستوجو نکنیم، بهتر است در نگهداری امکانات شهری بیشتر دقتکنیمبه ویژه آنکه این سطلها با هزینه بیتالمال ساخته، نصب و نگهداری میشوند.
همچنینتخریب آنها علاوه بر از میان بردن زیبایی شهر باعث ضایع کردن حقوق خود و دیگران نیز میشود.
حکایت آب و سنگ
میگویند آب در عین لطافت و شفافیت چنانچه سنگی سر را هش پیدا شود آنرا دور زده یا اندک اندک سوراخش میکند. حال با توجه به این حکایت معلوم نیست چرا برخی از رانندهها اصرار دارند برای رهگذران پیاده، آنهم در پیاده رو، نقش سنگ را بازی کنند.
با این تفاوت که سنگ حق دارد سالها و بلکه قرنها سرجایش بیحرکت بماند اما آیا رانندهها نیز این حق را دارند؟ تمام اینها سؤالاتی است که به ذهن هر رهگذر پیادهای که به یکباره با یک خودروی پارک شده در پیادهور مواجه میشود، خطورمیکند.
پیادهای که نه سواره از حالش باخبر است و نه میتواند خودرو را دور زده یا آنرا سوراخ کند. به هر حال در روزگاری که همه مردم شهر به کمتحرکی یا استفاده بیجا از خودرو متهم و به پیادهروی تشویق میشوند باید فکری برای رانندههای متجاوز به حریم پیادهروها و حقوق پیادهها شود.
به طور حتم تا رسیدن آنروز کمتر صاحب خودرویی ترجیح میدهد حتی برای پیادهروی، پیادهروهای شلوغ و همراه با سد معبر را انتخاب کند.