و شورای پروانه ساخت نیز فیلمنامه کامل را نمیخواند. طبق مصوبهای که از وزارت ارشاد گذشته بجا مانده، بخشی از حدود و اختیارات اداره نظارت و ارزشیابی معاونت سینمایی بهخود سینماگران و اهالی سینما تفویض شده است و دیگر لازم نیست تهیهکننده برای گرفتن پروانه ساخت فیلمنامه کامل را به ارشاد بدهد.
اما در گذشته این الزام وجود داشت و این شورا باید در مورد فیلمنامه نظر میداد. پس از این مرحله، یا پروانه ساخت صادر میشد یا مورد تایید قرار نمیگرفت.
از وقتی این حوزه اختیارات نظارت و ارزشیابی رو به کاستی گذاشت، تقریباً قدرت و حضور محتوایی این شورا در بخش فیلمنامه نیز کمرنگ شد.
بهنظر میرسد اگر بخواهیم از این بحران و از این آشفتگی خارج شویم و تکلیف فیلمساز و تهیهکننده را مشخص کنیم، باید شورای تصویب فیلمنامه مجدداً احیا شود و فیلمنامهها در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا بنیاد سینمایی فارابی مورد بررسی قرار گیرند. البته فارابی امروز یک شورای مشورتی دارد اما حکم این شورا، لازمالاجرا نیست.
از سوی دیگر، فیلمنامههایی نادر را پیدا میکنیم که کارگردان میتواند آن را بدون تغییر بسازد. این تغییر 10 تا 15درصدی کاملا عرف است اما در برخی مواقع حتی وقتی فیلمنامه کامل خوانده میشود باز هم در اجرا تغییرات و جهتگیریهایی در آن ایجاد میشود.
این مسئله، مسئولانی که در امر خواندن و نظر دادن فیلمنامهها فعالیت میکنند را وامیدارد تا تصمیمات خاصی در مورد این نوع فیلمها اتخاذ کنند زیرا تخلفی توسط کارگردان صورت گرفته که کار دچار مشکل شده و حاشیه ساز میشود.
واقع امر آن است که ما به قوانین عمل نمیکنیم. در قوانین تولید فیلم، همه خطوط قرمز و حساسیتهای پوششی، گریم و حفظ حرمتها و کرامت انسانی آمده است.
اما این موارد گاهی اوقات در تولید یک فیلم رعایت نمیشود. ممکن است فیلمسازی عرف جامعه را ببیند و آن را در فیلمش انعکاس دهد در حالی که یک فیلمساز باید یک جهت گیری هدایتشونده نسبت به جامعه داشته باشد و آنچه را که باید باشد، نشان دهد.
ارشاد هم مجاز نیست به فیلمهای نازل و سطحی مجوز اکران بدهد. متأسفانه وزارت ارشاد برای اینکه کثرت این جنس آثار فراوان شده، ناگزیر است تا به پارهای از این آثار مجوز اکران بدهد.
زمانی که این اتفاق میافتد، ارشاد هم دچار مشکل میشود زیرا زمانی که مهر تایید وزارت ارشاد اسلامی روی فیلمی میخورد مردم آن را تایید شده از نظر نظام میدانند. شاید یکی از اشکالات و دلایلی که بد حجابی در کشور ما عرف و فرهنگ شده همین مورد است.
* کارگردان