همشهری آنلاین _ مریم قاسمی: بدون تردید رونق و آبادانی این منطقه با دوران شکلگیری قلعه یافتآباد و سکونت اقوام مختلف در آن ارتباط مستقیم داشته است.
اکنون پس از سالها از زمان شکلگیری منطقه ۱۸ چهره و نمای محلههای آن تغییر کرده است و در چنین وضعیتی ثبت و ضبط تاریخچه شفاهی محلهها میتواند سودمند باشد؛ از جمله اینکه نسل جدید با آگاهی و مرور رویدادهایی که اتفاق افتاده و درک تغییرات محله نسبت به گذشته و پیشرفتهایی که به دست آمده حس تعلق بیشتری نسبت به محل زندگی و زادگاهش پیدا خواهد کرد. از آنجا که منطقه ۱۸ از نظر سکونت اقوام مختلف منحصربهفرد است تلاش کردیم تا به کمک شهروندان بومی و قدیمی بخشی از تاریخ شفاهی اینجا را گردآوری کنیم.
- یک قوم زیر ذرهبین
سکونت اقوام زندیه در قلعه یافتآباد مربوط به دوران حکومت قاجار است. دراسناد تاریخی از جمله کتاب «اخلاق ناصری» آمده که پس از فتح شیراز به دست آقامحمدخان قاجار، بستگان و نزدیکان خاندان زندیه مورد خشم و غضب فراوان او قرار گرفتند و به همین دلیل به نقاط مختلف کشور تبعید شدند. یکی از نقاطی که اقوام تبعیدی شیراز در آنجا ساکن شدند قلعه یافتآباد بود. محدودهای که به دلیل موقعیت جغرافیایی، حصارکشی اطراف آن و وجود برج و باروهای نگهبانی متعدد مانع از اقدامات جبرانی و انتقام اقوام تبعیدی از جمله زندیه در مقابل خاندان قاجار میشد، ضمن اینکه همه کارها و رفتارهای آنها زیر نظر گرفته میشد.
«محمد زندیه» از جوانان محله یافتآباد است که تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته جغرافیای انسانی به پایان رسانده و از آنجایی که به تاریخ زادگاهش علاقهمند بوده، در این زمینه تحقیق کرده است. او برای کسب آگاهی از تاریخ منطقه ۱۸ از کتابهای تاریخی متعدد از جمله کتاب «اخلاق ناصری» بهره برده است.
زندیه با توجه به یافتههایی که از خواندن کتابهای تاریخی به دست آورده، میگوید: «میرزا آقاسی معروف به «شازده» وزیر معروف محمد شاه قاجار، به دلیل نفوذ و قدرتی که در دربار شاه داشت توانست مال و اموال زیادی را تصاحب کند که زمینها و اراضی محدوده قلعه یافتآباد از این دست اموال بود. او سالها قبل از ماجرای تبعید اقوام زندیه از شیراز به تهران در این اراضی فرمانروایی میکرد.»
- داستان «یافتم آب را» و نامگذاری یافتآباد
جوان محقق محله یافتآباد عنوان میکند که علت نامگذاری این محل در نوع خود جالب است. میرزا آقاسی به کشاورزی علاقه داشت و تلاش میکرد زمینهای محدوده تحت اختیار خود را به اراضی زراعی تبدیل کند، اما چالش اساسی پیش روی او کمبود آب برای سیراب کردن زمینهای کشاورزی بود.
طبق اسناد موجود، میرزا آقاسی در نقاط مختلف منطقه ۱۸ از جمله قاسمآباد خشکه، فخرآباد و... اقدام به حفر چاه عمیق کرد تا به آب برسد، اما این کارها هیچ نتیجهای نداشت. به گفته زندیه، بالاخره در زمینهای اطراف قلعه یعنی محل کنونی میدان الغدیر با حفر چاه عمیق به قنات پر آبی رسیدند که این رویداد نقش زیادی در شکلگیری بافت کشاورزی و زراعی و همچنین نامگذاری محل داشت.
این جوان محقق تأکید میکند که در کتاب اخلاق ناصری آمده است که وقتی مقنی در نقاط مختلف منطقه ۱۸ اقدام به حفر چاه میکند و هر بار نتیجهای نمیگیرند خطاب به شازده میگویند"بس است دیگر این کار فایدهای ندارد»، اما میرزا آقاسی در جوابش میگوید که اگر این کار (حفر چاه) برای من آب ندارد برای تو که نان دارد. پس کارت را انجام بده و پولش را بگیر. چاهکن به کارش ادامه داد تا اینکه پس از چند ساعت بالاخره در اطراف قلعه و میدان الغدیر کنونی و در محل سابق کلانتری ۱۵۱ یافتآباد به چاه آب رسیدند.
زندیه در اینباره از مطالب و اسناد مکتوب در کتابهای تاریخی کمک میگیرد و اضافه میکند: «وقتی مقنی از چاهی که کنده بود بیرون میآید رو به میرزا آقاسی با صدای بلند فریاد میزند «یافتم یافتم آب را»، شازده خیلی خوشحال میشود و همان موقع اینجا را «یافتآباد» مینامد.»
- طوایف ساکن در یافتآباد
اقوام زندیه، کلهر و ظهرهوند ۳ طایفه قدیمی قلعه یافتآباد بودند که باعث رونق کشاورزی و دامداری این قسمت از شهر شدند.
محمد زندیه میگوید: «پس از شکست سنگین زندیه توسط آقامحمدخان قاجار در شیراز، بستگان و نزدیکان خاندان زندیه به نقاط مختلفی چون قم، ساوه و یافتآباد تبعید شدند تا به این وسیله مانع اتحاد و یکپارچگی آنها شوند و دیگر خطری سلطنت قاجار را تهدید نکند.»
وی به اسناد تاریخی درباره قلعه یافتآباد اشاره میکند و میگوید: «قلعه یافتآباد، یک در بزرگ ورودی و خروجی و ۲ برج دیدهبانی و نگهبانی داشت و آمد و رفتها کاملاً زیر نظر گرفته میشد.»
قلعه یافتآباد به ۳ بخش تقسیم میشد؛ قلعه بالا، قلعه پایین و گاومیش خانه و به اصطلاح مردم بومی یافتآباد «گومیش خونه» که اقوام زندیه، کلهر و ظهرهوند سالهای سال در کنار هم زندگی کردند، البته در متون کتب تاریخی از نزاع و درگیری میان آنها صحبت شده که تعدادی کشته هم داده است.
به جز زندیه که اصالت شیرازی داشتند، کلهرها و ظهرهوندها از اقوام کرد زبان بودند که طبق گفته قدیمیها جزو ایل «چارلنگ» از عشایر کردستان بودند که با غضب از خانه و کاشانه خود رانده و به قلعه یافتآباد پناهنده شدند تا دوران تبعید خود را در اینجا بگذرانند.
- مرتضیخان ،خان با سواد و مردمدار
آخرین خان یافتآباد که به مردمداری شهرت داشت و به واسطه حضور او وضعیت قلعه یافتآباد و ساکنان آن بهبود پیدا کرد فردی به نام «مرتضیخان یافتآبادی» بزرگ خاندان زندیه بوده که سال ۱۳۱۹ فوت کرده و قبر قدیمی و رو به تخریب آن هنوز در قبرستان یافتآباد (گلزار شهدای یافتآباد) وجود دارد.
«امیر زندیه» یکی دیگر از افراد قدیمی محله یافتآباد در اینباره توضیح میدهد: «مرتضیخان فرد با سواد و تحصیلکردهای بود و ۳ فرزند به نامهای ابوالفتحخان، مصطفیخان و محمدخان داشت. «ابوالفتحخان» نخستین فرمانده پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، مصطفیخان نخستین خلبان نظامی ایران بود و محمدخان نیز در جوانی به دلیل بیماری سرطان فوت کرد.»
- وقتی دادگاه به نفع مرتضیخان رأی داد
یکی از کارهایی که باعث شد نام مرتضیخان یافتآبادی در بین شهروندان قدیمی ماندگار شود، گرفتن سند اعیانی برای زمینهای این محدوده بود.
امیر زندیه در اینباره توضیح میدهد: «شاید جالب باشد که بدانید قانون اصلاحات اراضی کشور در قلعه یافتآباد به اجرا در نیامده و علتش این بود که قبل از اجرای این قانون تمام زمینها با سند اعیانی در اختیار اقوام مختلف قلعه یافتآباد قرار گرفته بود.»
وی از دادگاه حقوقی مرتضیخان یافتآبادی و «فرمانفرماییان» وزیر دولت وقت صحبت میکند و میگوید: «دراین دادگاه فردی به نام «مشایخ طباطبایی نقیبزاده» وکیل مدافع مرتضیخان، توانست با ارائه سند و مدارک کافی رأی دادگاه را به نفع موکل خود تمام کند و برای زمینهای یافتآباد سند اعیانی بگیرد.»
وی در این باره بیشتر توضیح میدهد: «همانطور که گفته شد مرتضیخان فرد با سوادی بود و همیشه دنبال فرصتی بود تا به زورگویی و ستم قاجار خاتمه دهد.»
در کتاب اخلاق ناصری آمده که وقتی ناصرالدین شاه برای تاجگذاری قصد میکند که از تبریز به تهران برود از قلعه یافتآباد عبور میکند که در این زمان شازده از او میخواهد که شب را در باغی معروف به «باغ شازده» (محدوده کنونی بیمارستان شهدای یافتآباد، شهرک تهرانیه و...) بگذراند و شاه با پیشنهاد او موافقت میکند.
شهروند قدیمی محله یافتآباد با توجه به گفتههایی که نسل به نسل روایت شده، میگوید: «شازده فردای آن روز مرتضیخان را میخواهد تا درباره خرید باغ مذکور با او صحبت کند. در این فرصت به پیشنهاد مرتضیخان قولنامهای تنظیم شد و به امضای طرفین رسید، بنابراین مدرکی را که مرتضیخان به دنبالش بود از این طریق به دست آمد.»
به گفته این شهروند تا آن زمان مدرکی برای اثبات مالکیت زمین قلعه یافتآباد وجود نداشت و مرتضیخان نخستین فردی بود که با زیرکی توانست نخستین قولنامه مالکیت زمین را از شازده دریافت کند. بعد از این اتفاق سند اعیانی تمام زمینهای یافتآباد برای شهروندان صادر شد، چراکه مرتضیخان اصالت ساکنان محله را طبق سند به اثبات رسانده بود. آن زمان دادگاه ۱۹بند را به نفع اقوام یافتآبادی صادر میکند.
- ماجرای تاریخی «قنات خونی»
طبق اسناد مکتوب تاریخی قنات اصلی قلعه یافتآباد برای نخستین بار توسط میرزا آقاسی وزیر محمد شاه قاجار ایجاد شد. پس از گذشت چند سال از زندگی اقوام مختلف زندیه، کلهر و ظهرهوند، رفتوآمد درباریان و صاحبمنصبان شاه به این محل بیشتر شده بود. آب و هوای مطبوع و باغهای سرسبز، مهمترین دلایل توجه درباریان به قلعه یافتآباد بود.
زندیه میگوید: «حوالی دهه ۴۰ در زمان نخستوزیری «امینی» فرمانفرما «آب قنات» را به روی مردم یافتآباد بست. این کارفرمانفرما باعث شد تا اقوام مختلف یافتآبادی در نزدیکی قنات جمع شوند و درگیری شدیدی بین دوطرف اتفاق افتاد. در این حادثه یکی از اقوام یافتآبادی به دلیل اصابت گلوله جان سپرد و ماجرا پایان مییابد و به دلیل این واقعه «قنات یافتآباد» به «قنات خونی» شهرت پیدا کرد.
- شهرک صادقیه، سکونتگاه اصلی شاهسونها
شاهسونها یکی دیگر ازاقوام قدیمی و پرجمعیت منطقه ۱۸ هستند. زمان دقیقی از مهاجرت اقوام شاهسون از ساوه و دیگر نقاط کشور به نعمتآباد(صادقیه) وجود ندارد، اما طبق گفته شهروندان قدیمی پیشینه تاریخی این محله به ابتدای دهه ۳۰ بر میگردد. طبق اسناد مکتوب در کتاب تاریخی «فاروق سومر» مهاجرت اقوام شاهسون که بهصورت ییلاق و قشلاق زندگی میکردند در دوران شاه عباس صفوی صورت گرفته است. وقتی که گروهی از قزلباشها علیه شاه عباس قیام کردند طایفه شاهسون باشجاعت و دلیری خود مانع از شکست شاه عباس شدند. به همین دلیل پس از شجاعت و رشادت این گروه از عشایر، شاه عباس صفوی به آنها لقب شاهسون داد.
«حسن نورمحمدی» از شهروندن قدیمی محله صادقیه با اشاره به بخشی از تاریخ محله میگوید: «چیزی که اکنون وجود دارد مطالب و گفتههایی است که از پدران خود شنیدهایم و به فرزندان خود منتقل میکنیم. پس از دهه ۳۰ اقوام شاهسون در محله صادقیه اقدام به خانهسازی و این محل را بهعنوان سکونتگاه دائمی خود انتخاب کردند. کار اصلی ساکنان اولیه محله صادقیه دامداری بود و پس از چند سال تلاش، این محله درامر تولیدات دامی و پروتئینی به خودکفایی رسید. پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایل شاهسون نام قبیله خود را به ایلسون تغییر داد تا وحدت و یکپارچگی بین آنها بیشتر شود.
نظر شما