وقتی متن قانون برنامه چهارم توسعه را از سایت رسمی دولت دانلود میکنیم، پاراگراف بالا را ابتدای این قانون نوشتهاند! تاکید دولت فعلی براین که این قانون را دولت قبلی تدوین کردهاست، درحالی است که این قانون را نمایندگان مردم در مجلس تصویب کردهاند.
بههرحال، این قانون در راستای سندچشمانداز 20ساله تدوین شده و هدف آن توسعه کشور است و همه دستگاههایی که دراین قانون نامی از آنها آمده، موظف به اجرای وظایف تدوین و تصویب شده هستند. 2 ماده از فصل چهارم این قانون که عنوانش «توسعه مبتنی بر دانایی» است را مرور میکنیم:
«ماده 44: دولت موظف است بهمنظور استقرار جامعه اطلاعاتی و تضمین دسترسی گسترده امن و ارزان شهروندان به اطلاعات مورد نیاز اقدامهای ذیل را به عمل آورد: الف) حمایت از سرمایهگذاری در تولید و عرضه محتوی و اطلاعات به زبان فارسی در محیط رایانهای با تکیه بر توان بخش خصوصی و تعاونی.
ب) اتخاذ تدابیر لازم بهمنظور کسب سهم مناسب از بازار اطلاعات و ارتباطات بینالمللی، استفاده از فرصت منطقهای ارتباطی ایران از طریق توسعه مراکز اطلاعاتی اینترنتی ملی و توسعه زیرساختهای ارتباطی با تکیه بر منابع و توان بخشهای خصوصی و تعاونی و جلب مشارکت بینالمللی...»
آیا مطابق آنچه در بند الف آمدهاست، حرکت محسوسی در زمینه «تولید و عرضه محتوی و اطلاعات به زبان فارسی» طوری که مثلا محیط وب را برای کاربران ایرانی، کاربردی کند، در سالهای اخیردیده شده است؟
البته تولید نرمافزار و اطلاعات در وب بهعهده بخش خصوصی گذاشتهشده، اما بهنظر میرسد تنها چیزی که اینوسط نیاز است، حمایت دولت است که این بند، صریحا به آن اذعان دارد.
با وجود این آنچه ما بهعنوان یک کاربر عادی اینترنت یا کامپیوتر میبینیم، مسکوت ماندن طرحهایی مثل سیستمعامل لینوکس فارسی، یا نرمافزارهای کاربردی دیگر با محتوای فارسی است.
یا لااقل اگر چنین چیزهایی وجود دارند، فعلا جنبه تزئینی دارند و وارد جریان اصلی زندگی ما نشدهاند؛ یعنی بدون آنها هم سبک زندگی ما به همین ترتیبی است که الان است.
پس هرکاری که شده، جنبه زینتی داشته که با سبک زندگی الان مردم در کشورهای پیشرفته که ما تلاش میکنیم در سند چشمانداز در 20سال به آن برسیم، متفاوت است.
در اینترنت هم تنها طرحی که دیدیم این بود که از همه دارندگان وبلاگ و سایتهای فارسی درخواست شد که خود را به مراجع قانونی معرفیکنند!
در بند ب از «توسعه مراکز اطلاعاتی اینترنتی ملی و توسعه زیرساختهای ارتباطی با تکیه بر منابع و توان بخشهای خصوصی و تعاونی و جلب مشارکت بینالمللی» یاد شده که هدفش کسب سهم مناسب از بازار اطلاعات و ارتباطات بینالمللی است.
هرچند که واژه «اینترنت ملی»، خودش پارادوکسیکال است (!) اما نقل قولهایی از مقامات بلندپایه ارتباطات و فناوری اطلاعات کشور که نشان از رضایت از وضع موجود در مسائلی شبیه پهنای باند اینترنت و قیمت عرضه اینترنت دارد، نشان میدهد که متولیان این بخش نگاهی فانتزی به اینترنت دارند و آن را یک اسباب بازی میدانند نه یک راهکار اصلی برای توسعه.
با این وضع، چه سهمی از «بازار اطلاعات و ارتباطات بینالمللی» کسب شدهاست؟
شکایت ملت از وضعیت اینترنت چیزی نیست که درمقابل آن بتوان مثل کبک سرمان را زیر برف کنیم و بگوییم که چنین چیزی نیست.
ادعاهای شعاری مثل اینکه «هرچقدر پهنای باند بخواهید بهشما میدهیم» دیگر راه بهجایی نمیبرد. تقریبا همه کاربران اینترنت میدانند که این وضعیت موجود (استفاده از فناوری منسوخ شده Dial up) برای توسعه این بخش که رابطه تنگاتنگی با «توسعه مبتنی بر دانایی» دارد، ممکن نیست.
«ماده 57:دولت موظف است، بهمنظور توسعه ارتباطات و فناوری اطلاعات، تحقق اقتصاد مبتنی بر دانایی و کسب جایگاه برتر منطقه اقدامهای ذیل را انجام دهد: الف) دولت موظف است، تا پایان برنامه چهارم، بهمنظور برقراری تسهیلات لازم جهت دسترسی به ارتباطات گسترده با کیفیت و تمهید و گسترش فرصتهای نوین خدمات و رشد، برای آحاد جامعه و خانوارها، مؤسسات و شرکتها، شبکهای شدن قلمروها، برپایی و تقویت اقتصاد شبکهای زمینه ارتقای ضریب نفوذ ارتباطات ثابت، سیار و اینترنت کشور حداقل بهترتیب 50درصد،35درصد و 30درصد، آحاد جمعیت کشور و همچنین ایجاد ارتباط پرظرفیت و چند رسانهای حداقل در شهرهای بالای پنجاه هزار نفر و افزایش ظرفیت خدمات پستی به20 مرسوله بر نفر را فراهم آورد....»
در بند الف، به دو نکته اشاره شدهاست: یکی «ارتباطات گسترده با کیفیت» و دیگری «ارتقای ضریب نفوذ ارتباطات ثابت، سیار و اینترنت کشور». در مورد دوم، آمارها نشان میدهد که حداقل ضریب نفوذ درخواستی تامین شدهاست اما چند سؤال را در ذهن ایجاد میکند:
1 - اگر رقبای مخابرات در بخش خصوصی (ایرانسل) نبودند و مردم امکاناتی نظیر مبلغ کمتر ودیعه، GPRS، سیمکارت اعتباری را از این رقبا نمیدیدند، مخابرات حاضر میشد ودیعهها را کمکند یا سیمکارت اعتباری بدهد تا با فروش سیمکارتهای اعتباری به رقم مورد نظر در ضریبنفوذ همراه برسد؟
اگر بدون رقبا هم اینکار را میکرد، پس چرا در 10 سال گذشته اینکار را نکرد؟ ارتباطات سیار، حتی پیش از آمدن ایرانسل و تبلیغات آن، بهخودش اجازه نمیداد که رقمی حتی اندک، صرف تبلیغات کند، چون انحصار تماما در اختیار خودش بود و هرکاری که میخواست با مشتری میکرد، مثلا هرچقدر که میخواست، مبلغ ودیعه قرار میداد.
چرا مشتری که 7سال پیش 600هزار تومان ودیعه داده، الان برای پسگرفتنش، تنها 250هزار تومان بهاو داده میشود؟ یعنی مخابرات اینهمه مدت ضرر میداده که 600هزارتومان را با این نرخ تورم در طول 7، 8 سال کردهاست 250هزارتومان؟
2 - رشد کمی شبکه تلفن همراه بهچهقیمتی انجام شدهاست؟ کیفیت در کجای این ارقام وجود دارد؟ کشورهایی که قرار است در سندچشمانداز به آنها برسیم، الان سالهاست که شبکه همراهشان، نسل 3 و 5/3 است و بعضا میخواهند در آیندهای نزدیک به نسل چهارم ارتقا پیدا کنند. مخابرات ما نهتنها در نسل 5/2 مانده، بلکه در ارائه امکاناتی نظیر GPRS هم ماندهایم!
3 - درآمد میلیاردی مخابرات در روز که بابت قطع تماس یا ارتباط مجدد یا حتی تکرار چندینباره جملات پشت تلفن میشود، صرف چه کاری میشود؟ آیا این درآمد نباید برای افزایش کیفیت شبکه صرف شود؟
4 - وقتی خیلی از گوشیها فارسی را پشتیبانی نمیکنند، وقتی به تولیدکنندگان بزرگ جهانی، سفارش گوشی خاص بهزبان فارسی داده نمیشود، پول کلان افزایش تعرفه SMS لاتین کجا میرود؟
5 - در بحث اینترنت درحالی به تعداد کاربران ما در منطقه (رقم ادعایی 18میلیون) افتخار میشود که سرانه کاربران ما در منطقه بسیار اندک است و از این نظر قابل مقایسه با کشورهای عربی حوزه خلیجفارس یا ترکیه نیستیم.
اما سؤال این است که ارائه اینترنت با فناوری منسوخشده Dial up افتخار است؟ که بعد هم بگوییم ما به مردم اینترنت دادهایم اما تنها کاربردشان «چتکردن» است.
خوب پدرجان، وقتی با اینترنت منسوخشده Dial up کار دیگری نمیشود کرد، چه انتظاری از مردم دارید؟ که با سرعت دانلود 4کیلوبیت در ثانیه، تجارت الکترونیکی کنند؟
بههرحال، اینها موارد کوچکی است که اشکالات بزرگی به روند پیشرفت کشور و بهخصوص آنچه مقام معظم رهبری در سندچشمانداز 20ساله برای کشور روی آن تاکید دارند، ایجاد میکند، مواردی که امیدواریم از چشمان تیزبین نمایندگان متعهد ملت در مجلس هشتم دور نماند.