و این تنها در سایه انتقال اطلاعات به ذهن شاگردان حاصل نمیشود بلکه در برنامههای مدارس باید روشهایی گنجانده شود که از طریق آنها دانشآموزان قابلیتهای چگونه آموختن را از طریق نظم فکری بیاموزند و در زندگی روزمره خود به کار برند. برای این منظور محیطهای آموزشی و روشهای حاکم بر آنها، باید به صورتی سازماندهی شوند که دانشآموزان را به جای ذخیرهسازی حقایق علمی با مسائلی که در زندگی واقعی با آنها مواجه میشوند درگیر سازند.
جان دیویی در کتاب چگونه فکر میکنیم درباره مفهوم تفکر میگوید: عملی است که در آن موقعیت موجود، موجب تایید یا تولید واقعیتهای دیگر میشود، یا روشی است که در آن باورهای آینده براساس باورهای گذشته پایهگذاری میشود. (شعبانی،1382، ص44)
ویژگیهای ذهن متفکر
در آموزش سنتی فعالیت اصلی کلاس برعهده معلم است و معلم فعالانه به ارائه اطلاعات و دانش سازمان یافته میپردازد و درصدد است تا آنها را به ذهن شاگردان منتقل کند و دانشآموزان منفعلانه باید اطلاعات مورد نظر را حفظ کرده و در زمان ارزشیابی به خاطر آورده و پاسخ دهند. در این روش تاکید بر محتوای درس است و اغلب کتاب درسی و معلم منبع اطلاعاتی محسوب میشوند، ولی در آموزش برای متفکر بار آمدن دانشآموز، معلم نقش راهنما و تسهیلگرا را دارا بوده و دانشآموزان فعالند و در پی کسب اطلاعات از منابع دیگری علاوه بر معلم و کتاب درسی هستند. همچنین به جای تاکید بر محتوا بیشتر بر روش تاکید دارند و حجم اطلاعات دریافتی در درجه اول قرار ندارد و لزومی به حفظ کردن مطالب درس بدون درک و فهم آنها نیست(سیف، 1379)
عوامل بستر ساز تفکر
دانش: اگر فرد درباره چیزی که میخواهد بیندیشد، ادراک یا دانشی نداشته باشد قادر به تفکر و تجزیه و تحلیل آن موضوع نخواهد بود، به همین دلیل درباره هر موضوعی که میخواهیم در مورد آن از این روش استفاده کنیم باید دانشآموزان راجع به آن اطلاعاتی داشته باشند و در غیر این صورت لازم است این اطلاعات یا منابع و راههای کسب آنها را به شاگردان بگوییم و با آنها آشنا کنیم.
منش یا مشرب: دانشآموزان کمکم باید به این روحیه ودید برسند که باید با تردید منطقی به مسائل نگاه کنند و درباره هر موضوعی بدون تعصب و گرایش خاصی عمل کنند.
اقتدار: گرایش انتقادی معمولا مورد توجه یا پذیرش قرار نمیگیرد. متفکران منتقد، اهل مباحثه و پر سر و صدا هستند. آنان در واقع ماشین جامعه را به حرکت در میآورند و به سختی میتوانند بین خطوط کاوشگری و خطر کردن گام بردارند. (شعبانی، 1382، ص89) در کلاس درس هم باید برای شاگردان این اطمینان حاصل شده باشد که اگر مطلبی را برخلاف نظر معلم یا کل کلاس ابراز داشتند و از آن حمایت کردند مشکلی برای آنان به وجود نمیآید. آنها باید در بحث همه شاگردان به صورت منطقی به ارائه نظرها و دیدگاههای خود بپردازند و کسی به خاطر عقیده یا نظری مورد ملامت قرار نگیرد بدینترتیب کمکم شاگردان یاد میگیرند که اگر در جمعی نظری مخالف آنها داشتند ابراز کنند و با دلیل از آن دفاع کنند.
سازماندهی کلاس درس برای اندیشیدن
ایجاد تعادل بین محتوا و کنش متقابل: اگر تلاش معلمان در فرآیند یاددهی – یادگیری تمام کردن کتاب درسی و آماده کردن شاگردان برای آزمون نهایی باشد این روش از دیگر فعالیتهای آموزشی از جمله پرورش تفکر در کلاس جلوگیری میکند.
ایجاد تعادل بین سخنرانی و کنش متقابل: معلم باید از طریق تشویق مباحثه و پرسش و با استفاده از دیگر روشهای مناسب برای تبادل اندیشه در کلاس درس، بین سخنرانی خود و کنش متقابل دانشآموزان تعادل ایجاد کند.
طراحی فضای کلاس: فضای آموزش در پرورش مهارتهای تفکر انتقادی نقش بسیار ارزندهای دارد. سازماندهی و آرایش کلاس درس به منظور ایجاد فضایی برای تعامل بسیار دشوار اما مفید و موثر است. در ذیل به پنج نکته اساسی که برای موثرتر شدن این امر اشاره دارد پرداخته میشود:
1 - هر جلسه را با طرح یک مسئله شروع کنید:در ابتدای شروع هر درس تدریس را با یک سؤال یا مسئله جذاب شروع کنیم که باعث جلب توجه دانشآموزان به درس مورد نظر شود.
2 - برای تشویق شاگردان به تعمق، از سکوت استفاده کنید:علاوه بر روشهای حل مسئله، بحث و گفتو گو و حتی تبادل پرشور عقاید، سکوت هم میتواند به رشد تفکر انتقادی کمک کند.
3 - فضای کلاس طوری مرتب شود که باعث کنش متقابل شود: شرایط فیزیکی کلاس درس در ایجاد محیطی مناسب برای تفکر انتقادی بسیار حائز اهمیت است. فضای کلاس درس باید طوری طراحی شود که تبادل اندیشه را تسهیل کند. قرار دادن صندلیها و میزها در صف مستقیم و پشت سر هم، تبادل اندیشه و تفکر جمعی دانشآموزان را غیرممکن میسازد. معلمها با استفاده از تخیل و اندکی تلاش میتوانند وضعیت فیزیکی کلاس درس را اصلاح و فضایی ایجاد کنند که باعث تبادل افکار دانشآموزان شود. در کلاسهای کوچک و کم جمعیت میتوان میزها و صندلیها را به صورت نیمدایره، دایره، چهارگوش یا به شکل «U» یا «نعل اسبی» مرتب کرد و در کلاسهای بزرگتر هم میتوان شاگردان را به گروههای کوچک تقسیم کرد. در این گونه سازماندهی کلاس، هدف اصلی این است که دانشآموزان یکدیگر را ببینند و با یکدیگر به مباحثه و فعالیت بپردازند.
4 - به وقت کلاس بیفزایید:تفکر زمانی پرورش مییابد که دانشآموزان فرصت کافی برای تعمق و تفکر داشته باشند. کلاس درس با زمان محدود، برای پرورش تفکر مفید و موثر نخواهد بود و کلاسهای طولانی برای آموزش فنون تفکر انتقادی بسیار بهتر و موثرتر از کلاسهای کوتاه مدت هستند، از اینرو، معلمان باید در صورت کمبود وقت تلاش کنند بر وقت کلاس بیفزایند تا دانشآموزان فرصت بررسی، تبادل اندیشه و تجزیه و تحلیل اطلاعات را بیابند.
5 - محیطی پذیرا ایجاد کنید: تلاش برای تشویق دانشآموزان به بحث و تبادل اندیشه به محیطی پذیرا نیاز دارد، یعنی جایی که هم دانشآموزان در آن احساس امنیت کنند و هم معلمان بتوانند به یکدیگر اعتماد و اطمینان داشته باشند. معلمان باید با دقت و احترام به اظهارنظرهای دانشآموزان گوش دهند. آنان میتوانند به طور مستند و معقول اظهارات نادرست دانشآموزان را رد کنند، اما هرگز نباید خود دانشآموزان را طرد کنند یا مورد سرزنش قرار دهند. معلمان باید برای اظهارات غلط یا درست دانشآموزان در فرآیند بحث و تبادل اندیشه ارزش یکسانی قائل شوند چون محصول اندیشه آنان است و زمینهای برای اندیشه مجدد فراهم میکند.