این استاد دانشگاه 78ساله و رئیس هیئتمدیره مهندسان مشاور طرح و معماری که از نخبگان کشورمان است، جای سردیس و مجسمه مشاهیر را در محلهها خالی میداند که میتواند به زنده نگه داشتن نام و شناخت بیشتر شهروندان از مفاخر ملی و خدمات آنها کمک قابل توجهی کند. گفتوگوی کوتاه ما با وی را در ادامه میخوانید.
به نظر شما المانها و احجام نصب شده در محلهها، بیشتر عابران را به تفکر درباره آنها وامی دارد یا به زیبایی آن بخشها کمک میکند؟
فضاهای عمومی شهری بستر رشد و تکامل جامعه شهری هستند. به همین خاطر ایجاد کیفیت در آنها امری ضروری و انکارناپذیر در توسعه پایدار فضای شهری است و درصورت بیتوجهی به آن، تهدیدهایی در عرصه شهر به وجود میآورد. مبلمانها، المانها، تندیسها، احجام و... که در فضاهای شهری نصب میشوند و استفاده عمومی دارند، میتوانند به فضای شهری روح ببخشند. به همین دلیل آنها در ایجاد یک فضای زیبا و اتمسفر هنری در محلهها و معابر نقش ایفا میکنند و به اطراف خود هویت و ویژگی خاصی میبخشند. همچنین روح زندگی را در کالبد شهری میدمند چون انسان ناخودآگاه جذب عظمت و زیباییها میشود. در کنار این موضوع، این احجام و المانها ذهن انسان را بهعنوان یک موجود متفکر درگیر و در حرکت او مکث و تأمل ایجاد میکند. همین ویژگی باعث ماندگاری این آثار میشود؛ چراکه هر چیزی که سبب درگیری ذهن شود در اذهان باقی میماند.
آیا همه نمادها و تندیسها دارای این ویژگیها هستند؟ خودتان آثاری دیدهاید که این ویژگیها را داشته باشد؟
متأسفانه آثار خوب و قابل تأملی ندیدهام و تعدادشان کم بوده است. جای تأسف است که گاهی برخی از اقدامها که با هدف زیباسازی محلهها انجام میشود بیشتر منجر به نازیبایی میشوند، مثل نصب درختان الکتریکی و برخی از بیلبوردها. برخی مواقع هم نمادهایی در محلهها نصب میشود که کمتر به زیبایی آنها توجه شده است. بهعنوان مثال یادم هست آبنمایی در یک میدان ساخته شده بود که سازه آن قرمز رنگ بود. بدون شک چنین سازهای بیشتر از هر چیز اغتشاش بصری ایجاد میکند.
به نظر شما جای چه نوع مجسمههایی در محلهها خالی است؟
در کشور ما کمتر به ساخت مجسمه و سردیس افراد توجه میشود، در حالی که ضمن زیباسازی معابر، منجر به ایجاد فخر برای ما میشوند. در سفری که به ازبکستان داشتم مجسمه شاعران زیادی از جمله رودکی، نوایی، غزالی و... را در آنجا دیدم. اینها از افتخارات کشورمان هستند و باید تندیس آنها در شهرها، محلهها، بوستانها و معابر نصب شود. اینطور میشود که گاهی نام شاعران ما توسط کشورهای دیگر مصادره میشود و ادعا میکنند متعلق به آن کشورها بودهاند، درصورتی که از افتخارات ملی ما هستند.
به نظرتان ساخت این مجسمهها و احجامی از این قبیل که عابران با دیدن آنها به سرعت متوجه موضوع اثر میشوند، بهتر است یا نصب المانها و مجسمههای مدرن و انتزاعی؟
به نظر من هر دو خوب است.
ولی برخی از هنرمندان اعتقاد دارند نصب مجسمههای ساده در معابر مثل این است که لقمه آمادهای در دهان رهگذران بگذاریم چون آنها را به تفکر ترغیب نمیکند؟
همانطور که گفتم نصب هر دو نوع المان ضرورت دارد، اما اعتقاد دارم معماری خوب الزاماً معماری لوکس و گرانقیمت نیست، ساخت و نصب احجام پیچیده هم به معنای خوب و اثرگذار بودن آنها نیست. گاهی میتوان با نصب نماد سادهای، به شاد کردن روح و روان عابران در این شهر کمک کرد که ممکن است فکر آنها درگیر دهها مشکل زندگی وکاری است. در روستاها و شهرهای کوچک ساکنان نسبت به اطراف خود شناخت بیشتری دارند، روابطشان با دوستان و آشنایان بیشتر است و همه اینها سبب آرامش خاطر افراد میشود چون شناخت موجب امنیت و آرامش خاطر است؛ چیزی که در کلانشهرها خیلی کم است. زندگی در کلانشهر افراد را دچار یک بیتفاوتی میکند و نمیتوانند به همه جزئیات به دقت تمام بیندیشند، چراکه دقت هرچه بیشتر در جزئیات موجب میشود که به فرد آسیب بیشتری از لحاظ روانی وارد شود.
در گفتوگو با تعدادی از ساکنان منطقه ۱۷، آنها از نامفهوم بودن برخی از المانها و احجام گلایه داشتند. به نظر شما چطور میتوان به شهروندان آموزش داد تا مفهوم چنین نمادهایی را درک کنند؟
این افراد مقصر نیستند، چراکه برخی از احجام بسیار پیچیده هستند. از طرف دیگر قرار نیست همه مردم با دیدن این آثار متوجه شوند که هدف طراح از ساخت آنها چه بوده است. حتی ممکن است افراد متخصص هم با دیدن این آثار برداشتهای متفاوتی از آنها ارائه دهند. با این وجود میتوان از فضای مجازی برای افزایش سطح آگاهی مردم استفاده کرد. تا قبل از شیوع ویروس کرونا برخی افراد از فضای مجازی دور بودند، اما این بیماری باعث شد تا همه ما به سمت این فضا برویم و کارهایمان را به وسیله آن انجام بدهیم.
منطقه ۱۷ به دلیل تقدیم ۴ هزار شهید، به «دارالشهدا» معروف است و بیشتر احجامی که در معابر، بوستانها و محلههای آن نصب شده، درباره موضوع شهید و شهادت است. آیا لازم است در این منطقه از نمادهای دیگری هم استفاده کرد؟
صددرصد. ساکنان چنین منطقهای در کنار مشاهده این احجام نیازمند دیدن آثار هنری متفاوتی هستند تا روحیه شاداب خود را حفظ کنند. من فکر میکنم نه تنها در خانه، بلکه در مقیاس بزرگتر یعنی محلهها و شهرها، باید حق انتخاب برای مردم بگذاریم. فضاها چه در خانه و چه در بیرون از خانه باید تنوع داشته باشد.
آیا میتوان رنگ و لعاب نمادهای قدیمی را که در محلهها وجود دارد تغییر داد؟ بهعنوان مثال، تعویض رنگ برج آزادی ممکن است؟
خیر. این نمادها میراث تاریخی ما هستند و باید با حفظ و نگهداری دقیق آنها، برای آیندگان باقی بمانند و مانع از بین رفتن یا تغییر آنها شویم.
نظر شما