همشهری آنلاین: سلمان زند: احیای اعتماد اجتماعی و ضرورت پاسخگویی بهموقع به نارضایتیهای مردم موضوعی است که این روزها بیش از هر زمان دیگری مورد توجه است. بروز شرایط دشوار اقتصادی در روزگار تحریم و افزون بر آن ظهورمشکلات دیگری چون بحران آب و خشکسالی در برخی نقاط کشور، قطع برق و... مواردی است که یکی بعد از دیگری بسترساز نارضایتی اجتماعی در برخی اقشار کشور شده و مستقیم و غیرمستقیم اعتماد عمومی را نشانه گرفته است؛ موضوعی که مکررا از سوی صاحبنظران و برخی مسئولان نسبت به احیای آن هشدار داده میشود. در همین فضا شماری از مراجع عظام قم نیز در دیدار رئیسجمهور با ایشان بر اولویت قراردادن کسب رضایت و اعتماد مردم از سوی دولت جدید تأکید کردهاند.
درباره اهمیت احیای اعتماد عمومی و چگونگی پاسخ به نارضایتیهای بروز یافته مردم با مصطفی هاشمیطبا از چهرههای شناختهشده جریان اصلاحات به گفتوگو نشستیم. او با تأکید بر اینکه صرفا با حرف نمیتوان نارضایتیهای بروزیافته را برطرف کرد و باید در عمل تلاشهای جدی بشود، گفت: باید صادقانه سیاستها و مشکلات کشور با مردم در میان گذاشته شود. مشروح این گفتوگو به شرح زیر است:
- هر از گاهی موجی از نارضایتیهای اجتماعی در قالب اعتراضات مردمی و خیابانی با تحصنهای صنفی بروز و ظهور مییابد. بهنظر شما دولت جدید چگونه میتواند این اعتماد عمومی را ترمیم کند؟
برای پاسخ به این سؤال باید وضعیت کشور را دید و براساس آن شرایط و موقعیت را تحلیل کرد. ما در تحریم آمریکا و به تبع آن خیلی از کشورهای دیگر هستیم. روابط بانکیمان قطع شده است. امکانات اقتصادیمان بهشدت کاهش پیدا کرده و بدون آنکه سیستم و برنامهای را تنظیم کنیم که با این مسئله مقابله کند و موضوع را هم با مردم در میان بگذاریم، خواستهایم روال زندگی عادی را ادامه دهیم؛ خب این دو با هم متعارض و متناقض است.
کشوری که حداقل روزی ۲ میلیون بشکه نفت میفروخته و پول داشته و هزینه میکرده است، حال این منبع درآمدش قطع شده و طبیعی است که امکاناتش کم میشود و مشکل پیدا میکند. در این وضعیت باید در داخل بهگونهای دیگر رفتار میشد و مردم توجیه میشدند اما این اتفاق نیفتاد؛ یعنی در این سالها، امکانات کم و فشارهای خارجی زیاد شد اما در داخل هم علیه دولت فشار و تبلیغات زیادی صورت گرفت؛ یعنی رقبای دولت در جهت همان تحریمهای خارجی، موجب کاستن از میزان اعتماد عمومی شدند. یعنی در حالی که مثلا همه مسئولان باید در موضعی مشترک شرایط دشوار و ضرورت همراهی مردم را تشریح میکردند اما برخلاف این، شروع به نقد کردند و به جای اقناع جامعه به شرایط دشوار، انتظارات عمومی را بالابردند. مثلا مکرر میگفتند باید وضع معیشت را بهتر کنیم و... بیوقفه هم این اظهارات را بیان میکردند؛ در نهایت روندی شکل گرفته که خروجی آن شگفتی آرای باطله در انتخابات شد و اعتراضات جسته و گریختهای که هماکنون شاهد آن هستیم.
- در شرایط فعلی چه باید کرد؟
در نخستین گام یا باید کاری کرد که تحریمها برداشته شود و مجددا امکانات مالی زیاد شود و بهنوعی گشایش در جامعه ایجاد شود یا اینکه با مردم صحبت شود تا در حقیقت راضی به این حکومتداری و روابط خارجی ما باشند. این هم بهسادگی انجامپذیر نیست و نمیتوان با بیان چند کلمه حرف، اعتماد مردم را برگرداند.
(متأسفانه گویی برخی در این جامعه زندگی نمیکنند. منهای مشکلات فراوانی که محرومان دارند یا مسئله عمومی و فراگیری مانند کمآبی و... مردم هر کدام مشکلات خود را دارند و ما هم فکر میکنیم با سکوت و درخواست تحملکردن از مردم نارضایتیها میگذرد.)
احیای اعتماد اجتماعی، مسئلهای نیست که با پیشنهاد شخصی حل شود و نیازمند کار جمعی و حسابشده است. اما بهنظر من در گام اول باید مسئولان با مردم صادق باشند. این صداقت هم باید در زمینههای مختلف باشد. مشکلات و مسائل را باید به مردم گفت و صادقانه عمل کرد. امروز دیگر نمیتوان خبرها را پوشاند. چون خبرها بهسادگی در فضای مجازی در دسترس مردم قرار میگیرند؛ مثلا مسئله بحران آب را ببینید. مسئولان ما فقط بهدنبال این هستند که آب را از جنوب کشور به جاهای مختلف بکشانند؛ یعنی دنبال منابع آب هستند نه دنبال مصرف درست و بهینه آن. خب آب هرقدر تهیه شود پس از چندی دوباره کم میآید چون درست مصرف نمیشود.
در گام دوم هم باید در قبال مشکلات یکصدایی در کشور حاکم باشد و به نسخهای مشترک برای عبور از مسائل رسید؛ چرا که صرفا با حرفزدن و حرفدرمانی نمیشود مسائل را پیش برد، مردم اقدام عملی راهگشا میخواهند.
- شما چندبار تأکید کردید که باید با صداقت با مردم حرف زد. شاید پیشبینی مسئولان این بوده که با گفتن برخی موضوعات کار سختتر و مشکلات بیشتر و پیچیدهتر میشود و در واقع برخی مصلحتاندیشیها مانع از گفتن شده است.
اگر مردم را محرم ندانیم، کار سختتر میشود. در مکانیک اگر جسمی در سراشیبی قرار بگیرد تحت نیرویی، شتابش رو به پایین افزایش مییابد. الان هم جامعه ما در چنین وضعیتی قرار گرفته و این فشار رو به افزایش است. باید با گفتن دلیل افزایش این نیرو و شتاب، جامعه را آرام کنیم و اعتماد را برگردانیم.
متأسفانه برخی تصور میکنند چند بیانیه بنویسند میتوانند مشکلات را حل و کشور را اداره کنند اما خیر نمیشود. اداره مملکت بسیار پیچیده و سخت است.
- آقای رئیسی اخیرا با فعالان، کارشناسان و منتقدان تماس گرفتهاند و از آنها خواستهاند که نظراتشان را برای حل مشکلات به دولت منتقل کنند. آیا این نظرات و عمل به آنها ممکن است در اینباره تأثیر مثبتی داشته باشد؟
این که بخواهیم فکر کنیم اصل این اقدامات در جلب عمومی تأثیری دارد، خیر ندارد و نمیتواند تأثیری در نگاه مردم داشته باشد. مردم باید عمل را ببینند و نتایج را در زندگی خود حس کنند. اما این که از نظرات چه نتیجهای بگیرند و... بستگی به این دارد که این پیشنهادها چه باشد و اصلا ببینیم دولت میتواند به آنها عمل کند یا خیر؛ چون ممکن است برخی پیشنهادها به تأیید و تصمیم دیگر نهادها یا حتی تأیید مقام معظم رهبری نیاز داشته باشد. پس چندان هم نمیتوان به چنین اقداماتی امیدوار بود.
به نظر من این روش حکومتداری که تصمیمات اینقدر پراکنده است و بعضا بدون کارشناسی است و حتی وقتی کارشناسی میشود، عمل نمیشود باید تغییر کند. مثلا برنامه ششم توسعه را ببینید، کمتر از ۲۰ درصد آن اجرا شد. خب این برنامه را عقلای ما نوشته بودند اما اجرایی نشد. وقتی چنین برنامهای اجرا نمیشود، تصمیمات جدید هم اجرا نخواهد شد.
نظر شما