این جمله، نخستین ماده از آییننامه 16مادهای «هفته کتاب» است که در سال 1345 به تصویب «وزیر آموزش و پرورش» و «وزیر فرهنگ و هنر» وقت رسید، تا «همه ساله در آخرین هفته آبان ماه مراسمی بدین نام در کشور برگزار شود.»(ماده 2)
کارشناسان برای رسیدن به دو هدف اصلی در این طرح، عوامل متعددی را پیشبینی کردند تا بتوان تاثیر حداکثری به نگرش مردم جامعه بر امر کتاب و کتابخوانی گذاشت.
ماده چهارم از این آییننامه به این موارد اشاره دارد که در آن به ترتیب «ایراد پیامها و سخنرانیها»، «ایجاد نمایشگاه در نقاط مختلف کشور»، «انتشار جزوهها و نشریات»، «چاپ تمبر یادبود هفته کتاب»، «تهیه مدال یادبود کتاب»، «تهیه فیلم و اسلاید»، «بازدید طبقات مختلف مردم از کتابخانهها، نمایشگاههای کتاب، چاپخانهها»، «تشویق اهل قلم و کتابداران از طریق اهدای جوایز یا پیشنهاد اعطای نشان و مدال در هفته کتاب»، «کمک به توسعه و تکمیل کتابخانههای موجود» و «هر نوع اقدام ابتکاری و پیشبینی نشده دیگری که در راه نیل به هدف مفید فایده باشد» پیشبینی شده است.
اما این آییننامه از زمان تصویب تا سال 1370 اجرایی نگردید تا این که اولین دوره این مراسم در آبان ماه سال 1370 با عنوان «اولین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران» برگزار شد.
هفته کتاب و ترویج کتابخوانی
برگزاری این مراسم که معمولا در دهه 28 آبان تا هفتم آذر ماه با قصد ایجاد انگیزه به کتاب و کتابخوانی در میان مردم صورت میگیرد و اغلب به روزهایی چون «کتاب و پدیدآورندگان»، «کتاب، صنعت و کارگر»، «کتاب و دانش آموز»، «کتاب و دانشجو»، «کتاب، کتابدار و اطلاعرسانی»، «کتاب، خادمان نشر و حامیان نسخ خطی»، «کتاب و رسانه»، «کتاب ایران در جهان» و... نام گذاری میشود، همیشه مورد نقد و نظر کارشناسان بوده است، چون منتقدان بر این باورند که کتاب را در طول یک هفته نمیتوان به خانههای مردم برد، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم در سخنرانی مراسم افتتاحیه سیزدهمین دوره این مناسبت به سیاستهای انجام شده در دورههای مختلف هفته کتاب انتقاد کرد، چون وی معتقد است که سیاست دولتهای پیشین در هفته کتاب در جهت تولید این محصول فرهنگی بوده است، نه تبلیغ آن.
محمدحسین صفارهرندی میگوید:«پیش از این، سیاست و برنامهریزی در هفته کتاب بیشتر به سمت و سوی تولید کتاب و پدیدآورندگان کتاب بود، در حالی که جامعه ما با کمبود کتابخوان روبهرو است و ضرورت دارد این روند تغییر کرده و ما به سمتی حرکت کنیم که این هفته به عنوان موسم ترویج کتابخوانی و تکثیر کتابخوانان باشد و همین امر باعث رونق کار پدید آورندگان و ناشران هم خواهد شد».
اما جعفر ابراهیمی(شاهد) با بیان این مطلب که سیاست هر چه که باشد نمیتوان در طول یک هفته به کتابخوان شدن مردم کمکی کرد، میگوید:«برگزاری این هفتهها به هیچ وجه در کتابخوان شدن مردم اثرگذار نبوده است، این را میتوان از شمارگان کم کتابها و خریده و خوانده نشدن این آثار دانست.
اینها نشان میدهد از زمانی که تعداد نمایشگاهها زیاد شده، تعداد کتابخوانها و شمارگان کتابها پایین آمده است».
وی ادامه میدهد:«وقتی تنها یک هفته را به موضوعی چون کتاب اختصاص میدهیم، مسلما تاثیرگذاری کمی خواهد داشت. کتاب موضوعی نیست که در سال فقط یک هفته برای آن کاری انجام داد. باید هر روز، هر ماه و هر سال به نام کتاب باشد. متاسفانه در کشور ما فقط یک هفته به نام کتاب است و بعد از آن دیگر همه چیز تمام میشود. ای کاش برنامهای ریخته میشد تا کتاب به خانههای مردم میرفت و کتابخوانی جزئی از زندگی افراد میشد».
محسن پرویز – معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی – هم با این سخنان موافق است و از کارشناسی بر روی طرحهایی خبر میدهد که در جهت رفع دغدغههای ابراهیمی و همفکرانش است.
وی میگوید:«برای فرهنگسازی در امر کتاب و کتابخوانی نیاز به یک کار زیربنایی و دراز مدت داریم که طبیعتا در یک هفته و یا یک سال انجامپذیر نیست، بنابراین میبایست مسیرهایی را که در درازمدت منجر به این فرهنگسازی میشود، پایهریزی کنیم و اقداماتی را هم که قصد انجام آن را داریم با بهرهگیری از ظرفیتهای موجود و توانمندیهای بالفعل جامعه طرحریزی کنیم».
وی با اشاره به کمیت کارهایی که در سالهای گذشته انجام شده، ادامه میدهد: «بخشی از کارهایی که همیشه انجام میشود، از جهت گزارش دادن به مسئولان مختلف است که این در گذشته خیلی وقتها انجام شده، ولی ما سعی داریم خیلی به این کار بها ندهیم، چون با این اعداد و ارقام خیلی موافق نیستیم. ما در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر این باوریم که همیشه همین چیزها مشکلساز بوده است، مواردی چون این نکته که همیشه بگوییم آمار ما از این تعداد به آن تعداد رسیده است و... البته این کارها بیتاثیر نیست، اما همه چیز هم نیست».
مجید حمیدزاده – مدیر کل کتاب و کتابخوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی – هم در پاسخ به این سوال که آیا در مقطعی به نام هفته کتاب میتوان مردم را کتابخوان کرد، بیان میدارد: «میگویند:«آب دریا را اگر نتوان کشید – هم به قدر تشنگی باید چشید» ما هم اگر نتوانیم نیازهای مطالعاتی مردم را در این مدت برآورده کنیم و شوق و رغبت مطلوبی را که مورد نظر است، در آنان ایجاد کنیم، حداقل باید تمام توان خود را برای ایجاد شوقی کوتاه در میان مردم به کار بگیریم تا در هفته کتاب، حتی به صورت مقطعی و کوتاه این شور و شوق پدیدار شود».
وی ادامه میدهد:«ما باید سعی کنیم که این کار را از حالت مقطعی خارج کنیم که برنامههایی هم برای این کار در نظر گرفته شده است، منتها برخی از اینها در حوزه ما به تنهایی قرار ندارد و همه نهادها باید در این کار به صورت تمام وقت به مردم اطلاعرسانی کنند».
سیدامیرمسعود شهرامنیا هم به دلیل شغلی که دارد، سالهاست با کتاب و هفته آن آشناست. وی که مدیرعامل نشر شهر است، اعتقاد دارد در این هفته تنها برخی از اصحاب فرهنگی و هنری با این جریان درگیر میشوند و مردم عادی و عامی کمتر با این موضوع آشنا هستند.
وی میگوید:«واقعیتی که درباره هفته کتاب وجود دارد، این نکته منفی است که برگزاری آن در سطحی غیرعمومی باقی مانده است. یعنی معمولا تنها گروهی خاص از اصحاب فرهنگ و هنر فقط با این جریان درگیر میشوند و مردم عادی و عامی کمتر با این موضوع درگیر هستند و در نهایت تدبیر خاصی که برای کتابخوانی مردم و اثرگذاری در این قشر وجود داشته باشد، دیده نمیشود».
وی با طرح این پرسش که «ایراد کار کجاست؟» ادامه میدهد: «نمی دانم! البته شاید خیلی به هفته کتاب و کار فرهنگی در این دوره مربوط نباشد، چون اساسا در امر ترویج کتابخوانی باید کارهای بهتر و گستردهتری از یک برنامهریزی مقطعی و موقتی در هفته کتاب انجام داد. باید از تجهیز کتابخانهها تا توجه به تنوع نیازهای مردم در عرضه کتابها، گسترش کتابفروشیها در مکانهای عمومی، مساجد، فرودگاهها و... اقدام کرد به این علت که هفته کتاب نمادین است و نمیتوان در این مناسبت، به انجام کارهای زیربنایی پرداخت».
خرید کتاب برای تجهیز کتابخانهها
سهم کم مطالعه در جامه ایران علتهای مختلفی دارد که مهمترین این موارد گران بودن کتاب است.
به همین دلیل شاید رونق بیشتر کتابخانههای عمومی و تجهیز آنها به کتابهای مختلف و چاپ جدید، در درازمدت بر جریان کتابخوانی جامعه اثرگذار باشد، چیزی که در آییننامه هفته کتاب گنجانده و از آن با عنوان «توسعه و تجهیز کتابخانههای عمومی و مدارس در سراسر کشور» یاد شده است.
سید جلال یحییزاده فیروزآبادی – عضو کمیسیون فرهنگی مجلس – هم گرانی کتاب را علتی بر خوانده نشدن این کالای فرهنگی میداند و تاکید میکند: «انقلاب کردیم برای اسلام، تا بتوانیم یک کشور اسلامی داشته باشیم، اسلامی که بزرگترین معجزه آن یک کتاب آسمانی است، بنابراین در چنین مملکتی واقعا باید به کتاب و کتابخوانی توجه شود. اما آنچه که آمار از کتابخوانی در کشور نشان میدهد، این است که میزان کتابخوانی در کشور ما در شان نظام و مملکت نیست».
این عضو کمیسیون فرهنگی مجلس ادامه میدهد:«یکی از عواملی که موجب گردیده تا میزان مطالعه در کشور رشد نیابد، گرانی کتاب است؛ از اینرو متولیان امر باید یارانههای لازم را در اختیار افراد قرار دهند تا هر فرد از هر قشری بتواند از کتابهای مختلف بهرهمند شود».
مرتضی ریاحیپور – مدیر انتشارات زرین – با اشاره به این که توجه بیشتر صدا و سیما و مطبوعات به مقوله کتاب، تاسیس کتابخانه در تمام مدارس و خریداری مستمر کتاب از ناشران توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جهت تجهیز کتابخانههای عمومی کشور از راهکارهای ترویج فرهنگ کتابخوانی در کشور است، میگوید: «لازم است در مدارس ابتدایی، درسی به نام کتابخوانی و خلاصه کردن کتاب، به برنامه درسی دانشآموزان افزوده شود، تا فرزندانمان از همان سنین کودکی به طور جدی با مقوله کتاب و کتابخوانی آشنا شوند، با این وجود حمایت بیشتر دولت از ناشران در راستای کاهش قیمت تمام شده کتاب هم میتواند به عنوان یک سیاست جدی در راستای توسعه فرهنگ کتابخوانی دنبال شود».
اما لاله افتخاری – عضو کمیسیون فرهنگی مجلس – کمبود کتابخانه و گرانی کتاب را علت اصلی میزان ناچیز مطالعه در کشور نمی داند، چون معتقد است برای گسترش فرهنگ کتابخوانی در کشور، نیازمند ارادهای جمعی و همگانی هستیم تا با یک بسیج عمومی، میزان کتابخوانی و فرهنگ آن را در کشور افزایش دهیم.
وی ادامه میدهد:«البته باید دید که آیا واقعا ما در کشور با کمبود کتابفروشی و کتابخانه مواجه هستیم یا این که کتاب وجود دارد، ولی کتابخوان موجود نیست. ولی آنچه مسلم است، این که هر چه میزان مراکزی که کتاب را به خوانندگان ارائه دهد، بیشتر باشد، به تبع آن توجه افراد بیشتر به سمت کتاب جلب خواهد شد».
وی با تاکید بر این نکته که با تدوین برنامههایی مناسب میتوان هر نوع کتابی را در اختیار اقشار مختلف با هر میزان سواد و تحصیلات قرار داد، بیان میدارد:«فرهنگ کتابخوانی در کشور باید از خانوادهها شروع شود تا هنگامی که فرزندان به مدرسه وارد میشوند با این عادت که کتاب غیر درسی را نیز مطالعه کنند، کنار آمده و اقدام به مطالعه کتابهای غیر درسی کنند».
اما محمدحسن ملک احمدی رئیس هیات امنای کتابخانه های عمومی کشور با بیان این مطلب که در هفتههای کتاب ما برنامهای برای تجهیز کتابخانهها نداشتهایم، میگوید:«یکی از بحث های مطرح در هفته کتاب، خرید کتاب برای تجهیز کتابخانه های مختلف است که در غالب اعتبارات سازمانها و نهادهای مختلف انجام میشود، اما متاسفانه هیچ گاه برای ما خرید کتابی نداشتهاند، چون هر وزارتخانهای برای کتابخانههای تحت پوشش خود کتاب خریداری میکند، اما هیچ وقت برای نهاد کتابخانههای عمومی هیچ خرید و اهدای کتابی صورت نگرفته است».
وی با بیان این مطلب که نهاد کتابخانههای عمومی یک هزار و 700 باب کتابخانه دارد، ادامه میدهد:«کل اعتبارات ما برای سال 1385، 17 میلیارد و یک صد میلیون تومان است که 90درصد آن به هزینههای پرسنلی اختصاص مییابد و تنها با بخش کوچکی از این بودجه کتابها را خریداری میکنیم، اما هیچ وقت در قالب هفته کتاب به ما کتابی اعطا نشده است، با این حال برای رفاه بیشتر مردم از انجام این کار استقبال میکنیم».
سید امیرمسعود شهرامنیا هم با اشاره به این مطلب که ما در برنامهها خود قصد تجهیز کتابخانههای عمومی شهرداری و مدارس را داریم، میگوید: در این هفته سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران بیش از یکونیم میلیارد تومان به کتابخانههای عمومی اهدای کتاب خواهد داشت و سرانه کتابهای موجود در مدارس را بهازای هر نفر دانشآموز تا دو عنوان کتاب افزایش خواهد داد».
وی با تاکید بر این نکته که فعالیتهای ما با سطح معمول در دنیا و متوسط جهانی فاصله زیادی دارد، ادامه میدهد:«حجم خریدهایمان هم برای تجهیز کتابخانهها، با سطح خرید کتاب در دنیا فاصله دارد. البته بزرگترین ایراد، به ساز و کار خرید کتاب توسط نهادها باز میگردد، چون معمولا با مخاطبشناسی کمی به این خریدها اقدام و در نهایت به نیازهای مطالعاتی مردم پاسخی داده نمیشود. معمولا کتابخانهها بر اساس سیاستهای خاصی تجهیز میشوند و گاهی اوقات کتابهایی به کتابخانهها میرود که سالها به امانت گرفته نمیشود. ضمن این که میدانیم تعداد کتابخانههای عمومی ما هم بسیار کم است، امروز در تهران شهرداری 75 باب کتابخانه دارد و حدود 23باب وزارت ارشاد، با کتابخانههای خوب مساجد هم در کل 100 باب کتابخانه میشود که این برای شهری با جمعیت بیش از 12میلیون نفر اصلا مناسب نیست. ما حداقل به 10برابر این تعداد کتابخانه احتیاج داریم».از محسن پرویز علت عدم اهدای کتابی را به نهاد کتابخانههای عمومی میپرسیم، وی با اشاره به این که آقای ملکاحمدی یک بار پیش ما آمدند تا ما بودجهای را در اختیار آنها قرار دهیم، بیان داشت:«این کار را به لحاظ قانونی ما نمیتوانستیم انجام دهیم، اما اهدای کتاب امکانپذیر است که ما خدمتشان گفتیم که آن را انجام خواهیم داد و آن ماجرا در جریان است و کتابهایی به کتابخانههای عمومی اهدا می شود».
وی ادامه می دهد:«البته ما قرار نیست که متصدی انجام همه کارها در هفته کتاب باشیم، وزات ارشاد وظیفه برنامهریزی برای هماهنگی همه نهادهای مربوطه را بر عهده دارد. در این خصوص دو جلسه از ستاد برگزاری این جلسات برگزار شده و اعلام کردهایم که از همه طرحهای مناسب برای این ایام حمایت میکنیم. سیاست ما سیاست تجمیع کلیه امکانات فرهنگی موجود در اجتماع است، در نتیجه به آن بخشهایی که نیاز به پشتیبانی مالی داشته باشد، کمک میکنیم. بنابراین اگر بتوانیم از همه ظرفیتهای موجود در نهادهای مختلف استفاده کنیم، انقلاب عظیمی را در پی خواهیم داشت».