همشهری آنلاین_فاطمه عسگری نیا: سالهای سال است که دنیای مجازی بخشی از زندگی افراد جامعه شده و بسیاری، اهداف و آینده خود را در این دنیا برنامهریزی میکنند، مخصوصاً در یک دهه اخیر که خیلیها کوشیدند با بهرهگیری از این فضا ضمن غلبه بر معضل بیکاری بر رونق فضای کسب و کار کوچک راهاندازیشده توسط خود بیفزایند. وارد محلهها که میشویم این نوع کسب و کارها بیشتر به چشم میخورد، مخصوصاً در میان اقشاری چون معلولان، زنان سرپرست خانوار و حتی جوانان تازه فارغالتحصیل شده. حالا با مصوبه جدید مجلس با عنوان «صیانت از حقوق شهروندی» این نگرانی وجود دارد که در آن فعالیتهای افراد در پلتفرمهای دنیای مجازی محدود شود، سری به محلههای مرکزی پایتخت زدیم و پای صحبتهای تعدادی از کاربران فضای مجازی نشستیم تا از دغدغههای این روزهایشان برایمان بگویند.
- با کمک دنیای مجازی روی پای خود ایستادم
۳۲ ساله است. قبل از اینکه بیماری رمق پایش را بگیرد، یکی از دخترهای پر جنبوجوش خانواده بود. آسیه اقبالی، ساکن محله اسکندری در منطقه ۱۱ شهرداری تهران. ۶ سال میشود که ام. اس به جانش افتاده است. بیماریای که علت اصلی پایان بخشیدن به زندگی او و همسرش بود: «هر روز که بیماریام پیشرفت بیشتری میکرد فاصله بین من و همسرم بیشتر میشد تا جایی که یک روز از تصمیم جداییاش گفت و من که خود را ضعیفتر از همیشه میدیدم، بیچون و چرا این تصمیم را پذیرفتم و تن به تنهایی دادم. یک سال اول خیلی سخت گذشت، اما چارهای نبود. هزینههای سنگین درمان از یک طرف و افسردگی بعد از جدایی از سوی دیگر، رمقی برای ادامه زندگی در وجود بیمار و رنجورم باقی نگذاشته بود.
ادامه این روند سخت بود تا اینکه تصمیم گرفتم با راهاندازی کسب وکاری برای خود به این تلخیها پایان دهم. ساخت جعبههای فانتزی کادو نخستینکاری بود که در پیش گرفتم، هرچند دستهایم جان درست و حسابی برای این کار نداشت، اما انگیزه انجام کار مرا تشویق میکرد. شرایط جسمی اجازه فروش محصولاتم را بیرون از خانه نمیداد. بنابراین، دست به دامن پلتفرمهای دنیای مجازی شدم و به فاصله کوتاهی نتایج خوبی دریافت کردم. هرچه بیشتر میگذشت تعداد مشتریانم بیشتر میشد و حالا میتوانم ادعا کنم بعد از سالیان دراز توانستهام روی پای خود بایستم.»
او حالا نگران است زندگیای که بر مبنای کسب و کار در دنیای مجازی برای خود دست و پا کرده است در سایه مصوبه اخیر مجلس چه میشود؟ و این نگرانیها هر روز بر وضعیت جسمی او بیشتر و بیشتر تأثیر میگذارد.
- آیندهکاری ما به کجا خواهد رسید؟
آسیه فرزند نداشت، اما در مقابل او «الهام جباری» مادر سه فرزند قد و نیمقد است. الهام در محله حر ساکن است. ۵ سال میشود که پای قیژقیژ چرخ خیاطی صنعتیاش در گوشهای از خانه هزینههای زندگی را تأمین میکند: «بعد از فوت همسرم، به دلیل بیماری، زندگی سختی بر ما مستولی شد. من ماندم و سه بچه قد و نیمقد. همسرم کارگر روزمزد بود.
بنابراین، حقوق و دریافتی از خود به جا نگذاشت تا چرخ زندگیمان راحت بچرخد مجبور بودم برای تأمین هزینههای زندگی در خانه مردم کار کنم تا اینکه یکی از کارفرمایانم مرا با مجموعهای آشنا کرد که در آن ضمن حرفهآموزی به زنان سرپرست خانوار بساط کسب و کارشان را هم فراهم میکرد. بعد از شرکت در این دورهها مدتی را بهصورت روزمزد برای کارفرمای جدید کار میکردم تا اینکه کمکم بچهها بزرگتر شدند و من هم در کار مسلط شدم. تصمیم گرفتم خودم برای خودم کار کنم، چون درآمد روزمزدی کفاف هزینههای زندگی را نمیداد. بنابراین، تولید سرویس خواب را در پیش گرفتم. بازاریابی و پیداکردن مشتری کار سختی بود.
بازار در قبضه تولیدکنندگان بزرگ بود و من با سرمایه اندک امکان رقابت با آنها را نداشتم. به خاطر همین، تصمیم گرفتم با ایجاد صفحهای در فضای مجازی محصولات تولیدی خود را معرفی کنم. از قضا خیلی هم نتیجه داد. حالا بعد از گذشت سالیان متمادی که در این فضا معرفی شدهام، نمیتوانم تصور کنم در صورت اجرای مصوبه جدید مجلس، فعالیتها آیندهکاری ما به کجا خواهید رسید.»
- کسی نمیداند قرار است چه اتفاقی بیفتد
دغدغههایی که این روزها آینده مبهمی را برای یاسر و محسن، دو جوان ۲۳ و ۲۴ ساله محله شیخ هادی، ایجاد کرده است. آنها دو سال میشود که از طریق فضای مجازی کسب وکاری برای خود راهاندازی کردهاند. یاسر فارغالتحصیل کامپیوتر است و محسن گرافیک خوانده است. دوست داشتند با هم شرکتی تأسیس کنند و کسب و کارشان را اینگونه دنبال کنند، اما مشکلات اقتصادی و محدودیتهایی از این جنس به آنها اجازه این کار را نداد. به خاطر همین، تصمیم گرفتند با بهرهگیری از فضای مجازی برای خود کسب وکاری دست و پا کنند. آنها حالا با تولید محتواهای علمی و آموزشی طرفداران خود را دارند و هر روز میکوشند پردهای جدی از این دنیای جذاب را به همسن و سالهایشان نشان دهند.
محسن میگوید: «کسی نمیداند کاملاً قرار است چه اتفاقی بیفتد، اما اگر محدودیتها باعث شود کسب و کارهای خردی مانند کار ما زمین بخورد، ضربه بدی خواهیم خورد. ما در جامعهای زندگی نمیکنیم که پیدا کردن شغل برای جوانها کار آسانی باشد. حالا که هر جوان با خلاقیت و انگیزه خود توانسته کسب وکاری راهاندازی کند، نباید با اجرای چنین مصوبههایی مقابلش سنگاندازی کرد.»
- فرصتهای اقتصادی و اشتغالزایی را از جوانان نگیریم
فضای مجازی در یک دهه اخیر تغییرات قابل توجهی در بخش اشتغالهای خرد محلی داشته است. توسعه زندگی شهرنشینی هم البته به این مسئله دامن زده است. زندگی ماشینی دیگر به انسانها اجازه نمیدهد برای خرید تمامی مایحتاج زندگی خود ساعتها در فروشگاهها و مراکز خرید وقت هدر دهند، بلکه آنها میتوانند با فشردن یک دکمه ملزومات زندگی خود را خریداری کنند و با این کار ضمن صرفهجویی اقتصادی در وقت خود نیز صرفهجویی کردهاند.
حال که سالهای سال در سایه تبلیغات گسترده و هزینههای سرسامآور، مردم را به بهرهگیری از این فضا با هدف کاهش ترافیک، کاهش آلودگی هوا و رونق کسب و کار هدایت کردهایم، جایز نیست با مصوبهای مبهم، ترس و نگرانی را در میان مردم حاکم کنیم. محدود کردن فعالیت افراد در فضای مجازی که در نهایت منجر به تعطیلی کسب و کارهای اینترنتی خواهد شد، چراغ هزار شغل خانگی را خاموش کرده، ناامیدی را در جامعه رواج میدهد و باعث بروز مشکلات اجتماعی و اقتصادی فراوان در جامعه خواهد شد.
باید بپذیریم که نسل جوان امروز ما نسلی وابسته به دنیای مجازی است و برای عقب نماندن از پیشرفتهای علمی دنیا باید هر روز خود را بیشتر از گذشته به دانش این بخش تجهیز کند. از سوی دیگر، ما در طول سالهای گذشته هزینههای هنگفتی را صرف جلب نظر مردم به این بخش کردهایم. بسیاری از کارآفرینان خرد ما در محلههای کوچک و بزرگ پایتخت، امروز به واسطه همین فضای مجازی با بازارهای جهانی در ارتباط هستند و نمیتوان این فرصتهای اقتصادی و اشتغالزایی را از جوانان کشور گرفت.
نظر شما