اما به واسطة حضورش در سریال آخرین گناه و اجرای نقش فرهاد مودّت بیش از پیش شناخته شد. خیلی سخت حرف میزند.
گویا او هم دوست دارد مانند عدهای از همکارانش، با کارهایش خودش را معرفی کند. با او در حالی گفت و گو کردیم که هنوز تصویربرداری آخرین گناه به اتمام نرسیده. او همچنان با مودّت درگیر است.
- ازکی بازیگری را شروع کردید؟
سریال ضلع ششم به کارگردانی علی فروتن اولین کارم بود. آن زمان او گفت در کار جدیدم نقشی هست که به درد تو میخورد. قبل از آن اصلا به فکر بازیگری نبودم،او پیشنهاد کرد و من هم از روی کنجکاوی پذیرفتم.
- با فروتن چطور آشنا شدید؟
توی شبکه2 آشنا شدم، آن زمان آنجا کار میکردم.
- چه سمتی داشتید؟
بیشتر به عنوان دستیار تهیهکننده توی کارهای مستند فعالیت داشتم. آنجا من را دید و گفت میخواهم سریالی بسازم و فکر میکنم نقشی هست که مناسب تو است.من هم گفتم بدم نمیآید. ولی تا بهحال فکرش را نکردهام که بازی کنم.
خلاصه وقتی رفته رفته کارهای بعدی بهام پیشنهاد شد، بازیگری برایم جدیتر شد. همین موضوع باعث شد که قدمهای مثبتتری در این راه بردارم. یک دورة فن بیان نزد خانم فهیمه راستکار دیدم. بعد هم سعی کردم هرچه کتاب بازیگری هست،مطالعه کنم تا بخش تئوری کارهایم قویتر شود.
- سینما را هم که تجربه کردهاید، چطوری وارد سینما شدید؟
با فیلم این زن حرف نمیزند بود. با من تماس گرفتند و نقشی را پیشنهاد کردند. در آن زمان از کار من در تلویزیون خیلی میگذشت و تفنگ سرپر و با من بمان را کار کرده بودم.
- چه شد که فرهاد مودّتِ «آخرینگناه» شدید؟
پیشنهاد اولیه از طرف حسین سهیلزاده کارگردان کار بود. وقتی ده قسمت از فیلمنامه را خواندم، پذیرفتم که در این نقش ظاهر شوم.
- فرهاد برایتان چقدر جذاب بود؟
خیلی زیاد، متفاوتترین نقشی بود که تا به حال بازی میکردم. چون به لحاظ شرایطی که پس از عمل چشم برای فرهاد پیش آمده بود،به یک آدم خاص تبدیل شده بود. به هر حال بازی در این شخصیت، هم برایم جذاب بود و هم مشکل.
- مشکلی هم با نقش داشتید؟
تجسمی که فرهاد باید میکرد خیلی برایم دشوار بود. چون نمیدانستم واقعا باید چه عکسالعملی داشته باشم. از طرفی هم دوست نداشتم این نقش غلوآمیز به نظر برسد. تمام سکانسهایی که باید آدمهای دیگر را به اشکال مختلف میدیدم،برایم سخت بود.
- برای ارائة این نقش، مطالعه یا تحقیق خاصی هم داشتید؟
خیر. چون سریال،مشاور مذهبی داشت و همة نکاتی را که برایم مبهم بود از کارگردان میپرسیدم.
- بعضیها معتقدند شخصیت مودّت، سیر منطقی وجه مثبتش را در اواسط کار از دست میدهد.
بله قبول دارم. اما این موضوعی است که ترجیح میدهم پس از اتمام کار در مورد آن حرف بزنم. چون تمام کارهای او در واقع گرههایی است که به مرور باز خواهد شد. فقط میتوانم در این حد بگویم که تمام رفتارهایی که از مودّت سر میزند آگاهانه است.
- جلوههای ویژه چقدر روی بازی شما اثر داشت؟
کار ما،یک کار گروهی است. هر نقشی که کارش را درست انجام دهد به بازیگری که مقابل دوربین میرود کمک میکند؛ از تصویربرداری گرفته تا نورپردازی و گریم. جلوههای ویژه هم یکی از بخشهایی است که کمک میکند شما بتوانید قصهای را درست تعریف کنید و لحظهای را که باید، بسازید.
- عکسالعملتان نسبت به این صحنهها چطوری بود؟
خیلی دشوار بود. اما من با راهنماییهای کارگردان سعی کردم کارم را درست انجام دهم. چون او چیزهایی را میدید که در زندگی واقعی اصلا با آنها مواجه نمیشویم. به هر حال من تلاش خودم را کردم که آن حسی را که باید، به مخاطبم انتقال دهم.
- نقش فرهاد روی شخصیت خودتان هم اثر گذار بوده؟
اگر هم اثری داشته فعلا من متوجه آن نشدهام. ولی قطعا اثراتی داشته است که احتمالا به مرور زمان متوجه آن خواهم شد.
- این که همزمان هم مقابل دوربین بودید و هم کارتان پخش میشد لطمهای به کارتان نمیزد؟
برای من شخصا لطمه یا مزیت خاصی نداشت. چون چیزهایی که پخش میشد از قبل گرفته شده بود و جای تکرار نداشت. و قصه هم به طریقی نبود که بخواهند شخصیت را تغییر بدهند. زمانی این سریال به روی آنتن رفت که 25 قسمت از کار ضبط شده بود و دیگر نقش، برای من مشخص شده بود.
- عکسالعمل مردم در قبال نقش شما چی بوده؟
به خاطر تصویربرداری کار نتوانستم زیاد به مکانهای شلوغ بروم. اما براساس شنیدههایم احساس میکنم مخاطبین توانستهاند با کار ارتباط برقرار کنند.
- ترجیح میدهید که کار بعدیتان سینمایی باشد یا تلویزیونی؟
چون تلویزیون بسیار وقتگیر است، دوست دارم در سینما کار کنم. اگرچه ترجیحم همیشه فیلمنامه و نقش خوب است. و سینما یا تلویزیون فرقی برایم ندارد.