فاطمه قلمبر، کارشناس رشته مدیریت، 53 ساله و پر انرژی کارش را با علاقه و جدیت دنبال میکند. او که بهصورت افتخاری با بنیاد همکاری میکند، وظیفه اش قلمبر در بنیاد، مشاوره قبل از ازدواج و حل اختلافات بین طرفین است.
بهتر است از زبان خودش بشنویم؛ «تجربه زیادی در کارم دارم، با یک جلسه صحبت و از نظر گذراندن رفتار و گفتار طرف مقابل میتوانم پی به شخصیت او ببرم و البته احساس من اشتباه نمیکند. افراد زیادی را به سرانجام ازدواج رساندهام و خوشبختانه هیچکدام از آنها به شکست و جدایی نینجامیده است. در بنیاد، مسئولیت بانوان و مشاوره قبل از ازدواج خانمها را بهعهده دارم.»
به گفته مسئولان بنیاد ازدواج، یکی از کمبودهایی که در کل جامعه احساس میشود، آموزش زناشویی است، البته طرحهایی به بنیاد و دولت ارائه شده است، ولی بدون کمک رسانهها نمیتوان به هدف رسید. بنیاد از نظر مالی جهت پیشبرد اهداف خود کمبودهایی دارد که بهنظر من باید از سوی ارگانها و سازمانهایی همچون شهرداری، وزارت کشور و... مورد حمایت قرار گیرد.
ما بهنام بنیاد از دولت انتظار کمک مالی نداریم ولی جهت تحکیم خانواده شدیداً نیازمند حمایت دولت هستیم. قلمبر میگوید از جمله طرحهایی که من دارم، راهاندازی تورهای یک روزه برای متاهلین و مجردین عضو بنیاد است و یقین دارم که این طرح ما را در جهت رسیدن به هدف که بالا بردن ازدواجهای موفق است، یاری میرساند و اطمینان دارم که اعضا از آن استقبال میکنند.
ولی از سوی دیگر مدیرعامل بنیاد نظری غیر از این دارد و با در نظر گرفتن شرایط خاص حاکم بر جامعه و وجود ضوابط و محدودیتهای اماکن، توسعه جلسات داخل بنیاد را پیشنهاد میکند.
پس از این خانم مشاور به سراغ مکبری، یکی دیگر از کارشناسان مرد بنیاد رفتم. نظر مکبری را در مورد شرایط گزینش افراد مراجعهکننده پرسیدم؛ «پسر میبایست 2 تا 7 سال بزرگتر از دختر باشد و این در مورد افراد مجردی که تابه حال ازدواج نکردهاند صدق میکند، اما در مورد افرادی که در سنین بالا قصد ازدواج دارند و یا قبلاً ازدواج کردهاند 10-5 سال فاصله سنی لازم است.»
ما قبلاً از هر موردی که برای ازدواج میآمدند ثبت نام میکردیم ولی از پایان سال 86، کار گزینش خود را آغاز و از همان هنگام ثبت نام افراد را از فیلتر گذرانده و از کسانی که از نظر بنیاد شایسته تشکیل زندگی نباشند ثبت نام بهعمل نمیآوریم.»
در مورد رسیدگی به پروندههای افراد مراجعهکننده برای ازدواج قلمبر میگوید: «پروندهها بعد از بررسی از سوی کارشناسان به من عودت داده میشود، بعد از مطالعهای دقیق روی پرونده مورد نظر و صحبت حضوری با صاحب پرونده، نظر نهایی را به صراحت ابراز میکنم. معیارهای ما در تطابق پروندهها بر حسب شرایط سنی، تحصیلات، شغل، درآمد، مسکن و... است. بعضی از پروندهها که در کارشناسی اولیه تایید شدهاند، در این مرحله ممکن است برگردانده شوند.»
در این مورد بهنظر مکبری 50درصد گزینش افراد همشأن توسط بنیاد انجام میشود و اما در ارتباط با شناخت طرف مقابل این وظیفه بر عهده افراد و خانوادههای آنان است. گزینش افراد از سوی بنیاد بر حسب سن، تحصیلات، شغل و درآمد طرفین، نوع مسکن، اجرای فرایض دینی، سالم بودن از احتمال آلودگی به هر نوع موادمخدر، عفاف و پوشش، سابقه ازدواج، شرایط جسمانی و... (که در پرسشنامه از طرفین درخواست میشود) صورت میگیرد.
این در شرایطی است که افرادی که از اسفندماه سال 86 تا پایان اردیبهشت امسال از سوی بنیاد ازدواج اقدام به خواستگاری کردهاند و نظر موافق خود را برای مواجهه حضوری ابراز داشتهاند، 240 نفر هستند.»2 کارشناس در ارتباط با همکاری مشاورین و متخصصان بیرون از بنیاد جهت کمک فکری به افراد و افزایش شناخت آنان همنظر و همسو هستند.
مکبری میگوید: «بنیاد از همکاری چنین افراد اهل فنی، استقبال میکند. خصوصا که کار آنان در جهت رضای خدا بوده و بهطور رایگان همکاری میکنند. ارجاع افراد دارای مشکلات حاد که بنیاد توان و نیروی کافی برای حل آنها ندارد، به این قبیل متخصصان، میتواند بخش مهمیاز مشکلات بنیاد در این زمینه را حل کند.
مشاوره پیش از آشنایی
توسلی، کارشناس علوم تربیتی و آموزش خانواده یکی دیگر از کارشناسان بنیاد است. از او با توجه به حوزه تخصصیاش در مورد بیشترین اضطرابها و نگرانیهای افرادی که ازدواجشان به تأخیر افتاده، سؤال میکنم. او میگوید: «اضطرابها در سنین بالا شدید نیست. اکثر کسانی که مراجعه میکنند ریلکس هستند. نگرانی جزئی آنان در انتخاب همسر است، در اینکه هم شأنشان باشد.» میپرسم: «این نگرانی در مورد خانمها بیشتر است یا آقایان؟» میگوید: «البته در مورد خانمها بیشتر است.»
- برطرف نشدن نیازهای غریزی، چه صدماتی به سلامتی روحی- روانی و جسمیاینگونه افراد وارد میکند؟
بستگی به اعتقادات و نوع نگرش افرادی دارد که به اینجا مراجعه میکنند. اگر دید ماورای طبیعی و معنوی آنها بالا باشد، غرایز خود را میتوانند مهار کنند.
- آیا چنین افرادی ممکن است برای نجات از این وضعیت به سیگار و یا موادمخدر پناه ببرند؟
دیده شده است. من طرفدار تحقیقم. اگر شخص عزتنفس، خودباوری، اعتماد به نفس و درک صحیح و واقعی از جامعه و والدین، بهصورت نظری و عملی داشته باشد، کمتر به موادمخدر روی میآورد و کمتر دچار بیماری روحی میشود. اما این قبیل مشکلات نیز میتواند به وجود بیابد و مواردی نیز دیده شده است.
- فکر میکنید تجرد و تنهایی این افراد تهدیدی برای خانواده و جامعه است؟
بله. از این لحاظ که ممکن است احساس سرخوردگی و پوچی و بیهودگی در خود داشته باشند، احتمالاً باعث درگیری و نزاعهای خانوادگی میشوند. اگر اوقات فراغت و تنهایی را خانوادهها نتوانند کامل کنند، برای هر دو- خانواده و جامعه - تهدید به حساب میآیند.
- تاثیر تجرد در سایر ابعاد زندگی این افراد چیست؟ مثلا رضایت شغلی این قبیل افراد چگونه است؟
این افراد اغلب کار خود را به نحو مطلوب و عالی نمیتوانند انجام دهند و این هم برای جامعه و هم برای خانواده یک تهدید است. این افراد باید با توجه به شرایط امروز و میزان درآمد خود از خواستههای اقتصادیشان چشمپوشی کنند.
- محدودیتها و نگرانیهای شغلی این افراد بیشتر چیست؟
بستگی به نگرش و توقعات غیرمنطقی خانواده، اطرافیان و دوستان دارد. خانوادهها توقع زیادی از فرزندان خود دارند و این باعث سرخوردگی آنان میشود و به دنبال آن احساس پوچی، بیهودگی و ناامنی به آنان دست میدهد.
- دختر مجردی که تا بهحال ازدواج نکرده آیا ازدواج موقت میتواند روشی سالم برای پایداری زندگی او باشد؟ و رواج آن را به صلاح جامعه میدانید ؟
به نگرش خانواده و ساز و کارهای جامعه بستگی دارد. ما بر این عقیدهایم که اگر دستاندرکاران جامعه با بهکارگیری شیوهها و روشهای بسیار دقیق و کارشناسی شده عمل کنند، میتواند برای جامعه مؤثر و مفید باشد.
- دولت چگونه میتواند پیامدهای سوء این مسئله را کنترل کند؟
در این امر تیم پزشکی، سازمان ثبت احوال و کارشناسان تماماً باید درگیر شوند تا کار قانونمند شود. اگر در جامعه این مسئله با توجه به روال قانونی شکل بگیرد میتواند بسیاری از نگرانیها و مشکلات روحی و اخلاقی جوانان را کاهش دهد. آمار مجردین بالاست. با پنهان کاری و انکار این واقعیت نمیتوان مشکل را حل کرد. این موضوع بسته به نوع نگرش جامعه و خصوصیات اخلاقی و دینی، نگرانی ایجاد میکند.