اما شاید بتوان گفت بخشی از این تحولات جوی در تابستان سالجاری آثار خود را در ایران نشان داد. خشک شدن رودخانهها، برخی تالابها، دریاچهها و کمبود آب و برق و... از جمله این آثار بوده است. بهدلیل واقع شدن کشورمان در منطقه خشک و نیمهخشک، هر تغییر در شرایط جوی ایران بیش از دیگر کشورها آثار خود را نشان داده و تاثیرات آن در فرآیند تولید کشاورزی و صنعتی کشور نیز با سرعت نمایان خواهد شد.
باید برای کاهش آثار چنین تحولات زیستمحیطی آماده بود و تخریب داراییهای زیستمحیطی را کاهش داد گرچه در این زمینه بسیار کم کار شده است. هرچند به گفته معاون وزیر نیرو با تغییر رویکرد در ساختار مدیریت سنتی کشور این معضل در آینده حل خواهد شد. نکته دیگر افزایش بهرهوری از منابع آبی موجود کشور است که نیازمند استفاده از فناوری و مدیریت کارآمد است.
با وجود آگاهی همه دستاندرکاران و مسئولان مربوطه در همه سطوح و توسعه کافی در اجرای طرحهای بزرگ برای ذخیرهسازی آب در کشور، هنوز ساختارهای لازم برای بهرهبرداری از منابع آب کشور در شبکههای فرعی فراهم نشده است. همچنین هنوز فناوری روز برای حداکثر بهرهوری در بخشهای کشاورزی کشور بهکار گرفته نشده، شبکههای سنتی آب و آبیاری سنتی در بخش کشاورزی بهکار میرود و هنوز بهرهبرداران آب به امکانات و آموزشهای لازم برای تولید با کیفیت و کمیت بالا و هدردادن حداقل آب، مجهز نشدهاند.
وزارت نیرو بخشی از این وظایف را در بخش آب شرب بر عهده دارد اما با وجود اقدامات انجام شده، هنوز در این زمینه با موانع و مشکلات فراوانی مواجه هستیم. برای آگاهی از تحولات بخش آب بهویژه پس از بروز خشکسالی اخیر، با رسول زرگر، معاون وزیرنیرو در امور آب گفتوگو کردهایم.
- در پایان تابستان هستیم و انتظار این است که وضع آب بهتر شود ولی باید با برنامه ریزی از تکرار مشکلات کنونی در سالآینده پیشگیری کرد، شرایط امروز و برنامههای آینده شما چیست؟
نیمه تابستان را پشت سرگذاشتهایم و به سالآبی جدید در سال 87 -87 نزدیک میشویم اما برای برآورد میزان بارشها در پاییز ، زمستان و بهار آینده و اینکه وضع روانآبها و سدهای ما چه خواهد بود، از یک ماه پیش کار بررسیها را شروع کردهایم و تا قبل از پایان مرداد به جمع بندی نهایی میرسیم. با همه فناوریهای کنونی بیشتر از 12 هفته نمیتوان وضعیت آب و هوا را با درصد وقوع بالا پیشبینی کرد؛ البته تا 10 سال آینده را با درجه تحقق 5 درصد هم میتوان پیشبینی کرد.
براساس آخرین گزارش سازمان هواشناسی، پاییز امسال از نظر بارش وضع عادی داریم و 25 درصد بارش یک سال آبی در کشور در پاییز رخ میدهد. تحلیلهای ما این است که در پاییز وضع آب عادی نمیشود و در یک خشکسالی خفیف بهسر خواهیم برد؛ بهعبارتی تا امروز مشخص است که شرایط منهای 10 تا 15 درصد عادی است، اما درصورتی که پیشبینی هواشناسی را 100 درصد بپذیریم این امر بدان معناست که بعد از یک سال خشک حتی اگر بارشها عادی باشند، بخش عمده بارشها صرف جذب زمین و پر کردن منابع آب زیرزمینی خواهد شد، بنابراین در شرایط عادی نیز امکان کاهش 20 تا 30 درصدی در روانآبها وجود دارد.
میتوان گفت از بعد خشکسالی هیدرولوژیکی، سال آینده هم خشکسالی ادامه خواهد داشت. چون ما یکسال خشکسالی هواشناسی و یک خشکسالی کشاورزی، هیدرولوژیکی و اقتصادی داریم. هریک از این نوع خشکسالیها به تناسب زمان رخ میدهد. اگر برآورد پاییز سازمان هواشناسی محقق شود- چون وارد مرحله خشکسالی هیدرولوژیکی میشویم- باید برنامه ریزی قویتری داشته باشیم که خسارات را کاهش دهیم.
- چه برنامهریزیهایی صورت گرفته یا در حال تهیه است؟
ما برآورد جریان آبهای رودخانهها و ذخایر سدها را مشخص میکنیم و براساس آن برای بخشهای مختلفی که اولویت دارد برنامه ریزی خواهیم کرد تا آب شرب، کشاورزی، باغداری و مصارف صنعتی مشخص شود.
- با این حساب بهنظر شما تابستان سالآینده نیز خشکسالی ادامه مییابد؟
نمی توان با درصد بالایی این موضوع را بیان کرد، چرا که امروز فقط برای پاییز پیشبینی قابل اتکا داریم اما هنوز پیشبینیها در مورد زمستان که 50 درصد بارشها رخ میدهد، مشخص نیست. بنابراین در مورد تابستان آینده هنوز نمیتوانیم با اطمینان سخن بگوییم.
- با توجه به اینکه خشکسالی و ترسالی بهطور معمول در دورههای مشخص زمانی و 5 ساله ممکن است رخ دهد، آیا این شرایط سال آینده تکرار نمیشود؟
امسال در دورههای 5 تا 7 ساله خشکسالی قرار نداریم. تغییر آبو هوا و پمپاژهای حارهای است که در شرایط آب و هوایی ما تاثیر گذاشته است. به همین دلیل خشکسالی که احتمال میدهیم در سال آینده با آن روبهرو شویم را خفیف و با 20 تا 30 درصد کاهش پیشبینی کردهایم.
- شرایط خشکسالی امسال در طرحهای شما بهویژه طرحهای شبکههای آبیاری پایین دست سدها و واگذاری آن به بهرهبرداران آب، چه تاثیری گذاشت؟
امکان ذخیرهسازی حدود 34 میلیارد متر مکعب آب در پشت سدها وجود دارد. برای این میزان ذخیره باید نزدیک 2 میلیون هکتار شبکه اصلی و به همین میزان شبکه فرعی احداث کنیم که اکنون 7/1 میلیون هکتار شبکه اصلی احداث شده اما در مورد شبکه فرعی، تنها 600 هزار هکتار احداث شده است.
مرحله بعد احداث و تجهیز و نوسازی شبکههای آبیاری کشاورزی است که تاکنون کمتر از 300 هزار هکتار انجام شده است. پس وقتی گفته میشود که شبکه فرعی ساخته نشده، منظور شبکههای فرعی است که از وظایف وزارت نیرو نبوده و از وظایف وزارت جهاد کشاورزی است اما به هر حال از وظایف کشور محسوبمیشود. آنچه باید برآن تکیه کنیم این است که باید شبکههای فرعی احداث کنیم تا این نقص جبران شود.
از 600 هزار شبکه فرعی موجود400 هزار هکتار توسط وزارت نیرو ساخته شده است. مشکل شبکهها در نبود تناسب با سدها و شبکههای فرعی است.
موضوع خشکسالی تاثیری در برنامههای شبکهسازی نداشته است. البته قرار بود از تامین مالی خارجی استفاده کنیم که ممکن نشد اما از منابع و اعتبارات دولتی استفاده شد و اعتبارات مورد نیاز امسال نسبت به سالهای قبل بیش از 3 برابر شده است. امسال معادل 10 هزار میلیارد ریال در این زمینه هزینه میشود.
ظرف یک تا 2 سال آینده 300 هکتار شبکه اصلی را که اکنون در پایین دست سدها با کمبود آن مواجه هستیم، احداث میکنیم، بنابراین باید همه تلاشها برای احداث شبکههای فرعی و تناسب اجرای این طرحها در بخشهای مختلف باشد. اثر دیگری که خشکسالی داشته این بوده که عزم دولت را برای بهره برداری بهتر از منابع آب از طریق احداث شبکههای جدید، گلخانهها و ... افزایش داده است. وزارت جهاد سازندگی طرح 3 ساله وجامعی را در این زمینه تهیه کرده که اگر اجرا شود، میتوانیم بگوییم که در بخش استفاده بهینه از آب نقطهعطفی است.
خشکسالی در 2بخش اثر داشته است. نخست اینکه بهطور متوسط میزان تولید برقآبی در طول سال را 50 درصد و در 3 ماهه تابستان 70 درصد کاهش داده است. این امر کاهش درآمد برقآبی را بهدنبال داشته و چون براساس قانون 80 درصد این درآمدها باید برای توسعه طرحهای برقآبی استفاده شود، طرحهای برقآبی راکد شد که طرحهایی مانند گتوند، کارون 4 و سیمره از جمله این طرحها محسوب میشود.
در عین حال شرکتهای آب منطقهای کمک محدودی از دولت میگیرند و عمده درآمد آنان از محل آببها در بخش شرب و کشاورزی تامین میشود. کاهش 50 درصدی بارش و روانآبها همچنین میزان درآمد آبهای منطقهای را کاهش داد. در یک برآورد کلی به این جمعبندی رسیدیم که بهدلیل محقق نشدن درآمدها خشکسالی امسال بیش از 500میلیارد تومان به بخش آب کشور خسارت زده است.
- آیا این زیان از محل دیگری قابل تامین نبوده و بهعنوان زیان انباشته، موجب خسارتهای بیشتر نمیشود؟
بله، این زیان اجرای طرحهای برقآبی را بهمدت یک سال به تاخیر انداخته و زیان انباشته شرکتهای آب منطقهای را افزایش داده است.
- با این روند اجرای طرحهای سدسازی، نباید پیشرفت چشمگیری داشته باشد؟
خشکسالی مشکلی در مورد اعتبارات پیشبینی شده ایجاد نکرده و طرحها انجام میشود. اعتبارات پیشبینی شده درسالجاری تا 45 درصد تامین شده و در حال پرداخت است.
- در مورد طرحهای برق آبی برخی بر زیان اقتصادی و زیستمحیطی تاکید دارند، نظر شما چیست؟
این موضوعی است که در روزهای اخیر مطرح شده و برخی منتقدین تخصصهای لازم را ندارند. مدیریت منابع آب یک مسئله و ابزارها و تمهیداتی که برای اجرای این مدیریت نیاز است، موضوع دیگری است. در همه دنیا اینگونه است که مدیریت درستی برمنابع آب اعمال کنند اما در ایران ما مدیریت به هم پیوسته منابع آب را برخلاف مدیریت سنتی برقرار کردیم تا چالشهای موجود را برطرف کند. در کنار مدیریت به هممپیوسته، ابزارهایی برای مدیریت منابع آب لازم است که یکی از ساز و کارها سد و دیگری آبخیزداری و در آخر هم آبخوانداری و قنات است. همه اینها مهم بوده و هر یک از جایگاه بالایی برخوردار است اما باید درجایگاه خودشان بهکار گرفته شوند چرا که اگر از این ابزارها در جای خودش استفاده نشود، کارایی لازم را نداشته و زیانآور است.
بنابراین بهعنوان مدیران آب کشور، اولویتی برای هر یک از این ابزارها نداریم اما باید آنها را در جایگاه مناسبی بهکار بریم. برای مثال امکان ندارد که در دشت خوزستان و در اطراف کرخه قنات بزنیم ولی در منطقه کویری فلات مرکزی سابقه2 هزارو500 ساله دارد و باید از این ابزار استفاده کنیم. نکته دیگر این است که هرفعالیتی در طبیعت اگر نیازها و ارزیابیهای زیستمحیطی را درنظر نگیرد، میتواند مخرب باشد.
برای حل همه این مشکلات، طی 3 سال گذشته سه اقدام اساسی را در مدیریت آب کشور انجام دادیم که آثار آن در درازمدت در کشور مشخص میشود. این کار به معنای کنار گذاشتن مدیریت سنتی و حاکم شدن مدیریت به هم پیوسته منابع آب در بخش آب کشور است که بحثی جهانی بوده و در همه کشورها و مجامع بینالمللی دنیا مطرح و علمی است.
-
این امر به معنای تمرکز مدیریت منابع آب نخواهد بود؟
این همه مسئله نبوده و تعریف خاصی دارد. مدیریت بههم پیوسته فرآیندی مستمر است که با هماهنگی و مدیریت منابع آب و خاک و سایر منابعی که در جهت بیشینهسازی مسائل اقتصادی و اجتماعی فعالیت میکنند همراه بوده و عدالت اجتماعی برای آن اصل و منطبق با مسائل زیستمحیطی است.
برای مثال 20 سال پیش وقتی قصد احداث سدی در کشور داشتند، نقطهای را انتخاب کرده و کاری نداشتند که بالادست و پایین دست آن چه اتفاقی میافتد. کاری نداشتند که این سد بعد از احداث چه مشکلی برای آبهای زیرزمینی ایجاد کرده و چه تاثیری بر کیفیت آب دارد. نمونه این اقدامات سد غدیر ساوه است که برای ذخیره 340 میلیون مترمکعب آب احداث شده اما امروز نمیتوان بیش از 70 تا 80 میلیون مترمکعب آب را ذخیره کرد که این امر ناشی از به هم پیوسته نبودن مدیریت منابع آب کشور بوده است.
- آیا امروز دیگر این اتفاق نمیافتد؟
امروز ما در هر حوزه آبریز، هر سازهای را که بخواهیم بسازیم، از نقطهای که باران روی زمین میریزد تا نقطهای که باران نفوذ میکند را بررسی میکنیم با کنار گذاشتن مدیریت سنتی و اعمال مدیریت بههم پیوسته چالشهای آینده را حل کرده و چالشهای ناشی از مدیریت سنتی برطرف شده و از رویکرد نقطهای به رویکرد حوضه آبریز حرکت کردهایم.
تا یک دهه گذشته حقابه زیستمحیطی مورد توجه نبود اما در طول3 سال گذشته هیچ سدی طراحی و یا به بهره برداری نرسیده مگر آنکه برای آب شرب بوده و یا برای صنعت و محیطزیست نیز حقابه تخصیص داده شود.
- بنابراین این، تغییر ساختار مدیریتی همه موجودات زنده را در هر حوضه آبریز درامان نگاه میدارد؟
بله، انشاالله همه موجودات زنده در هر حوضه آبی از امنیت آب برخوردار میشوند. علاوه براین، نکته سوم آن است که مدیریت آب را که تا کنون عمدتا مدیریت سازهای بوده، به مدیریت غیرسازهای تبدیل کردهایم. با این تغییرات اساسی، دیگر برخی مشکلات محدود تکرار نشده و مشکلات به حداقل کاهش مییابد. همچنین درآینده نیز مدیریت نه تنها چالش ایجاد نکرده بلکه مرتفع کننده این چالشها خواهد بود. البته مطالعات تاریخی، فرهنگی و اجتماعی را بهعنوان یک الزام اساسی اضافه کردهایم. بنابراین مدیریت بههم پیوسته آب در واقع چالش 70 ساله موجود در بخش آب را برطرف خواهد کرد.
- این تغییر با چالش و مشکلی مواجه نبوده است؟
بی شک هر تغییر در نگرشهای مدیریتی با موانعی روبهرو خواهد بود. استقرار این مدیریت با چند مشکل همراه بود باید این مدیریت که در دنیا سابقه داشته، در کشورمان نیز با شرایط جاری هماهنگ شود. این مدیریت باید تبیین و طراحی میشد. دیگر اینکه باید همه انرژی صرف کنیم تا آنچه یافته شده را اجرایی کرده و همه کارشناسان و مدیران را راضی کنیم که با این شرایط و مفهوم جدید همکاری کنند. تا حال چند جلسه آموزشی برای مدیران آب کشور گذاشتهایم تا مدیریت جدید را پذیرفته و اجرا کنند.
- پس انتقادها را قبول دارید؟
بله، ولی نه هر انتقادی. برخی انتقادها برای انتقاد از دولت در چارچوب مسائل آب عنوان میشود اما برخی دیگر تنها با یکجانبهنگری بیان میشود؛ یعنی برخی تاکید دارند همه مشکلات با آبخوانداری یا سدسازی حل میشود که این درست نیست. تنها برخی انتقادهاست که توسط افراد محدودی بیان شده و برای ما آموزنده بوده است.
حتی موجب شده که هدفهایی که ما دنبال کردیم در این بخش تقویت شود. برای مثال برخی افراد که اشراف کامل ندارند اعلام میکنند که در بعضی کشورها مانند آمریکا سدها را خراب میکنند، پس نباید سد ساخت. متأسفانه این افراد توجه نمیکنند که این کشورها 5 دهه پیش از ما آغاز کرده و سدهای فراوانی ساختهاند پس طبیعی است که برخی سازههای احداث شده، امروز در معرض خطر بوده و باید تخریب شوند. شاید کشور ما نیز 2 تا 3 دهه دیگر در این مرحله قرار گیرد اما مفهوم آن زیرسؤال رفتن سدسازی در جهان نیست. سد سازهای بسیار پیچیده و مهم و شگفت انگیز و شاهکار مهندسی است که اگر در جای خود ساخته شود، در مدیریت آب بسیارتعیینکننده خواهد بود و در غیرآن، به معنای واقعی یک سد و مانع محسوب میشود.
- این بههم پیوستگی مدیریتی به معنای همکاری همه بخشها و مشارکت دیگر سازمانهاست، اما اکنون وزارت جهاد با وزارت نیرو هماهنگ نیست.
بله، در این شیوه مدیریتی همه بخشهای دولتی، خصوصی و غیردولتی و بهرهبرداران آب به هم پیوسته بوده، ناپیوستگی در بخشهای مختلف وجود نداشته و دیگر نباید ناپیوستگی بین وزارت نیرو و جهاد و یا وزارت صنایع وجود داشته باشد.
- این پیوستگی هنوز وجود ندارد و باید ایجاد شود؟
باید زمینه لازم از نظر فرهنگی، ساختاری و فکری ایجاد شود که بخشی ایجاد و بخشهایی هنوز اجرا نشده است. هنوز در حال کار برای هماهنگی بیشتر هستیم.
- آیا با توجه به چالشهای فرهنگی موجود، مدیریت به هم پیوسته با موانعی روبهرو نمیشود، چرا که در مناطق مختلف با بهرهبرداران و کشاورزانی روبهروهستیم که از برنامههای کارشناسی پیروی نمیکنند.
مدیریت بههم پیوسته منابع آب در3 سطح ملی، حوضه آبریز و منطقهای تعریف میشود که در هر سطحی نیز مدیریت خاصی دارد. برای همین سطحهای مختلفی را تعریف و ساختارهایی تشکیل خواهیم داد. براساس آیین نامهای که به دولت رفته سدهای کوچک را به تشکلهای آب بران واگذار میکنیم که این تشکلها، مدیریت محلی منابع آب بوده و دولت بر فعالیت آنان نظارت میکند.
- مشکل این است که این تشکلها آگاهیهای کافی ندارند.
بله، توانمندسازی این تشکلها نیز در آییننامه پیشبینیشده است و برنامه آموزشی برای آنان داریم.
- علاوه براین، اینگونه تشکلها به شکل وسیعی وجود ندارد؟
اکنون حدود 2 هزارو 500 تشکل آب بران وجود دارد. البته همه تشکلها مانند تشکل آب بران نبوده و میتوانند تشکلهای کشاورزی نیز باشند. این تعداد باید به حدود 10 هزار تشکل برسد. در آیین نامهای که تهیه شده، تشکیل این تشکلها و آموزش آنان مورد تاکید قرار گرفته است. همچنین هر 5 هزار هکتار زمین کشاورزی تحتنظر یک تشکل فعالیت میکنند که این کمترین حد یک تشکل است.