همشهری آنلاین_بهاره خسروی: برای ترویج محبت کردن و یاری رساندن به فروافتادگان و اینکه این کودکان بدانند در دل همه سختیهای زندگی دستهای مهربانی برای زودن غبار دردها و رنجهایشان در کار است، طرح «درخت آرزوها» با تمرکز بر حمایت از کودکانکار و خیابان و همچنین کاهش آسیبهای اجتماعی و بزهکاریها از سوی مرکز پرتو تکه دهم پایتخت تدارک دیده شده است، طرحی که با همراهی خیّران و نیکوکاران، به آرزوهای کودکانکار و خیابان ساکن در منطقه ۱۰، که تحت پوشش این مرکز هستند، جامه عمل میپوشاند. با تعدادی از اعضای این مرکز و خیّرانی که داوطلبانه در این طرح مشارکت دارند گفتوگو کردهایم.
- آرزوهایی متفاوت
«محمد پورموسوی» از مربیان داوطلب مرکز پرتو است که صداقت رفتاری و گفتاری کودکانکار و خیابان را در بیان مشکلات و آرزوهایشان انگیزهای برای حضورش در میان آنها و شرکت در برنامههای مرکز پرتو میداند. او در مورد آشناییاش با این مرکز میگوید: «من درحوزه عکاسی، تدوین فیلم و تولید محتوا با مؤسسه طلوع بینشانها همکاری داشتم و به واسطه دوستان با مرکز پرتو آشنا شدم. چند بار در همین مرکز برای نمایشنامهای با بچهها تمرین تئاتر داشتم و مسئولیت تهیه عکس و فیلم مراسم درخت آرزوها را برعهده داشتم.
چیزی که برایم قابلتامل بود تفاوت جنس آرزوهای این بچههاست. بسیاری از آنها آرزوهایی مانند سفر به مشهد و زیارت امام رضا(ع) یا داشتن ماشین کنترلی و عروسک را در دل داشتند، آرزوهایی که شاید برای بچههایی که در خانوادههای عادی زندگی میکنند، پیشپاافتاده باشد، اما رسیدن به آنها برای کودکانکار و خیابان دنیای جدیدی را رقم میزند که برای نخستین بار تجربه میکنند و حسابی قدر و ارزش آن را میدانند.»
حس خوب رسیدن به آرزو
«سمیه خندان» از دیگر مربیان داوطلب مرکز پرتو است که در حوزه کارآفرینی، آموزش صنایعدستی و بافت گلیم در مرکز پرتو فعالیت میکند و تماشای چهره شاد و خندان بچهها در لحظه رسیدن به آرزوهایشان لذت میبرد. او میگوید: «معمولاً همه ابزار آموزشی را خودم به مرکز میآورم تا همه هنرجویان بتوانند از امکانات آموزشی استفاده کنند و حرفهای را برای درآمدزایی یاد بگیرند. بچهها انصافاً وقت میگذارند و خیلی سریع هم یاد میگیرند. وقتیکاری را به پایان میرسانند، چهره و شاد و خندان آنها از اینکه هنری را یاد گرفتهاند، دیدنی است. این شادی و شعف هنرجویان در زمان رسیدن به آرزوهایشان دیدنی است، حسی که به آنها امید دوباره زندگی میدهد.»
سال ۱۳۸۸ بود که با هدف کاهش آسیبهای اجتماعی، مؤسسه نور سپید هدایت (پرتو) با کسب مجوز از بهزیستی راهاندازی شد. مهمترین برنامه این مرکز ارائه خدمات اجتماعی به کودکانکار و خیابان بود. از نیمه دوم سال ۱۳۹۹ این مؤسسه با امضای تفاهمنامهای با شهرداری منطقه ۱۰، در ساختمان مجتمع شهید حبیب غنیپور برای ارائه خدمات مورد نیاز به کودکانکار و خیابان این محدوده، فعالیتهایش را ادامه میدهد.
«سپیده علیزاده»، مدیرعامل این مؤسسه، با این توضیح، سر صحبت را درباره خدمات مرکز باز میکند: «مهمترین کار این مرکز شناسایی کودکانکار و خیابان است. این شناسایی از بازدید میدانی خانه و زندگی آنها و شرایط هرکدام از کودکان شروع میشود. نیازسنجی، رسیدگی به وضعیت شغلی، بهداشتی و درمانی، ارائه خدمات مشاورهای آموزشی، مددکاری و روانشناسی مراحل بعدی کار ما در این مرکز برای حمایت و کمک به کودکانکار و خیابان است که با همراهی مددکاران و اعضای داوطلب انجام میشود.»
به گفته علیزاده، برپایی دورههای سوادآموزی، مهارت کسب و کار برای کارآفرینی و توانمندسازی کودکانکار و خیابان، مشاورههای فردی، فراهم کردن جایی برای بازی کودکان که از طریق آن روانکاوی شوند تا مشکلاتشان تا حدودی تسهیل پیدا کند از دیگر خدمات مرکز پرتو به کودکانکار و خیابان است.
- اجرای طرح درخت آرزوها
برای توانمندسازی کودکانکار و خیابان، ایده اجرای طرح درخت آرزوها چند وقت است در این مرکز مطرح شده است. طرحی که با مشارکت خیّران و نیکوکاران به قصد ترویج فرهنگ مهربانی و محبت کردن بهزودی در مرکز پرتو اجرا میشود. اما چطور این ایده شکل گرفت؟ علیزاده در اینباره میگوید: «توانمندسازی کودکانکار و خیابان یکی از مهمترین فعالیتهای ما در مرکز پرتو است. ما دنبال فراهم کردن شرایط بازگشت این کودکان به زندگی عادی هستیم. در بازدیدهای میدانی که کارشناسان و مددکاران از خانهها و شرایط زندگی کودکانکار و خیابان داشتند، ریشه بسیاری از مشکلات و نیازهای آنها بررسی شد.
سعی شد برای ساماندهی وضعیت معیشت آنها، با هماهنگی خیّران و نهادها آموزشی، شرایط کار در منزل برای آنها و خانوادههایشان فراهم شود تا به سمت شغلهای کاذب یا حتی آسیبهای اجتماعی گرایش پیدا نکنند. بخش دیگر تأمین نیازها در حد بضاعت مجموعه بود. برای بسیاری از این بچهها برخورداری از امکانات اولیه زندگی، مثل داشتن فرش زیر پا، لباس یا اسباببازی ساده، شبیه یک رؤیا بود. در واقع بسیاری از آرزوهای بچهها گره خورده با نیازهای خانواده بود. دختری بود که آرزوی آزادی پدرش را از زندان داشت؛ با تحقیقاتی که انجام دادیم متوجه شدیم پدر این دختر در کمپ ترک اعتیاد است و زندان نیست.»
- آرزوی ۷۱ کودک برآورده شد
تأمین همه نیازهای این کودکان به تنهایی کار چندان سادهای نبود. از همینجا ایده درخت آرزوها در میان اعضای مرکز جان گرفت، طرحی که با استقبال خوب خیّران یک دوره اجرا شد و در آن آرزوی ۷۱ کودککار و خیابان برآورده شد. علیزاده با بیان این مطلب ادامه میدهد: «با ابتکار مددکاران مرکز به راهندازی درخت آرزوها رسیدیم. از بچههایی که با مرکز در ارتباط هستند و برای دورههای آموزشی و مهارتآموزی حضور دارند خواستیم تا آرزوهایشان را روی کاغذ بنویسند و آن را به ماکت درخت نمادینی که در همینجا داریم، بچسبانند.
این طرح با استقبال خوب بچهها مواجه شد و برای نوشتن آرزوهای خود اشتیاق و شور و هیجان وصفنشدنی داشتند. بعد از مدتی با کمک خیّران با برپایی جشنی سعی کردیم در فضای شاد و با نشاط لذت رسیدن به خواستههایشان را با دوستان و همسالان در کنار خانواده تجربه کنند.»
به گفته مدیرعامل این مرکز، اجرای برنامه درخت آرزوها همچنان در دستور کار قرار دارد و قرار است این بار آرزوهای بچههای بیشتری برآورده شود تا از این طریق آنها با کار خیر آشنا شوند و بدانند که مهربانی و عشق ورزیدن بهترین کار دنیا است.
- آرزوهایی برای توانمندسازی
یکی از مهمترین دستاوردهای برآورده شدن آرزوهای کودکانکار و خیابان کمک به توانمندسازی آنها و کاهش آسیبهای اجتماعی است. «فرناز محمدپور»، مدیر اجرایی مؤسسه پرتو، با بیان این مطلب درباره اهمیت اجرای طرح درخت آرزوها میگوید: «اغلب بچههای کار و خیابان برای تأمین مایحتاج اولیه زندگی مجبورند زودتر از سن قانونی جذب بازار کار شوند. حضور در این بازار هم یعنی روی آوردن به شغل دستفروشی در دل خیابان و جامعهای که احتمال سوءاستفاده از آنها به هر نحوی زیاد است.
با نگاه به همین درخت آرزوها، میبینیم که آرزوی بسیاری از بچهها برخورداری از کسب و کار مناسب و یا ابزار اولیه کارآفرینی مانند اتو، چرخ خیاطی و مواردی از این دست برای اعضای خانوادهشان است. در این طرح سعی کردیم بر اساس نیاز هر کودک و خانواده، همه نیازهای بهداشتی، خدماتی، مالی و... بررسی شود. اگر کودکی دنبال کسب و کار است، با آموزش هنر یا مهارت بتواند هزینههای مورد نیاز زندگیاش را تأمین میکند. یا اگر کودکی تنها آرزویش خوردن یک وعده غذای گرم است، این غذای گرم تأمین شود.»
محمدپور اجرای طرح درخت آرزوها را ابزاری برای توانمندسازی کودکانکار و خیابان میداند که استمرار آن میتواند در درازمدت حتی اتفاقات خوبی مانند کشف استعدادها و نخبهپروری در عرصههای مختلف فرهنگی، علمی و ورزشی را در میان کودکانکار و خیابان رقم بزند.
- حس خوب بازگشت به زندگی
کودکان کار و خیابان از نخستین حقوق اجتماعی یا حتی انسانی خود در بسیاری از موارد محروم هستند. با حمایت و توانمندسازی آنها در قالب اجرای برنامههای مختلف، بازگشت دوباره این کودکان به زندگی و ایجاد حس امید و پویایی محقق میشود.
مسئول واحد مددکاری مرکز پرتو، این جملهها را میگوید و ادامه میدهد: «بچهها با رسیدن به آرزوهایشان، حتی اگر کوچک و جزئی هم باشد، با حس بهتری به زندگی و جامعه نگاه میکنند و در بعضی مواقع حتی از حجم خشم و سرخوردگی که جامعه و رفتارهای اشتباه به آنها تحمیل کرده، کاسته میشود. بسیاری از این بچهها مجبور به انجام کار سنگین و در مدت زمان طولانی با دستمزد ماهی ۴۰۰ هزار تومان هستند. اما با اجرای طرح درخت آرزوها و حضور در دورههای مهارتآموزی و گذراندن دورههای آموزشی مرکز پرتو، کودکانکار و خیابان فرصت دوباره بازگشت به زندگی عادی را با کمک قابلیتهای فردی پیدا میکنند.»
به گفته نوروزی، ۱۵۰ کودککار و خیابان در منطقه ۱۰ تحت پوشش مرکز پرتو هستند که در برنامه جشن درخت آرزوها، خواسته ۷۰ کودک برآورده شد. اما این روند قرار نیست متوقف بماند و در جشنهای بعدی آرزوهای سایر کودکان هم با توجه به امکانات مرکز و مشارکت خیّران برآورده میشود.
....................................................................................................................................
- آرزوهای کودکانه
اگر اهل کار خیر باشید، کافی است این روزها به مجتمع شهید «حبیب غنیپور» و مرکز پرتو، در خیابان بنکدار، که در حمایت از کودکانکار و خیابان راهاندازی شده، سری بزنید. در این مرکز، علاوه بر آموزش کودکانکار و خیابان از سوی مسئولان این مرکز و نیروهای داوطلب، قرار است برای حمایت و کمک به کودکان کار، با همراهی خیّران، بخشی از آرزوهای آنها در قالب طرح درخت آرزوها برآورده شود. آرزوهایی که این بچهها بهعنوان دلنوشته کوتاه به قلم خودشان فهرست کردهاند و به امید برآورده شدنشان، روی درخت نمادینی که در این مرکز طراحی شده، چسباندهاند. آرزوهایی مانند خرید لباس عروسی، کفش کتانی، عروسک، آزادی پدر از زندان، داشتن ابزار کسب و کار و مواردی از این دست. در ادامه، به شرح چند نمونه از آنها میپردازیم.
- خرید فرش
شعیب ۱۰ سال بیشتر ندارد و به قدر رفع نیاز خواندن و نوشتن بلد است. او برای تأمین خرج خانه، کارهای زیادی میکند، از دستفروشی تا کارگری، اما حقوقش کفاف همه هزینههای زندگی را نمیدهد. خانه به خیلی چیزها نیاز دارد. شعیب از میان همه آرزوهایی که یک پسربچه ۱۰ ساله برای خودش میتواند داشته باشد، صرفنظر میکند و به خانهشان فکر میکند و آرزویش را که داشتن یک فرش برای خانه است، روی کاغذ مینویسد و به درخت آرزوها میچسباند تا شاید در آینده نزدیک خدا خواست و به یاری یکی از خیّران نیکوکار اتاق کوچک خانهشان فرش شد و اهل خانه خوشحال شدند.
- یک اتو برای خیاطی
خواهر رضا برای کمکخرج در خانه خیاطی میکند. رضای ۹ ساله غیرتش قبول نمیکند که خواهرش کار کند و او بیکار بماند. با هر سختیای که هست دنبال کمک به خواهرش است تا باری از دوشش بردارد. خواهر رضا برای تحویل سفارش کار به مشتری نیاز به اتو دارد. رضا فکر میکند اگر اتو در خانه داشته باشند در اتوکاری به خواهرش میتواند کمک کند و به همین سبب، بزرگترین آرزویش خرید یک اتو است، آرزویی که برایش از هر چیزی مهمتر است تا آن را به درخت آرزوها بسپارد.
- آزادی پدر
یسنا ۶ ساله هنوز به مدرسه نرفته و خواندن و نوشتن بلد نیست. برای همین، آرزویش را به خانم مربی میگوید تا برایش بنویسد و پای درخت بچسباند. پدر یسنا در زندان است و آرزوی او دیدار پدر و آزادیاش از زندان است. او هرشب دعا میکند تا دستهای مهربان خیّران، پدرش را به خانه بازگرداند.
نظر شما