همشهری آنلاین- ستاره حجتی: خوزستان بود و صدای مهیب بمباران و آوار؛ از هوا به زمین. خوزستان ماند و ۱۳ هزار و ۵۰۰ شهید گلگون. آخ که گل چه واژه غریب، ظریف و کوچکی است برای این داغ و درد؛ داغ فرزند، پدر، مادر، کاشانه، داغ وطن. دشت، تحمل سنگینی غم این لالههای به خون نشسته را ندارد. قلبی میخواهد به بزرگی زاگرس، به بلندای البرز. درد بلمهای شکسته، پلهای فروریخته، نخلهای سربریده و جوانان بی غسل و بی کفن به طهارت شهادت به خاک رفته را، خوزستان میخواهد که تحمل کند. خوزستان میخواهد یک بار دیگر از جا بلند شود. آی خوزستان! مادر به سوگ نشسته ایران، ما نیز چون تو، بختک جنگ هشت ساله را فراموش نخواهیم کرد.
خرمشهر؛ اول مهر ۱۳۵۹
قرار بود صبح پاییز با زنگ مدرسه و هوای کمنشان از شرجی کشنده خرمشهر برای کودکان از راه برسد. اما به جای آواز درس و مدرسه، آوار خانه و فریاد بمب نصیبشان شد. ۱۲ لشگر عراقی به سمت خرمشهر روانه شدند تا خونین شهر به پا کنند. یک ماه و چهار روز جنگ در کوچه و خیابان و پستو به پستو جریان داشت. نمیشد از شهر گذشت که جان مردمش در گرو این خاک بود. ۴ آبان اما نفس شهر برید. آنقدر جوان و پیر کشته شدند که دیگر یارای مقاومت نماند. دست خالی کجا و دشمن تا دندان مسلح کجا. نیرو و تجهیزات نرسید و خرمشهر سقوط کرد، اشغال شد.
ماهها طول کشید اما ورق روزگار برگشت. عملیات بیتالمقدس با هدف آزادسازی خرمشهر به فرماندهی مشترک علی صیاد شیرازی از ارتش و محسن رضایی از سپاه پاسداران انجام شد و سرانجام در روز سوم خرداد سال ۱۳۶۱ پس از ۵۷۶ روز، نیروهای مسلح ایران، خرمشهر را از اشغال ارتش عراق، درآوردند. این نبرد از لحاظ نظامی، بهعنوان نقطه عطفی در تاریخ جنگ ایران و عراق شناخته میشود. شاید پس از پیروزی انقلاب اسلامی، کمتر روزی گیشه مطبوعات ایرانی تیتری به این دلنشینی به خود دیده باشد: «خرمشهر آزاد شد»
آبادان؛ ۱۸ مهر ۱۳۵۹
خبر جنگ به گوش آبادان رسیده بود. کارون و بهمنشیر ملتهب از اینکه مسیر خدعه دشمن می شوند و شهر در انتظار. ۱۸ مهر سال ۵۹ نیروهای ارتش عراق، با احداث دو پل شناور در منطقه مارد و سلمانه از رودخانه کارون گذشتند و به خاک ایران هجوم آوردند. آنها با قطع جاده ارتباطی آبادان به اهواز و آبادان به ماهشهر به شمال آبادان و ساحل شمالی بهمنشیر رسیدند و دور تا دور آبادان را اشغال کردند. مردمی که در حال عبور بودند، اسیر شدند و شهر محاصره شد. آبادان در حصر بود اما مقاومت از درون کوی و برزنش ادامه داشت. یک سال بعد، عملیات ثامن الائمه برای شکستن حصر طولانی آبادان انجام شد. یک بامداد ۵ مهر ۱۳۶۰ ساعتی است که از حافظه تاریخ آبادان پاک نمیشود. شهری که عروس جنوب ایران نام داشت در آن سال تنها برای بقا دست و پا میزد. عملیات شکست حصر آبادان در محور آبادان به شرق کارون آغاز شد و پس از ۴۲ ساعت نبرد بیوقفه، با بازپسگیری بیش از ۱۵۰ کیلومتر مربع از خاک ایران به پایان رسید. این بار نیز این مژده به سراسر کشور مخابره شد: «حصر آبادان شکست».
دزفول؛ شهر هزار موشک
شاید وقتی صبح ۱۹ مهر ۱۳۵۹ که نخستین موشک عراقی به دزفول اصابت کرد، هیچ کس صدای موشک را نمیشناخت. اما بیگمان در پایان جنگ تحمیلی اهالی دزفول، صدای موشک و بمب و گلوله و خمپاره را به درستی میشناختند. رزمندههای قدیمی به دزفول لقب شهر هزار موشک را دادهاند. شهری که با وجود بمبارانهای پی در پی، هیچ وقت خالی از سکنه نشد و این دلیلی شد تا به دزفول لقب شهر مقاومت ایران را بدهند. مقاومتی که تصورش برای بسیاری از ما هم ممکن نیست. ۲۸ آذر ۱۳۶۱ نخستین موشک زمین به زمین رژیم بعث به دزفول اصابت کرد. اگر چه شهر پیشتر هم مورد تهاجم هوایی قرار گرفته بود اما از این تاریخ حمله عرا ق به دزفول بیامان شد. ۱۷۶ موشک دور برد، ۴۸۹ راکت، ۵ هزار و ۸۲۱ گلوله توپ، بلایی بود که صدام بر سر دزفول آوار کرد؛ «اما مقاومت نشکست»
اهواز؛ ۱۰:۲۵ صبح ۱۵ آذر ۶۵
از ابتدای جنگ واهمه از اشغال اهواز وجود داشت. اگر اهواز میرفت گویی همه خوزستان از کف رفته بود. گرچه حملات گاه و بیگاه عراق به اهواز ادامه داشت اما فاجعه اهواز در صبح روز ۱۵ آذر ۶۵ رقم خورد. فاجعهای که در میان کوران فجایع جنگ، کمتر به یاد مانده است. ساعت ۱۰ و ۲۵ دقیقه صبح، ۵۲ نقطه اهواز مورد حمله موشکی هوایی واقع شد. آمار دقیقی از شهدای این حادثه در دست نیست. مرکز حفظ و اشاعه آثار بنیاد دفاع قدس هم اعلام میکند که تخمین دقیق تعداد شهدای این حمله موشکی امکان پذیر نیست اما تعداد ۶۰ شهید فقط در یک منطقه مورد حمله، نشان از عمق فاجعه دارد.
بهبهان و دانش آموزان شهیدش
ممکن است شما هم این تصویر فیلمهای دفاع مقدس را به خاطر داشته باشید که رزمندهای، سرداری یا سربازی ماسک صورتش را در حملهای شیمیایی برداشته و بر صورت هموطن دیگری میگذارد. این تصویر آشنای سینمای پس از جنگ، عکسی است که شهید سردار دانایی در بمباران شیمیایی جاده بهبهان - شلمچه به نام خودش ثبت کرده است. اما این تنها تصویر دلخراش و البته غرورآفرین بهبهان نیست. صبح روز ۴ آبان ۱۳۶۳ صدام با بمباران یک مدرسه راهنمایی در این شهر، ۷۴ دانش آموز و معلم را شهید کرد. جنایتی جنگی که حتی در دادگاه کیفریش برای آن محکوم نشد.
خوزستان سال ها پس از جنگ
بیش از ۳ دهه از پایان دفاع مقدس می گذرد. گرچه بلافاصله پس از پایان جنگ، بازسازی خوزستان شروع شد اما این منطقه تا رسیدن به وضعیت مطلوب فاصله زیادی دارد. نرخ بیکاری برای این استان به ویژه در مناطق کمتر برخوردار به بالای ۴۵ درصد میرسد. بیش از ۵۰۰ روستای خوزستان با مشکل نبود آب آشامیدنی دست و پنجه نرم میکنند. اغلب شهرهای استان مشکل بنیادین فاضلاب دارند و هر بارندگی، روی ناخوشی از شهر را نشان میدهد. طبق آمار رسمی منتشر شده از سوی استانداری، ۶۲ درصد خانوارهای شهری و روستایی خوزستان درآمدی کمتر از متوسط کشوری دارند و هنوز بیش از هزار روستا و یک شهر در این استان گاز ندارند. اینها فقط بخش کوچکی از مشکلات خوزستان است. بگذریم از خشکی تالابها، ریزگرد، آلودگی گسترده هوا و ...
نظر شما