گاهی بلند می‌شدم و به تماشای بام‌های پاریس می‌ایستادم و به خود می‌گفتم: «نگران نباش. قبلا نوشته‌ای و حالا هم خواهی نوشت. همه کوششت باید بر این باشد که یک جمله حقیقی بنویسی. حقیقی‌ترین جمله‌ای را که می‌دانی بنویس.» کتاب «پاریس، جشن بی‌کران» یکی از ارزشمندترین یادگاران ارنست همینگوی است که نخستین‌بار پس از مرگ او در دهه ۱۹۶۰ منتشر شد.

همینگوی

به گزارش همشهری آنلاین، ارنست همینگوی، نویسنده امریکایی برنده نوبل، در دهه ۱۹۲۰ نزدیک به یک دهه در پاریس زندگی کرد. درست همان‌زمانی که گرترود استاین، به تازگی کتابفروشی شکسپیر و شرکا را در ساحل چپ پاریس راه‌اندازی کرده بود و غول‌های ادبی چون خود همینگوی، ازرا پاوند، تی‌. اس. الیوت، اسکات فیتزجرالد و جیمز جویس آن‌جا دور هم جمع می‌شدند. 

همینگوی سال‌های زندگی در پاریس را از تاثیرگذارترین سال‌های اقامت خود در پاریس می‌دانست. دوران بین دو جنگ که اوج شکوفایی هنری و فرهنگی اروپا و البته شهر پاریس بود و هنرمندان زیادی در آن زندگی می‌کردند. او در این کتاب شرح معاشرت‌هایش با برخی چهره‌های شاخص نظیر فیتزجرالد، گرترود استاین، جویس و جان دوس پاسوس را نیز نوشته است. 

مایکل رینولدز، در کتاب سال‌های پاریس، جلد دوم از زندگینامه همینگوی، درباره نویسنده جوان که در زمستان ۱۹۲۱ تازه قایقش به ساحل پاریس رسیده و به همراه همسرش هادلی در کافه‌ای نشسته است، می‌نویسد: «کمتر از دو بلوک آن‌سوتر از میز همینگوی، آنچه از شارل بودلر و گی دو موپاسان باقی مانده بود، زیر بناهای یادبود سنگی در گورستان مونپارناس قرار داشت. در فاصله پنج دقیقه با پای پیاده در بلوار راسپیل، گرترود استاین و آلیس توکلاس در حال برنامه‌ریزی غذای کریسمس خود بودند. در همان نزدیکی ازرا پاوند در حال خواندن قسمتی از دست نوشته‌ای بود که دوست جوانی به نام تام الیوت با اعصابی فرسوده و در حال درمان و استراحت در لوزان نوشته بود... در کمتر از دو بلوک فاصله از هتل همینگوی، جیمز جویس در حال لباس پوشیدن بود تا در مهمانی در کتابفروشی سیلویا بیچ، شکسپیر و شرکا شرکت کند، جایی که او به پایان رساندن آخرین ویرایش‌های نسخه خطی کتاب مشهورش اولیس را جشن می‌گرفت. هیچ یک از این غول‌های ادبی نمی‌دانستند که ارنست همینگوی در شهر است، اما قبل از اینکه سال تمام شود، او را به خوبی خواهند شناخت. ترکیبی از تاثیرات ادبی در شرف وقوع بود که برای همیشه توپوگرافی ادبیات آمریکا را تغییر می‌داد.»

ظاهرا جرج اورول، نویسنده و روزنامه‌نگار انگلیسی که بیشتر او را با کتاب‌های قلعه حیوانات و ۱۹۸۴ می‌شناسیم، در همین دوره در پاریس زندگی می‌کرد، اما زندگی او بسیار با شیوه همینگوی متفاوت بود. همینگوی، از کافه‌نشینی‌هایش در پاریس جشن بی‌کران نوشته است، در حالی که اورول، با شستن ظرف‌ در هتل‌ها و رستوران‌ها امورات می‌گذراند و با بی‌خانمان‌های پاریسی، هر شب برای یافتن جایی برای خواب سرگردان بود. اورول در کتاب «آس و پاس در پاریس و لندن» شرح این بی‌خانمانی‌ها و فقر را نوشته است. او از روزهایی نوشته که تمام دغدغه و توانش تنها صرف تهیه نان و چای و سیگار می‌شد و اینکه چطور گرسنگی می‌تواند حتی نگاه آدم به جهان را تغییر دهد. او با تجربه ظرفشویی در پاریس، از برده‌داری نوین می‌گوید، اینکه چطور بردگی در پوششی تازه، تمام دغدغه انسان‌ها را صرف کسب درآمدی برای گذران زندگی می‌کند و فرصت اندیشیدن را از او می‌گیرد. 

همینگوی در کتاب «پاریس جشن بی‌کران» اما نگاه دیگری به گرسنگی دارد. گرسنگی که او از آن حرف می‌زند، دل‌ضعفه‌ای است که می‌دانی به زودی از پسش برخواهی آمد و تنها در این اندیشه‌ای که با کدام غذا و در کدام کافه خواسته‌ات را برآورده کنی. همینگوی می‌نویسد: «آنجا همیشه می‌شد به موزه‌ی لوگزامبورگ قدم بگذاری و اگر معده و اندرونت از طعام خالی بود، همه‌ نقاشی‌ها ظریف‌تر و روشن‌تر و زیباتر بودند. در گرسنگی آموختم که به مراتب بهتر از مواقع دیگر سزان را دریابم و به واقع ببینم که چگونه چشم‌اندازی را می‌آفریند. رفته‌رفته بر این باور شدم که او نیز در حالت گرسنگی نقش می‌زده است، اما می‌اندیشیدم که شاید هم از یاد برده باشد چیزی بخورد.» 

همینگوی که فیدل و رائول کاسترو او را تنها یانکی که همیشه در جزیره (کوبا) از او استقبال می‌شود، لقب داده بودند، داستان سال‌های اقامتش در پاریس را در سال ۱۹۵۷ در کوبا آغاز کرد. به پایان رساندن آن حدود سه سال زمان برد. همینگوی دستنوشته‌های این کتاب را از کوبا به آیداهو و بعد به اسپانیا برد و سپس دوباره به کوبا و در آخر هم به آیداهو بازگشت و همان‌جا به پایان رساند. وودی آلن در فیلم نیمه‌شب در پاریس، تصویری را که از پاریس ۱۹۲۰ ارائه می‌دهد، تا حد زیادی از این کتاب برداشت کرده است.

 پاریس جشن بیکران را فرهاد غبرایی ترجمه و انتشارات کتاب خورشید منتشر کرده است.

کد خبر 636327

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار ادبیات و کتاب

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha