به گزارش همشهری آنلاین به نقل از تابناک، تقریبا همه ما با افراد خودشیفته سر و کار داشته یا در میان دوستان و آشنایان فردی را میشناسیم که خصوصیات خودشیفتگی در او وجود داشته باشد. پاسختان منفی است؟ کمی بیشتر فکر کنید.
بررسی اجمالی اختلال شخصیت خودشیفته
اختلال شخصیت خودشیفته یکی از انواع اختلالات شخصیت است. از مشخصات اختلال شخصیت خودشیفته این است که اینگونه افراد، تصویری اغراقآمیز و تحریف شده از خود در ذهن دارند و ضمن داشتن احساس کاذب اعتماد به نفس و مهم دانستن خود، نیازمند توجه و تحسین بیش از حد از جانب دیگران هستند. این درحالی است که خود نسبت به سایر افراد احساس توجه و همدلی خاصی ندارند و از آشفتگی در روابط رنج میبرند. جالب است بدانید پشت نقاب اعتماد به نفس بیش از حد افراد خودشیفته، یک عزتنفس شکننده و آسیبپذیر وجود دارد که در برابر کوچکترین انتقادی میشکند.
اختلال شخصیت خودشیفته باعث بروز مشکلاتی در حیطههای مختلف زندگی از جمله روابط عاطفی، کار، تحصیل و یا امور اقتصادی میشود. افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته، درصورت عدم دریافت آن میزان محبت و توجهی که خود را شایسته آن میدانند، مأیوس و ناراحت میشوند. همچنین ممکن است به این نتیجه برسند که روابطشان با دیگران دیگر رضایت بخش نیست؛ اگرچه دیگر افراد نیز از بودن در کنار آنها لذت نمیبرند.
علائم اختلال شخصیت خودشیفته
علائم و نشانههای اختلال شخصیت خودشیفته در افراد مختلف، متفاوت است.
► علائم اختلال شخصیت خودشیفته در افراد مبتلا:
-احساس خودبزرگ بینی بیش از حد.
-خود را بیش از اندازه محق تعریف و تمجید مداوم از طرف دیگران دانستن.
-انتظار برتری داشتن نسبت به دیگران، حتی بدون دستیابی به هیچ موفقیت خاصی.
-اغراق در دستاوردها و استعدادها.
-خیالپردازی در مورد موفقیت، قدرت، هوش، زیبایی و یا همسر ایدهآل.
-داشتن این تفکر که تنها باید با افراد خاص و هم شان خود در ارتباط باشند.
-مجال ندادن به دیگران برای صحبت در حین مکالمات، یا تحقیر دیگران.
-همیشه به دنبال جلب توجه و پیروی بیچون و چرای دیگران در برابر خواستههای خود بودن.
-سوء استفاده کردن از لطف دیگران به نفع کارهای خود.
-نمیتوانند و یا نمیخواهند که نیازها و احساسات دیگران را هم در نظر بگیرند.
-به دیگران حسادت میکنند و بر این باورند که دیگران نیز به آنها حسادت میکنند.
-با غرور و تکبر رفتار میکنند و متکبر، از خودراضی و پرمدعا به نظر میرسند.
-اصرار دارند تا از هرچیزی بهترینش را داشته باشند، مثلا بهترین ماشین و شغل.
-در عین حال، این افراد در برخورد با هر چیزی که تحت عنوان انتقاد مطرح میشود، مشکل دارند.
-وقتی رفتاری در شأن خود نبینند، عصبانی و یا بی حوصله میشوند.
-برای اینکه خود را برتر از دیگران نشان دهند، با خشم و یا تحقیر نسبت به دیگران رفتار میکنند و سعی میکنند آنها را کوچک جلوه دهند.
-در کنترل احساسات و رفتار خود دچار مشکل میشوند.
-در رابطه با استرس و پذیرش تغییر، دچار مشکلات اساسی هستند.
-ممکن است از اینکه از حد کمال خود افول کنند، احساس افسردگی و بیهدفی کنند.
-احساس درونی ناامنی، شرمندگی، آسیبپذیری و تحقیر را تجربه میکنند.
خصوصیات افراد خودشیفته
۱. خودشان را برتر از دیگران میدانند
افراد خودشیفته معمولا خودشان را از همه اطرافیان از جمله دوستان، همکاران و اعضای خانواده بهتر میدانند. اما این خودبرتربینی تنها یک خصوصیت اخلاقی نیست بلکه مکانسیم دفاعی این افراد برای مخفی کردن مشکل اصلی آنها یعنی ترس از آسیبپذیری است. افراد خودشیفته تحمل آسیب پذیری را ندارند و خود را از همه جهت کامل، بینقص و بدون آسیب در نظر میگیرند.
۲. دوست دارند همواره مورد توجه دیگران باشند
به گفته یک مشاور خانواده نیاز به جلب توجه ریشه در دوران کودکی انسان دارد. برخی عوامل مانند مدام مورد انتقاد دیگران قرار گرفتن ممکن است باعث شود فرد با احساس ناامنی، عزت نفس پایین یا حسادت بزرگ شده و برای غلبه بر این احساسات پیوسته تلاش میکند در مرکز توجه قرار بگیرد تا احساس بهتری نسبت به خودش داشته باشد.
۳. پیوسته به دنبال تایید شدن از عوامل بیرونی هستند
افراد خودشیفته مدام به دنبال آن هستند که توسط عوامل بیرونی تایید شوند و این خصوصیت از عزت نفس آنها سرچشمه میگیرد. چنین افرادی تلاش بی وقفهای برای اثبات خود انجام میدهند، زیرا حس پذیرش خود در آنها مشروط بر تایید عوامل بیرونی و اطرافیان میباشد.
۴. اشتباه خود را نمیپذیرند
بیشک بسیاری از ما از انتقاد شدن دل خوشی نداریم، اما افراد خودشیفته به فشار بیرونی و انتقادها بسیار حساستر هستند. آنها خود را هدیه خداوند برای جهان میدانند و عدم انتقاد پذیری این افراد چندان هم عجیب به نظر نمیرسد. خودشیفتهها هر چیزی که باعث ایجاد خدشه در احساس آنها نسبت به خودشان شود را از بین برده و برای فرار از انتقاد از تکنیکهایی همچون انکار، عوض کردن موضوع و سرزنش متقابل استفاده میکنند. اکثر افراد خودشیفته در خلاص شدن از سرزنش و انتقادات و برگرداندن آن به طرف مقابل حرفهای هستند!
۵. حد و مرزها را رعایت نمیکنند
افراد خودشیفته معمولا به حد و مرز خصوصی دیگران احترام نمیگذارند، برخی واقعا متوجه این رفتار آزاردهنده خود نمیشوند و برخی دیگر اگرچه متوجه آن میشوند، اما فکر نمیکنند این مسئله برای طرف مقابل آزاردهنده باشد. این افراد معمولا نسبت به تعیین مرزهای شخصی مقاومت نشان داده و به جای آن که به خواسته دیگران احترام بگذارند مدام میپرسند:”چرا؟ ”. عبور از مرزها باعث میشود کمتر قابل اعتماد بوده و در روابط دوطرفه چندان موفق عمل نکنند.
۶. شنونده خوبی نیستند
این افراد با دقت به حرفهای دیگران گوش نمیکنند و اغلب تمایل دارند کنترل گفتگو را در دست بگیرند. گاهی نیز هدف آنها از گوش دادن به صحبت دیگران آن است که بتوانند جواب دندان شکنی به او بدهند! گفتگو با افراد خودشیفته معمولا یک طرفه و در مورد یک نفر – شخص او – خواهد بود. شاید برایتان پیش آمده که درباره موضوعی خاص – مثلا بیماری مادر – با دوستی صحبت کنید و در کمال تعجب گفتگوی شما به پیراهنی که او هفته پیش خریداری کرده کشانده میشود!
۷. برای خودشان حق زیادی قائل میشوند
افراد خودشیفته بر این باورند به طور ذاتی سزاوار بهترینها هستند، حق به جانب بودن باعث میشود به نیازهای واقعی دیگران اهمیت ندهند. تنها چیزی که برای این افراد مهم است خواستهها و نیازهای خودشان است.
۸. به دیگران به چشم ابزار نگاه میکنند
از نظر افراد خودشیفته مردم وسیلهای هستند برای رسیدن آنها به اهدافشان! این افراد دیگران را به عنوان انسانهای کامل و مستقل نگاه نمیکنند بلکه همانند ابزاری میبینند که باید به آنها خدمت کنند. همین دیدگاه باعث شده به راحتی مرزهای خصوصی دیگران را شکسته و به آن احترام نگذارند.
۹. حس همدلی ندارند
عدم احساس همدلی نسبت به دیگران یکی از بارزترین ویژگیهای افراد خودشیفته است. آنها معمولا نمیتوانند ناراحتی دیگران را درک کنند و به همین دلیل دلسوزی واقعی نسبت به کسی نشان نمیدهند.
۱۰. بدون درخواست دیگران به آنها مشاوره میدهند
افراد خودشیفته حتی زمانی که کسی از آنها مشاوره نخواسته سعی میکنند دیگران را نصیحت کنند اگرچه این کار معمولا از روی دلسوزی آنها نیست بلکه از آن به عنوان راهی برای کنترل و نشان دادن برتری خود نسبت به دیگران استفاده میکنند.
۱۱. اهمیت زیادی به تجملات میدهند
افراد خودشیفته از اشیا لوکس برای ایجاد احساس کاذبی در خود که آن را به صورت طبیعی ندارند استفاده میکنند. همانطور که قبلا اشاره کردیم برای این افراد سخت است که به اطرافیان به عنوان ابزار و اشیا نگاه نکنند و سختتر از آن این است که اشیا لوکس و گرانقیمت را تنها یک شی بدانند و نه چیزی بیشتر.
۱۲. افراد بیش از حد رقابتی هستند
حس رقابت کردن به طور طبیعی در وجود همه انسانها وجود دارد، اما این حس در افراد خودشیفته بسیار بیشتر میباشد که البته جای تعجب ندارد، زیرا این افراد برای جلوگیری از انتقاد و همچنین بهتر بودن از دیگران تلاش زیادی میکنند تا در رقابتها از آنها پیشی بگیرند.
۱۳. از تکنیک بمب عشق استفاده میکنند
افراد خودشیفته ابتدای رابطه عاشقانه شدیدا به طرف مقابل ابراز عشق و توجه میکنند، به این کار بمب عشق گفته میشود و آنها این کار را نه به خاطر عشق بلکه برای کنترل کردن طرف مقابل انجام میدهند. افراد خودشیفته روابط طولانی مدت ندارند و بعد از خسته شدن معمولا بدون آسیب دیدن به رابطه پایان میدهند، اما این خصوصیت آنها تاثیر بدی روی طرف مقابل آنها خواهد گذاشت.
۱۴. بسیار کمالگرا هستند
تلاش برای موفقیت و کمال به خودی خود مثبت است، اما افراد خودشیفته در این مسئله بسیار افراطی هستند به طوری که حتی با وجود رسیدن به موفقیت و آن چه دلخواه آنها بوده همچنان احساس خشم و نارضایتی در وجودشان موج میزند.
۱۵. روابط سطحی دارند
افراد خودشیفته روابط دوستانه سطحی دارند و تنها در مدیریت این گونه روابط موفق هستند، روابط عمیق، منطقی و دلسوزانه برای شان قابل تحمل نیست، زیرا همانطور که قبلا اشاره کردیم حس همدلی چندانی ندارند.
۱۶. توقعات غیر منطقی دارند
زندگی هرگز کامل نخواهد بود و انتظار کامل بودن آن توقعی غیر واقع گرایانه است، اما افراد خودشیفته از این مسئله اطلاع ندارند. بسیاری از ما با وجود شکست، حسرتها و از دست دادنها به زندگی ادامه داده و سعی میکنیم اهداف واقع بینانه تری برای خود انتخاب میکنیم در حالی که افراد خودشیفته از زندگی و اطرافیان توقعات غیر منطقی داشته و به زندگی به شکلی واقعگرایانه نگاه نمیکنند.
۱۷. با دیگران صمیمی نمیشوند
این خصوصیت از آزاردهندهترین رفتارهای افراد خوشیفته است، آنها توانایی صمیمی شدن با دیگران را ندارند، حتی با نزدیکترین دوستان خود! این رفتار افراد خودشیفته از ترس آسیب پذیر بودن و مورد انتقاد قرار گرفتن نشات میگیرد.
۱۸. بسیار تدافعی هستند
افراد خودشیفته به دلیل شخصیت شکنندهای که دارند به سرعت جبهه گرفته و شروع به توجیه کردن میکنند. این افراد در شرایط چالش برانگیز زندگی به گونهای برخورد میکنند که گویا زندگی شان در گروی درست بودن حرف آنها یا توجیه کردن آن است.
پذیرفتن اشتباه و ابراز تاسف برای این افراد بسیار سخت و حتی غیر ممکن است.
۱۹. کاریزماتیک به نظر میرسند
گرچه افراد خودشیفته معمولا در ایجاد ارتباط حقیقی با دیگران مشکل دارند، اما اغلب بسیار باهوش، کاریزماتیک و جذاب به نظر میرسند در حالی که برخلاف افراد کاریزماتیک واقعی، به مرور و در طول رابطه این جذابیت به دلیل عدم گوش دادن به حرفهای دیگران و نداشتن حس همدلی از بین خواهد رفت.
۲۰. به پیامدهای تصمیمات خود اهمیت نمیدهند
فرد خودشیفته هنگام تصمیم گیری تنها به خواستهها و نیازهای خودش فکر میکند و اگر کسی بخواهد به صورت منطقی پیامدهای منفی این مسئله را به او توضیح دهد معمولا به نتیجهای نخواهد رسید.
۲۱. زود عصبانی میشوند
هم افراد خودشیفته و هم مبتلایان به شخصیت مرزی از احساس خشم غیر قابل کنترل رنج میبرند. در افراد خودشیفته این خشم شدید زمانی رخ میدهد که به دلیل شرایط موجود اضطراب دردناک یا احساس شرمندگی که در لایههای زیرین شخصیت خود پنهان کردهاند ناگهان نمایان میشود.
۲۲. احساس امنیت نمیکنند
افراد خودشیفته پیوسته به دنبال جلب توجه و مورد ستایش قرار گرفتن از سوی دیگران هستند، آنها از طرد شدن و مورد انتقاد و تمسخر قرار گرفتن میترسند و از هرگونه صمیمیت گریزان هستند، زیرا ممکن است باعث برملا شدن نواقص آنها نزد دیگران شده و مورد تایید قرار نگیرند. همه این ترسها باعث شده همواره نوعی احساس عدم امنیت در وجود خود احساس کنند.
۲۳. درباره دستاوردهای خود دروغ میگویند
افراد خودشیفته ممکن است درباره نقشی که در موفقیتهای دیگران داشته یا به طور کلی دستاوردهای شخص خودشان دروغ بگویند. آنها دوست دارند موفقترین فرد حاضر در جمع باشند و به همین دلیل در دستاوردهای خود مبالغه کرده و برای آن که مورد تحسین قرار بگیرند موفقیتهای دروغین خلق میکنند.
۲۴. از احساسات درونی خود شرمسار هستند
همه احساسات ناخوشایند از قبیل ترس ها، ناامنی ها، طرد شدنها و ... در اعماق وجود فرد خودشیفته دفن شده و او همیشه مراقب است دیگران بویی از این احساسات نبرند به طوری که حتی گاهی خودش هم وجود آنها را فراموش میکند. افراد خودشیفته در درون خود از این احساسات و افکار طرد شده به شدت احساس خجالت میکنند.
۲۵. در کار تیمی چندان خوب عمل نمیکنند
یکی از لازمههای کارهای گروهی و تیمی داشتن حس همدردی و همدلی با اعضای گروه بوده و لازم است نگرش خوبی به دیگران داشته باشیم. با توجه به آن چه تا اینجا اشاره کردیم به نظر نمیرسد افراد خودشیفته بتوانند احساسات دیگران را درک کنند، آنها به دنبال منافع خود هستند و حس همدلی کمتری دارند به همین دلیل در کارهای گروهی چندان موفق عمل نمیکنند.
تست خودشیفتگی
خودشیفتهها نشانههایی دارند که میتوان با انجام یک تست ساده آنها را مشخص کرد. اگر شما نیز به وجود این اختلال در خود یا اطرافیانتان مشکوک شدهاید؛ میتوانید با انجام تست مطرح شده در این مقاله خود را محک بزنید.
تست زیر شامل ۶ علامت خودشیفتگی است؛ امتیازات از ۰ تا ۵ متغیر است. در صورتی که یکی از این علائم به هیچ وجه در مورد شما صدق نمیکند، به آن امتیاز صفر دهید و اگر تصور میکنید یکی از آنها کاملاً در مورد شما صادق است، برای آن امتیاز ۵ را در نظر بگیرید. مجموع امتیازات، درجه خودشیفتگی شما را مشخص خواهد نمود.
► امتیازات به این صورت تفسیر میشوند:
مجموع امتیازات ۱۰ یا کمتر، نشانه آن است که علائم و نشانههای خودشیفتگی در مورد شما صدق نمیکند.
- مجموع امتیازات بیشتر از ۱۰ و کمتر از ۱۸ نشانه آن است که شما فردی خودشیفته بوده و در صورتی که این موضوع را نادیده بگیرید، ممکن است در آینده مشکلات بسیاری متوجهتان شود.
- مجموع امتیازات ۲۴ به بالا، نشانه اختلال خودشیفتگی حاد است و بایستی هر چه سریعتر برای درمان خود اقدام نمایید.
تست اختلال خودشیفتگی
۱- صحبتهای یک طرفه
یکی از علائم بارز افراد خودشیفته این است که تمایلی به شنیدن صحبتهای دیگران ندارند و مرتبا صحبتهای دیگران را با استفاده از واژه، اما نقض میکنند. این افراد فقط میخواهند راجع به مسائلی حرف بزنند که خود دوست دارند. این افراد در مکالمه با دیگران فقط عقاید خود را درست میدانند و درگیریهای ذهنی خود را در اولویت قرار میدهند. همچنین توصیهها و پیشنهادات دیگران را به نوعی توهین به شخصیت خود تلقی میکنند.
۲- موضوع بیشتر صحبتها، من است
بیشتر صحبتها و مکالمات با دیگران در مورد کارها، اندیشهها، خواستهها و تمایلات من است و اگر من نباشم موضوعی برای مکالمه وجود ندارد و یا بسیار خسته کننده است. اطرافیان من بایستی برای من هر کاری انجام دهند تا آنها را بپذیرم.
۳- من ملزم به رعایت قوانین اجتماعی، خانوادگی و... نیستم
من میتوانم هر کاری در خانواده، اجتماع و... بکنم و هیچ کس حق ندارد به من بگوید قوانین مربوط به افراد عادی را رعایت کنم.
من میتوانم با همسر و فرزندانم هرگونه که خواستم رفتار کنم. من میتوانم قوانین مالیاتی را رعایت نکرده و به نحوی آنها را دور بزنم. من میتوانم قوانین رانندگی را هر طور که مایلم رعایت کنم و...
۴- هیچ کس حق ندارد از من انتقاد کند. من از این کار متنفرم
هیچ کس حق ندارد از من، کارها و رفتارهایم انتقاد کند چرا که من از این کار به شدت متنفرم و به سرعت عصبانی میشوم و تلافی خواهم کرد. البته من حق دارم از هر کس که بخواهم و به هر شیوه ممکن انتقاد کنم. به طور کلی عقاید و اعتقادات من بر عقاید و انتقادات همه افراد برتری دارد.
۵- در همه حالات همیشه حق با من است
من هیچ گاه اشتباه نمیکنم و به فرض محال اگر هم اشتباهی مرتکب شوم، هرگز عذرخواهی نخواهم کرد. این کار به شدت مرا ناراحت خواهد کرد. همچنین جایگاه من بسیار فراتر از آن است که مورد مواخذه قرار بگیرم.
۶- دیگران مقصرند و با مخالفت با من، به شدت مرا عصبانی میکنند
من بسیار باهوشتر از دیگران هستم و ویژگیهای منحصربهفردی دارم که دیگران هیچ یک را ندارند. به همین دلیل هرگاه مشکلی بین من و دیگران پیش آید، قطعا دیگران مقصرند و آنها هستند که من را عصبانی میکنند، به حرفهای من گوش نمیکنند، از من انتقاد کرده و من را سرزنش میکنند، سعی میکنند من را تحت کنترل و مالکیت خود در آورند، نظرات اشتباه ارائه میدهند و...
حال میتوانید مجموع امتیازات خود را محاسبه کنید و شخصیت خود را از لحاظ وجود یا عدم وجود اختلال شخصیت خودشیفتگی بسنجید.
نظر شما