فضای شهری، گستره و قلمرو همگانی است که همه مردم از حق استفاده عادلانه از آن برخوردارند. فضای همگانی مکانهای متنوعی هستند که شامل شبکهها(خیابان)، میادین، پارکها(بوستانها)، ورودیها، راهپلهها و نظیر اینها میشوند. این فضاها میباید واجد قابلیتها و مطلوبیتهایی در ابعاد چیدمان فضایی، عمران و ساخت وساز، تاسیسات زیربنایی، تجهیزات عمومی و علائم هدایت و امنیت و ایمنی باشند.
منظور این است که سامانه کالبدی فضاهای شهری از امکانات لازم برای بهرهمندی راحت شهروندان برخوردار باشند. برای مثال راهها و پارکها باید از بسترهای مناسبی برای رفتوآمد، سرپناههایی برای مصون ماندن از گزند گرما و سرما و محلهایی برای استراحت و نشستن برخوردار باشند.
معمولا در پارکها و بوستانهای شهری محلهایی برای نشستن پیشبینی و ایجاد میشود. اما غالبا پیشنهاد و پیشبینی محلهایی برای نشستن در خیابانها دور از تصور است. حال آنکه پیشبینی محلهای نشستن یکی از الزامات طراحی راهها، مخصوصا در پیادهراههای محورهای اصلی، محسوب میشود. به دلایل مختلفی احتیاج به نشستنگاه از الزامات طراحی و ساخت محلهای تردد و پیاده در خیابانهاست.
توان بدنی کلی انسان برای طیکردن مسیرها بهصورت پیاده، توان گروههای انسانی خاص که کم توانان یا ناتوانان خوانده میشوند، حساسیت مربوط به شیب، قوس و کلاً جسم راه حساسیت فرمی و منظری؛ حساسیتهای مربوط به تعاملات اجتماعی بهطور عام و بهطور خاص دلایلی هستند که محلهای نشستن را در معابر عمومی، مخصوصا در پیادهراهها الزامی میکند. به علاوه در عصر امروز که حرکت فیزیکی مردم در اثر استفاده از اتومبیل به حداقل رسیده و روابط اجتماعی مستقیم نیز در اثر حرکت به سوی یک زندگی مجازی مستمرا رو به کاهش مینهد ساختن فضاهای شهری پیاده مدار از الزامات اصولی طراحی شهری و توسعه شهری است.
اصولا جدارههای شهری بیروح و فراتر از مقیاس انسانی برای پیادگان محدودههای قرمز و نامطلوب محسوب میشوند. بازرگانان، بانکداران و مغازهداران زیرک مکانهای کار خود را در طبقه همکف و با تعریف ورودیهای انسانی شکل میدهند تا پیادگان را جذب کنند. کافه رستورانهایی که از امکان نشستن مشتری در پیادهرو یا مفصل بین خیابان و مغازهها برخوردار باشند سوددهی بیشتری دارند.
درختانی با تاج سرپناه ساز کافی، باغچهها و ایستگاههای اتوبوس خوب در محورهای پیاده مردم را برای توقف و نشستن در کنار خیابانها جذب میکند. ایجاد مکانهایی برای نشستن، نصب چراغهای مناسب روشنایی، ایجاد محلهایی برای استراحت و آبنماها جزو عناصر مورد نیاز برای طراحی ماهرانه فضاهای همگانی محسوب میشوند. علاوه بر این، باید با ایجاد یک سیستم جهتیابی واضح ولی بدون مزاحمت، طراحی را تکمیل کرد. ایستگاههای وسایل نقلیه عمومی مخصوصا اتوبوس از مکانهای همگانی مرتبط با پیادهها محسوب میشوند. این مکانها باید با امکاناتی برای نشستن مسافران و همچنین روشنایی مناسب طراحی شدهباشند.
به هرحال یک بخش مسلم از یک برنامهریزی و طراحی مبتنی بر فرهنگ جمعی و نیاز همگان ایجاد نیمکتها و محلهای نشستن و استراحت است. این محلها باید بهگونهای مؤثر طراحی، ساخته و مکانیابی شوند تا مزاحمتی برای هر دو گروه استفادهکننده و عابران فراهم نکند و برای استفادهکنندگان راحتی، تنوع، امنیت و آرامش و ایمنی را همراه داشته باشد. امکانات مذکور برای همه طبقات و گروههای اجتماعی با تنوعی از تواناییهای جسمی ضروری است. برخی از تجهیزات و تسهیلات برای همه نوع معابر اعم از دسترسیها و جمع و پخشکنندهها تا شریانها و خیابانهای اصلی الزامی است. ولی برخی از تجهیزات برای خیابانهای اصلی(Main Streets) ضروریتر هستند.
خیابانهای اصلی، معابری هستند که عمدتا عرض بیشتری دارند و به دلایل وجود مراکز خدمات جمعی مانند مراکز تجاری، وجود جاذبههای عمومی نظیر پارکهای شهری مهم و وجود عناصر مثبت هویتمندی و همینطور تعلق خاطر جمعی شهروندان از نظر داشتن مکانهای نشستن از هویت بیشتری برخوردار هستند. این معابر چه از بعد ادراکات همگانی و تصاویر ذهنی و چه از نظر قابلیتهای خدماتی زمینههای مکث و توقف فراوانی دارند. در بسیاری از شهرهای دنیا کفسازی پیادهراهها، سازماندهی و چیدمان هندسی- فضایی پیادهراهها و همینطور سازمان دادن علائم و تجهیزات محور پیاده از برنامههای متداول شهرسازی محسوب میشوند.
در همین راستا محل نشستن نیز به مثابه بخشی از برنامهریزی تجهیزات شهری، ساماندهی، توسعه، مدیریت، بهرهبرداری و نگهداری میشوند. معروفترین خیابانهای جهان که از دیدگاههای مختلف اعم از اجتماعی، اقتصادی، زیباشناختی و فرهنگی از اقبال عمومی برخوردار هستندو معمولا مناسبترین محلهای توقف و نشستن مردم محسوب میشوند. در جریان توسعه این معابر معمولا به تعریض و توسعه بخش پیاده پرداخته شده و محلهایی برای نشستن، گفتوگو، تغذیه و نظیر آن پیشبینی شده است.
اکثریت معابر شهری ایران از امکانات، تجهیزات و تاسیسات لازم برای نشستن و استراحت برخوردار نیستند. قبل از هر چیز باید یادآوری کرد که بهدلیل عرض کم، شرایط لازم برای استقرار تجهیزات محل نشستن فراهم نیست. به علاوه کمتر به ایجاد محلهای نشستن بهعنوان یک الزام و حتی یک اجبار طراحی توسعه اندیشیده میشود. اگر از پیشینه خیابان چهار باغ اصفهان بگذریم که محلهای توقف، مکث و نشستن در آن جایگاهی سنتی دارد، در کمتر شهری از شهرهای ایران به این مهم در فضای خیابانهای اصلی توجه شده است.
اخیرا تلاشی در برخی شهرها نظیر تهران، تبریز و مشهد برای پیاده راه سازی و تقویت امکانات و تسهیلات راحتی پیادگان شروع شدهاست که مراحل اولیه را طی میکند. پیاده راه سازی خیابان ولیعصر تهران و تلاشی فراگیر برای طراحی، ارتقای کیفیت و ساماندهی کیفیت محیطی خیابان احمدآباد مشهد شروعی است که انتظار میرود آینده پاسخدهی را برای فضاهای شهری پیاده مدار و شهروندمدار رقم بزند. اما رسیدن به حدی مطلوب به تلاشی فزایندهتر و پرسرعتتر نیاز دارد تا پاسخی برازنده برای مدنیت ایرانی و شهروندان ایرانی باشد. در این محلها نشستن را باید در سرلوحه جریان توسعه قرار داد و با تجهیزات لازم به تحکیم، تشویق و تقویت پیادهمداری، مردم مداری و راحتی جسمی و روحی مردم کمک کرد.
بررسی مسیرهای عبور پیاده معابر شهری ایران نشان میدهد که نبود محلهای نشستن مبرهنتر از آن است که کسی بتواند آنرا نفی کند. لذا با توجه به توضیحات ذکرشده انتظار میرود که الزامات طراحی این فضاها برای ایجاد نشستن نفی نشود.