همشهری آنلاین _ زهرا بلندی: یک سر دارند و هزار سودا. روزهایشان به اندازه کافی با مشغلههای درسی و کار پر است، اما از پژوهش و مطالعه دست نکشیدهاند. پژوهشسرای «زکریای رازی» را خانهای امن برای رشد پژوهشی میدانند و گهگاهی به آن سر میزنند. آنها یاد گرفتهاند سؤالات بزرگ و کوچک ذهنشان را دستکم نگیرند و هریک را در این مرکز، پرورش داده و ایده و جوابی برای آن بیابند. نتیجهاش شده ثبت اختراع و چاپ کتابهای خوب علمی، ادبی و... و.
- روبیک اعشاری
هریک آوردهای با خود و به نام خود دارد. از دستگاههایی که با تلاش بسیار ساختهاند تا کتابی که نوشته و به چاپ رساندهاند. هر ۴ نفر را ابتدا مدرسه محل تحصیلشان به پژوهشسرای زکریای رازی معرفی کرد، اما آنچه راز ماندگاریشان شد علاقه و میل شخصی بوده است. ۲ نفر هنوز دانشآموزند و در مدرسه ۲۲ بهمن شهرری درس میخوانند. ۲ نفر دیگر دانشجوی مکانیک و فیزیک هستند.
بعد از گعده دوستانه چند دقیقهای، حالا در اتاق مدیر دور هم جمع شدهاند. دانشآموزان پایه هشتمی با اشتیاق روی ۲ صندلی چسبیده به هم نشستهاند. «یوسف پناهی» سال ششم دبستان پس از اینکه احساس میکند در یادگیری مبحث اعداد اعشاری آنطور که باید قوی نیست، ساخت یک روبیک اعشاری را شروع میکند. البته بعد از آشنایی با پژوهشسرای زکریای رازی، این ایده را پرورش میدهد و اسفند سال قبل آن را میسازد و به ثبت میرساند. مخترع روبیک اعشاری، که سازهاش را در دست گرفته و پشت سرهم رنگهای پازل آن را جابهجا میکند، میگوید: «برای ثبت این روبیک که کاربرد زیادی برای بچههای پنجم و ششمی دارد سختیهای زیادی کشیدم. اگر کمکها و انگیزهبخشی پژوهشسرا نبود به تنهایی از عهده این کار بر نمیآمدم. حالا برای معرفی و تجاریسازی آن نیازمند حمایت هستم. ایدههای زیادی در سر دارم و میخواهم آنها را هم به ثمر برسانم.»
- در جشنواره گم شد
دستگاه بعدی شبیه برگه امتحانی است که یک لامپ دارد و چند سؤال و جواب در سمت چپ و راست آن دیده میشود. با انتخاب هر جواب توسط دانشآموز، همزمان چراغ نشان میدهد که جواب درست یا غلط است. «محمدطاها ترکمان پری» برای کاهش میزان مصرف کاغذ و آسان شدن کار معلمها، دستگاه «الکترو ریاضی» را ساخته و آن را به ثبت رسانده است. میگوید: «از کودکی عشق کاردستی بودم و با این علاقه درونی ۳ سال پیش دستگاهی ساختم که تا مرحله استانی جشنواره «جابربنحیان» پیش رفت، اما در جشنواره گم شد. با این وجود دست نکشیدم و دوباره تلاشم را برای ساخت ایدهای که در ذهنم بود به کار گرفتم. این دستگاه ابتدا خیلی ساده به نظر میرسید، اما بعد از چند جلسه که با حضور استادان پژوهشسرا برگزار شد تغییراتی روی دستگاه اعمال کردم و توانستم اواخر اسفند سال گذشته آن را در سامانه ثبت اختراع معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری به ثبت برسانم.»
- همه دغدغه دانشجویان
نفس نفس زنان وارد اتاق میشود با دستگاهی نسبتاً بزرگ در دست، کهگویی نگه داشتن این بار سنگین خارج از توان اوست. پس از چند دم و بازدم عمیق، با دستمالی نمناک شروع به پاک کردن گرد و غبار دستگاه میکند. روزهایی را به یاد میآورد که همزمان با تحصیل در یکی از مدارس خاورشهر، در یک کارگاه مکانیکی کار میکرد. وقتی متوجه یک نقص در کلاچ خودروها میشود، ایده ساخت «کلاچ اصطکاکی» به ذهنش میآید و برای کار کردن روی این ایده و رشد آن به پژوهشسرا میآید. «مهدی سهیل جمشیدی» ساکن ۱۹ ساله قیامدشت و دانشجوی رشته مکانیک هنوز هم در کارگاه تراشکاری کار میکند، ولی از هر اوقات فراغت و بیکاریاش برای حضور در این پژوهشسرا استفاده میکند: «۱۴ ساله بودم که بعد از ۲ـ ۳ ماه کار کردن در مکانیکی متوجه شدم همه کلاچها از سیستم فنر دارای ایراد هستند.
این فنر دلتا دارد و نمیتواند بازده موتور را یکسان نگه دارد و به مرور زمان این بازده کم میشود و باعث افزایش مصرف سوخت، استهلاک خودرو و آلودگی هوا میشود. خودم شروع به ساخت کلاچ اصطکاکی کردم که به جای فنر یک سیستم هیدرولیکی دارد. نیروی ثابت در این دستگاه مزیت بزرگی است که مصرف سوخت و استهلاک خودرو را پایین میآورد. برای ثبت اختراعم چند بار اقدام کردم، اما کار نواقصی دارد و چون حامی مالی نداشتم و خودم هم کار میکنم هنوز نقشههایش تکمیل نشده و این روزها به ثمر رسیدن ایده و ثبت آن به اینجا میآیم.»
- مدیر پژوهشسرای رازی از دانشآموزان شهرری میخواهد
وجود پژوهشسرا را غنیمت بشمارند
همه دعوتید، بیکارت دعوت
حدود یک سال پیش فعالیتش را در پژوهشسرای زکریای رازی شروع کرده است، اما ارتباطش با اعضا عمیق است و صمیمیت بین آنها چیزی از یک رفاقت چند ساله کم ندارد. مدام پیگیر ایدههای جدید بچههاست و آنها را در جریان انجمنها و برنامههای پژوهشسرا قرار میدهد. «ابراهیم مزاری» مدیر ۳۳ ساله این پژوهشسرا که فوق دکترای رشته مدیریت آموزش عالی از دانشگاه تهران و بیش از ۶۰ مقاله و ۲۰ کتاب دارد، پس از ۱۵ سال فعالیت بهعنوان معاون، معلم و... در مدارس مختلف شهرری مدیریت این پژوهشسرا را برعهده گرفته است. میگوید: «نخستین مقاله علمی و پژوهشیام نتیجه پایاننامه دانشگاه تهران بود که سال ۱۳۹۲ چاپ شد و آخرین و بهترین مقاله که ترکیب علوم اعصاب، علوم شناختی و هنر رهبری است، مربوط به دوره فوق دکتراست که سال ۱۴۰۰ منتشر شد.
۳ مقاله دیگر هم در نوبت چاپ دارم و بهزودی در فصلنامههای علمی پژوهشی دانشگاه تهران، علامه طباطبایی و مهرالبرز منتشر میشود.» مزاری بیشتر از مدیر خودش را پژوهشگر مینامد و تلاشش این است که در مدت حضور در اینجا روحیه پژوهشگری دانشآموزان را تقویت کند. «به نظر من پژوهش یک سبک زندگی و مدل فکر کردن است و حتی در انتخابهای کوچکی همچون خرید روزانه هم کاربرد دارد. نگاه پژوهشگری نه فقط در دانشگاه، که در کودکی و نوجوانی در خانواده و آموزشهای عمومی مدرسه شکل میگیرد.
برای مثال پدر و مادر من تحصیلات دانشگاهی ندارند، اما نگاهی پژوهشمحور و تفکر منطقی مبتنی بر شواهد دارند که در گرایش من به این سمت نقش داشت و چه خوب که بچهها اکنون از امکاناتی مانند پژوهشسرا بهرهمند هستند. اینجا همچون بازویی است که دانشآموزان مقاطع پیشدبستانی تا متوسطه را حتی در محلههای کمتر برخوردار و محروم برای داشتن آیندهای روشن امیدوار میکند.» او از این پژوهشسرا با نام دانشگاه دانشآموزی یاد میکند که میتواند این قشر را برای شرکت در جشنوارههای مهم و کشف استعدادهایشان آماده کند، در عین حال از این نیز ناراحت است که خانوادهها به چنین امکانات خوبی در منطقه بیتوجه هستند: «تعداد دانشآموزان فعال و پژوهشگر پژوهشسرا در سال گذشته، در ۲ شیفت پسرانه و دخترانه، به ۶ هزار و ۷۰۰ نفر میرسد و ۱۵ انجمن در حوزههای مختلف فیزیک، شیمی، زیستشناسی، جغرافیا، علوم انسانی، ریاضی، پژوهش، مدیریت و... در پژوهشسرا فعال هستند. علاوه بر برگزاری مسابقات، جشنوارهها و همایشها، دانشآموزان استعدادیابی به پژوهشگری در حوزههای مختلف سوق داده میشوند و در نهایت برای ثبت دستاوردها و چاپ مقاله و کتاب، مورد حمایت قرار میگیرند.»
پژوهشسرای زکریای رازی طی ۲ دههای که از عمرش میگذرد هر سال رتبههای کشوری و استانی را از آن خود کرده و چاپ چندین کتاب و مقاله علمی، پژوهشی و... و. را به خود اختصاص داده است. برای مثال سال گذشته ۲ نفر از دانشآموزان دبیرستان حضرت زینب(س) و ۶ نفر هم برگزیده از دختران و پسران به مرحله کشوری راه یافتند و ۲ نفر هم در زمینه مسابقات استانی ادبیات و زیست فناوری از پسران برگزیده داشتیم. وجود چنین مرکزی موهبتی بزرگ برای بچههای شهرری است. «ابراهیم مزاری» در پایان گفتوگو خطاب به دانشآموزان میگوید که برای استفاده از امکانات آن نباید منتظر کارت دعوت باشند و بهتر است برای دریافت خدمات به اینجا بیایند.
- «جناب قاتل»
بی سروصداتر از بقیه در گوشهای از اتاق نشسته و کتابی راکه چند ماه پیش به چاپ رسانده، ورق میزند. «علی قانع صمدی» نویسنده ۱۸ ساله این جمع است که تیپ و ظاهرش هنری است. متفکر به نظر میرسد و با صدای آرامتری نسبت به دیگر بچهها حرف میزند. «مادرم خیلی اهل کتاب خواندن و مطالعه است. تا قبل از اینکه سواد خواندن و نوشتن داشته باشم خودش برایم کتاب میخواند و بعد از آن من هم شیفته این کار شدم و نه تنها کتاب خواندن، بلکه نوشتن آن هم به قشنگترین سرگرمیام تبدیل شد. نخستین بار کلاس دوم دبستان بودم، وقتی از پایان یکی از داستانها خوشم نیامد تصمیم گرفتم پایان دیگری برایش بنویسم.
نوشتن را از داستانهای کوتاه و کمتر از ۵۰ صفحه شروع کردم و با حضور در پژوهشسرا و با کمکهای استادان این مرکز توانستم نخستین داستان بلندم را با نام «جناب قاتل» که برخلاف داستانهای جنایی بیشتر به شخصیتپردازی و عمق شخصیتها تمرکز دارد، در انتشارات «درخت بلورین» به چاپ برسانم.» این نویسنده جوان که پس از تحصیل در مدرسه تیزهوشان شهید بهشتی، اکنون در رشته فیزیک دانشگاه امیرکبیر درس میخواند، در حال بازنویسی داستانی ۷ جلدی است که یکی از جلدهای آن تا پایان سال به چاپ خواهد رسید.
نظر شما