یکشنبه ۱۴ مهر ۱۳۸۷ - ۱۹:۰۲
۰ نفر

حشمت‌الله فلاحت‌پیشه* هدف قطعنامه‌ای که علیه ایران صادر شد قبل از اینکه ایران و حل مشکلات ایران باشد، رفع اختلاف کشورهای 1+5 با یکدیگر بود.

در واقع اعضای گروه 1+5 با صدور قطعنامه‌ای که حداقل‌های مورد نظر یکدیگر را تامین می‌کرد از رقابت درون‌گروهی فرار کردند. لذا لازم است شرایط بازیگران اصلی این گروه را در مواجهه با پرونده هسته‌ای ایران بررسی کنیم. بازیگر اول آمریکاست.

آمریکایی‌ها در شرایط فعلی در گیرودار امضای موافقتنامه امنیتی عراق هستند. از سوی دیگر دولت بوش در آستانه انتخاباتی قرار گرفته است که مجبور است سیاست‌های خود را در مناطق مختلف دنیا به یک جمع بندی نسبی برساند.

لذا برای صدور قطعنامه سعی نکرد وارد فضایی شود که مقدمات یک شکست را برایش فراهم کند و به حداقل قناعت کرد.

در این ماجرا، حداقلی که برای آنها تضمین شد تسلسل زنجیره صدور قطعنامه‌ها علیه ایران بود و به عبارتی با این روند می‌تواند پرونده ایران را به‌عنوان کشوری که تهدید علیه صلح و امنیت بین‌المللی است تحویل دولت بعدی بدهد.

بازیگر دوم این ماجرا روسیه است. روس‌ها 2 اولویت در سیاست خارجی شان دارند؛ اول، اولویت راهبردی‌شان است. این اولویت، در خارج نزدیک اروپا، در مرزهای نزدیک‌شان مثل چچن و خارج نزدیک شان مثل آبخازیا و اوستیا معنی پیدا می‌کند.

دوم، روس‌ها در بازی‌های شورای امنیت و در بستر مسائل راهبردی، حاضر هستند از حق وتو استفاده کنند، ولی در مسائل تاکتیکی هیچ‌وقت سراغ حق وتو نمی‌روند.

مسئله هسته‌ای ایران برای روسیه، اولویت تاکتیکی است و شرایط کنونی انتظار بعیدی است که روس‌ها وارد فضایی شوند که از حق وتو در قبال موضوع هسته‌ای ایران استفاده کنند.

بنابراین برای اینکه مقابل یک عمل انجام شده قرار نگیرند، وارد فضای مقابله با قطعنامه نشدند و تنها به مخالفت بر سر محتوای قطعنامه اکتفا کردند ؛ برای اینکه روس‌ها دوست نداشتند در اوج بحران اوستیا و گرجستان جبهه جدیدی را در مقابل آمریکا برای خود باز کنند.

به‌نظر می‌رسد نگاه روسیه به ایران نگاه خاکریزگونه است. روسیه آن جنگ سرد نهایی را برای خود به‌عنوان یک واقعیت اجتناب‌ناپذیر پذیرفته است و تلاش این است که کشورهایی همچون ایران نقش خاکریز را برای روسیه بازی کنند تا روس‌ها مجبور نشوند رقابت جنگ سردی را با آمریکایی‌ها سریع‌تر از زمان مورد پیش‌بینی خودشان راه بیندازند.

موضوع هسته‌ای ما علاوه بر روسیه و آمریکا طرف دیگری هم دارد و آن، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است. آژانس بیش از این نمی‌تواند در مقابل سیاسی‌کاری‌های آمریکا دوام بیاورد و سرانجام وارد یک فضای سیاسی می‌شود.

کما اینکه محمد البرادعی، دبیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با ورود به باب مطالعات ادعایی عملا یک باب سیاسی را در پرونده هسته‌ای ایران باز کرد که اگر این روال ادامه پیدا کند در آینده نزدیک پرونده هسته‌ای ایران بسته نخواهد شد. ما باید این دقایق و ظرایف را در نظر بگیریم.

در این ماجرا اگر کشورهای دنیا تا هر جایی حقوق هسته‌ای ما را به رسمیت شناختند، ناشی از میزان توانایی خودمان در برنامه هسته‌ای بوده است نه اعتماد به کشورهای دیگر. در عرصه سیاسی بحث اعتماد وجود ندارد؛ بحث محاسبه سود و زیان و بازی سیاسی است.

در حالی که همه کشورها در این ماجرا به نفع خود بازی می‌کنند ایران نیز باید بازی سیاسی را ادامه دهد و مذاکرات را قطع نکند؛ به شرط اینکه مذاکرات را طوری ادامه دهد که قدرت خودش را نشان دهد.

* عضو کمیسیون امنیت ملی

کد خبر 65000

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز