«آبگوشت خوشمزه است.» ظهر شده است. صدای اذان می‌آید. پشت شیشه طباخی به منوی غذاها خیره می‌ماند.

اهدای زندگی

همشهری آنلاین _ رضانیکنام: ۸۵ هزار تومان برای یک پرس آبگوشت، کله‌پاچه با نان سنگک و نارنج. سرش را از لای در تو می‌برد و می‌گوید: «سلام اکبرآقا! خوبی؟ زحمت دارم مثل همیشه. آبگوشت ما را آماده کن. تا یک ساعت دیگر بر می‌گردم.» انگار خنکی هوا سرحال ترش می‌کند. از کنار هر کسی می‌گذرد سلام می‌دهد و با احوالپرسی کوتاهی رد می‌شود. خیابان طالقانی را دور می‌زند. سنگفرش پیاده‌رو را زیر قدم‌هایش جا می‌گذارد. جلو در سفید و قرمز رنگ ساختمان که می‌رسد نگاهی به پشت سر می‌اندازد و از پله‌های مرکز پلاسما بالا می‌رود و با خود می‌گوید: «روزی امروز ما هم می‌رسد! ‌» 

روی سردر مرکز نوشته شده: «مرکز پلاسمای خون یافت‌آباد». داخل ساختمان شلوغ است و آدم‌هایی در رفت و آمدند. روی هر نیمکت برگه‌ای با علامت ضربدر چسبانده‌اند که مراجعان با فاصله بنشینند تا نوبتشان برسد. «پریسا اقبال» مدیر مرکز پلاسمای یافت‌آباد گاهی از اتاقش خارج می‌شود و بین شهروندانی می‌آید که قصد اهدای پلاسمای خون دارند؛ آدم‌های متفاوت با قصه‌های رنگارنگ. نیتشان کار خیر است. چون می‌دانند که شرکت‌های دارویی با پلاسمای خون آنها دارو درست می‌کنند. بیماران سرطانی، هموفیلی، تالاسمی و... که نیاز زیادی به داروهای نایابی مثل فاکتور۸ پیدا می‌کنند و اگر به موقع به دستشان نرسد مثل همان دختر۲۴ساله بوشهری برای همیشه خاموش می‌شوند.  
 

  • اهالی منطقه، رتبه نخست اهدای پلاسما

دکتر اقبال، مرکز پلاسمای یافت‌آباد را یکی از مراکز فعال در حوزه جنوب شهر معرفی می‌کند. درکل تهران ۹مرکز از این دست وجود دارد که ۳مرکز در جنوب شهر قرار گرفته که به جز مرکز پلاسمای یافت‌آباد، یکی در اسلامشهر و دیگری ابتدای جاده ملارد به مراجعه‌کننده‌ها خدمات می‌دهند. وارد سالن مرکز می‌شوم. چند نفر روی تخت‌ها دراز کشیده‌اند و پرستارها از بازویشان خون می‌گیرند.

در دستگاه پالایش (فریزیس) فقط پلاسمای خون جداسازی می‌شود و باقیمانده خون مجدد از مسیر شیلنگ دیگری به داخل رگ اهداکننده باز می‌گردد؛ فرایندی که درکمتر از یک ساعت انجام می‌شود. پس از مرحله اهدای پلاسما، این فرآورده درکیسه ۴۵۰ سی‌سی در بانک نگهداری می‌شود تا پس از انجام آزمایش‌های مخصوص به پالایشگاهی در کشور آلمان منتقل شود و پس از تبدیل به داروهای مورد نیاز بیماران خاص مثل فاکتور ۸ و ۹ و سایر فرآورده‌ها به کشور بازگردد. مراکز پلاسما تا شعاع ۲۰۰ کیلومتری به شهروندان خدمت‌رسانی می‌کنند. این مرکز در هر روز بیش از ۱۰۰ مراجعه‌کننده دارد. شهروندانی از مناطق۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹ و ۲۰ که در این بین، ساکنان منطقه۱۸ از همه بیشترند.  
 

استقبال از اهدای پلاسما در جنوب شهر | مرهم پلاسما بر زخم زندگی

  •   پرداختی مرکز برای خرید پلاسما نیست

بلندگوی داخل سالن دکتر اقبال را به دفتر مدیریت صدا می‌زند. وقتی او سمت اتاقش می‌رود، آقای جوانی حدود۲۵ ساله وارد ساختمان می‌شود. کارت ملی‌اش را روی پیشخوان می‌گذارد تا نامش را برای اهدای پلاسما ثبت کند. نخستین بارش نیست. حداقل ماهی۲ مرتبه به این مرکز می‌آید. نیتش انجام کار خیر و نجات جان آدم‌هایی است که به این فرآورده خونی نیاز مبرم دارند. چند سال قبل «لیلی» خواهر کوچکش را به دلیل بیماری تالاسمی از دست می‌دهد و همان وقت تصمیم می‌گیرد که هر سال چند نوبت خون و پلاسما به بیماران نیازمند اهدا کند تا حداقل جان لیلی‌های دیگر را نجات دهد.

جوان خیلی زود آستین بالا می‌زند و روی تخت دراز می‌کشد تا پرستار از راه برسد. سمت دیگر سالن، آقا نجف با لباس کارآمده. چون در پیک موتوری کار می‌کند از مسئول پذیرش می‌خواهد که خارج از نوبت کارش را راه بیندازند. هدف اصلی‌اش کمک به بیماران است، اما گوشه چشمی هم به دریافت حق‌الزحمه دارد. پولی که بنا به گفته دکتر اقبال، نه برای خرید و فروش پلاسما بلکه برای قدردانی از مردم نیکوکار به‌عنوان جبران هزینه ایاب و ذهاب به اهداکننده‌ها پرداخت می‌شود. برای مسئولان مرکز پلاسما فرقی نمی‌کندکه فرد مراجعه‌کننده فقیر باشد یا غنی؛ حال باید دید که آیا برای فقیر و غنی هم فرقی ندارد که به اینجا مراجعه کنند یا جای دیگر.  
 

  •  اول ثوابش و بعد هم کبابش!  

سالن مرکز پلاسما خیلی زود پر و خالی می‌شود؛ از آدم‌هایی که در دلشان هزار راز و داستان دارند. پرستاران «عمو حسن» صدایش می‌زنند. ۵۵ ساله است و همه هم و غمش دختر دانشجویی که در خانه دارد و می‌خواهد همه دنیا را زیرپاهایش بریزد. مثلاً همان موقع که کرونا می‌آید و دانشگاه تعطیل می‌شود، فوری برایش گوشی همراه قسطی می‌خرد تا از کلاس درس عقب نماند. عمو حسن تا همین امروز نتوانسته بدهی‌اش را صاف کند. هر ماه پولی کنار می‌گذارد که بخشی از آن همان ۹۰ هزار تومان‌هایی تأمین می‌شود که از این مرکز دریافت می‌کند. خانمی۶۰ ساله هم در سالن نشسته که انگار همه کارکنان مرکز را می‌شناسد.

از ثواب اهدای پلاسما حرف می‌زند و البته از پولی که از این راه دستش می‌رسد راضی است. می‌گوید: «از وقتی که همسرم فوت کرد من ماندم و یارانه ۴۵ هزار تومانی در ماه. فرزندی ندارم و از کمیته و بهزیستی حقوق نمی‌گیرم. خدا پدر مسئولان این مرکز را بیامرزد. هر دفعه که برای اهدای پلاسما می‌آیم، ۹۰ هزارتومان می‌دهند. ماهی۲ مرتبه بیایم، جمع پولم ۱۸۰ هزار تومان می‌شود. تقریباً ۴ برابر یارانه‌ای که دولت به هر نفر می‌دهد! ‌» صندلی‌ها تقریباً پر شده. «احترام» خانم با همسایه دیوار به دیوار خانه‌اش کنار دیوار ایستاده‌اند. از۴ سال قبل که با مرکز پلاسما آشنا شده، تقریباً ماهی ۲ تا ۳ مرتبه پلاسمای خون اهدا می‌کند.

از زمانی که حق‌الزحمه اهدای پلاسما ۵۰ هزار تومان بوده تا الان که ۹۰ هزار تومان شده پای ثابت مرکز پلاسماست. می‌گوید: «این پول کمک خرجی زنان خانه‌دار است. پس‌انداز می‌کنیم یا خرج یومیه می‌شود.» همسایه، حرف احترام خانم را قطع می‌کند و می‌گوید: «چه عیبی دارد. از شیر مادر حلال‌تر است. با پولی که گیرمان می‌آید حداقل چند سیخ کباب که می‌توانیم بخریم و به خانه ببریم و با بچه‌ها بخوریم! ‌»
 

استقبال از اهدای پلاسما در جنوب شهر | مرهم پلاسما بر زخم زندگی

  • آدم‌های نگران و نگاه‌های مهربان

از هر ۱۰۰ نفری که در طول روز به مرکز پلاسما می‌آیند ۱۰ تا ۱۵ نفر افرادی هستند که روی دریافتی۹۰ هزار تومانی حساب ویژه باز کرده‌اند. این‌طور به نظر می‌رسد که فعالیت چنین مراکزی با ارائه تسهیلات مالی در ازای دریافت پلاسمای خون تا اندازه‌ای باعث جلب توجه اقشار ضعیف و کم درآمد شده است. دکترپریسا اقبال، مدیر مرکز پلاسمای یافت‌آباد این موضوع را تلویحاً تأیید می‌کند. هر انسان سالم در طول سال ۳۶ مرتبه یعنی در ماه۴ بار می‌تواند پلاسمای خون اهدا کند. میانگین سن افرادی که مجاز به این کارند ۱۸ تا ۶۰ ساله است که وزنشان کمتر از ۵۰‌کیلوگرم نباشد. اقبال می‌گوید که البته شرایط جسمانی و سلامت مراجعه‌کننده‌ها را پزشکان مرکز با معاینه و مصاحبه تأیید می‌کنند.

او در سالن مرکز بانوی لاغر اندام و جوانی را نشانمان می‌دهد که برای اهدای پلاسما به پزشکان و پرستارها التماس می‌کند، اما اجازه چنین‌کاری به او داده نمی‌شود. دکتر که قبلاً پای درددل این بانو نشسته و دردش را می‌داند می‌گوید: «متأسفانه در مناطق جنوب شهر گاهی با چنین افرادی مواجه می‌شویم که برای به دست آوردن خرج روزانه‌شان حاضرند جانشان را به خطر بیندازند. اهدای خون و پلاسما برای افرادی که خودشان بیماری کم خونی دارند ممنوع است؛ چون سلامتشان به خطر می‌افتد. اما این آدم‌های دردمند و آبرومند فقط به فکر سیر کردن شکم بچه‌های گرسنه‌اند. می‌خواهند بخشی از عصاره جانشان را ببخشند تا زخم زندگی خود را مداوا کنند؛ غافل از اینکه فرزندان بیشتر به وجود آنها نیاز دارند. به نظر من به این افراد باید به طریق دیگری کمک کرد تا جانشان را به خاطر این کمک هزینه ناچیز به خطر نیندازند. برخی شهروندانی با دیدن این افراد حق‌الزحمه اهدای پلاسمای خود را به این افراد می‌بخشند. در جنوب شهر از این آدم‌ها بسیار دیده‌ایم.» سالن مرکز پلاسمای یافت‌آباد از جمعیت خالی می‌شود و ما بیرون می‌آییم و در ذهنمان اتفاقات داخل مرکز را دوباره مرور می‌کنیم. آبگوشت خوشمزه اکبر آقا، پیک موتوری عجول، عموحسن پدر دلسوز، احترام خانم و همسایه قانع و اقدامات خیرخواهانه فرخنده خانم و اعضای روضه خانگی.  
 

استقبال از اهدای پلاسما در جنوب شهر | مرهم پلاسما بر زخم زندگی

  • کاری که ثواب اندر ثواب است

«فرخنده» خانم سال‌هاست که جلسه قرائت قرآن و روضه‌خوانی در محله برگزار می‌کند. یکی از کارهایی که معمولاً در این جلسه‌ها انجام می‌شود شناسایی خانواده‌های نیازمند و کمک به آنهاست. حالا هم که با چند نفر از بانوان هم‌محله‌ای به مرکز پلاسما آمده، همان کارهای خیرخواهانه را دنبال می‌کند. می‌گوید: «وقتی متوجه شدیم که در این مرکز بابت اهدای پلاسما به هر نفر۹۰ هزار تومان می‌دهند با بانوانی که به جلسه روضه می‌آیند تصمیم گرفتیم که هر ماه به مرکز پلاسما بیاییم و با این پول‌ها کارهای خیر انجام دهیم. خانواده فقیری را می‌شناسیم که مرد خانه به دلیل تصادف رانندگی زمینگیر شده و هیچ منبع درآمدی هم ندارند یا یک خانواده دیگرکه یخچال خانه‌شان سوخته و به علت هزینه سنگین، نمی‌توانند آن را تعمیر کنند.»

«فرخنده» خانم با اشاره به اینکه در محله آنها از این خانواده‌ها زیادند و با همین پول‌هایی که بابت اهدای پلاسما به دست می‌آید می‌شود به این آدم‌ها کمک کرد، می‌گوید: «تعداد بانوان فعال در جلسه روضه که در این کار خیر مشارکت می‌کنند به ۲۵ نفر می‌رسد که پولشان را داخل صندوق خیریه می‌ریزند تا صرف خرید ارزاق ضروری، دارو، خرید یا تعمیر اسباب و وسایل زندگی و سایر امور خانواده‌های بی‌بضاعت کنیم. ما با اهدای پلاسمای خون از یک طرف به بیماران نیازمند کمک می‌کنیم و از طرف دیگر با پولی که به دست می‌آوریم به داد چند آدم گرفتار می‌رسیم.»

کد خبر 650179

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار زیر پوست شهر

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha