همشهری محله _ راحله عبدالحسینی : نمونهاش همین باغموزه هنر ایرانی که درست در دل محله الهیه هست؛ آنجا که هنوز در میان درختان کهنسال، یک عمارت قدیمی جا خوش کرده. با گشتوگذار در باغموزه هنر ایرانی برگهایی از تاریخ معاصر را ورق میزنیم.
- به تماشای ایرانی کوچک در دل باغموزه
باغ موزه هنر ایرانی یک باغ زیبا با عمارتی باشکوه است؛ عمارتی که براساس معماری ایرانی ساخته شده و با آن پنجرههای رنگین و ارسیهای قدیمی توجه بازدیدکنندگان را جلب میکند. قسمتهای فعلی باغ عبارت است از نگارخانه، کارگاههای هنری، فروشگاه محصولات فرهنگی و آثار حجمی مجسمهسازان ایران. ماکتهایی هم از آثار تاریخی در این باغموزه خواهید دید. ماجرا از این قرار است که در دوران پهلوی دوم و به مناسبت جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی، دولت ایران ساخت ماکتهایی از آثار تاریخی ایران را به هنرمندان کشور ایتالیا سفارش داد. ماکتها از جنس بتن هستند. نقاشی ماکتهای هشت بهشت، چهل ستون و شمسالعماره نیز با رنگ روغن است. این ماکتها هیچگاه مورد استفاده قرار نگرفت و تا سالها در انباری نگهداری میشد و حتی کسی از وجود آنها اطلاعی نداشت. سال ۱۳۸۶ با آمادهسازی باغموزه هنر ایرانی، امکان بازدید این آثار برای شهروندان فراهم شد. ماکتها عبارتند از سی و سه پل، چهل ستون، هشت بهشت اصفهان، شمسالعماره تهران، قره کلیسای آذربایجان غربی، کاروانسرای مهیار، باغ فین کاشان، شوش دانیال، میل گنبد کاووس گرگان، نقش رستم مرودشت و برج آزادی.
- نخستین ماکت برج میلاد اینجاست
تمام آثاری که در باغ موزه هنر ایرانی وجود دارد جنبه هنری دارند و با دیدن آنها سیر تحول بناها و معماریها از قبل از اسلام تا دهههای اخیر به خوبی نمایانگر است. قرار گرفتنشان در کنار هم در طول یک مسیر پیچ و خم، حس گذر از دورههای مختلف تاریخی را برای بازدیدکننده رقم میزند. همین امر باعث میشود بازدیدکنندگان با صرف کمترین وقت و هزینه، دور ایران را بگردند و حضور در حال و هوای شهرهای مختلف را حس کنند. ماکت برج میلاد هم تنها ماکت از این مجموعه است که در ایران و به مناسبت افتتاح برج میلاد و همزمان با بازگشایی باغموزه ساخته شد. در کنار آثار به نمایش درآمده در محوطه باغ در بنای اصلی این مجموعه یک گالری ایجاد شده است که آثار هنرمندان مطرح ایرانی نمایش داده میشود.
- ۴ مجسمه نمادین
غیر از ماکتها، مجسمههای دیگری هم در این باغموزه قرار دارند که ساخته دست هنرمندان ایرانی و خارجی است. این آثار برگزیدههــای نخســتین دوره سمپوزیوم مجــسمهسازی در سال ۱۳۸۵ اسـت؛ ققنوس، صور اســرافیل، ســروش و اسفـــندیار. این ۴ مجسمه در واقع درختان خشکیدهای هستند که آنها را از ریشه درنیاوردهاند بلکه به همان شکل، آنها را کندهکاری کردهاند. هدف از ساخت این مجسمهها جلوگیری از تخریب طبیعت بوده. موضوع این مجسمهها برگرفته از المانهای اسطورهای است.
- تماشای هنر ایرانی در گوشهای از باغ
در گوشهای از باغموزه هنر ایرانی، اتاقکی ساخته شده که برای گردشگران داخلی و خارجی از جذابیت خاصی برخوردار است. وارد این فضا که میشویدگویی پا در خانهای با معماری ایرانی گذاشتهاید. علاوه بر بازدید میتوانید صنـــایعدستی و تولیدات هنرمندان ایرانی را هم خریداری کنید.
- انعکاس رنگارنگها داخل عمارت
بنای اصلی موزه که این روزها مکانی برای نمایش آثار هنرمندان شده، یک معماری تمامعیار ایرانی است. جنس درها و پنجرههای عمارت از چوب ارس یا همان کاج است. به همین علت این درها به ارسی معروفند. زیرا در زبان روسی به کاج، ارس گفته میشود. در و پنجرههای مشبک با شیشههای رنگی، زیبایی عمارت را به حد اعلا رساندهاند. بنا بر گفته معماران در ساخت در و پنجرههای مشبک از هیچ نوع میخی استفاده نمیشود و فقط با زاویه دادن به چوب، هنر مشبک خلق میشود.
- آشنایی با هنر ایرانی
در گوشهای از این باغ اتاقکی قرار دارد که حکم ماشین زمان دارد؛ انواع و اقسام وسایل قدیمی که روزگاری برای گذران زندگی و پخت وپز به آن نیاز بود و حالا حکم یک وسیله تاریخی را دارد. از جمله «تفت»؛ وسیلهای که در آن مواد خوراکی و میوه میگذاشتند و بار الاغ و قاطر میکردند. جنس تفت، چوب نازک بود. قدیمها وقتی میخواستند به خوردن بیش از حد یک نفر اشاره کنند، میگفتند طرف یک تفت انجیر خورده! از دیگر وسایل این اتاق هم نمد، صندوقچه و تاپوست؛ تاپو وسیلهای کوزه مانند است که نقش سیلو را در خانهها برای ذخیره مواد خوراکی داشتند.
- جای پارک
چندان به پیدا کردن جای پارک در کوچههای کمعرض اطراف باغموزه امیدوار نباشید. نزدیکترین پارکینگ عمومی، پارکینگ میدان تجریش است که ۱۵ دقیقه تا رسیدن به موزه پیادهروی دارد.
- نشانی باغموزه هنر ایرانی
میدان تجریش، خیابان شهید دربندی (مقصود بیک)، خیابان دکتر حسابی، شماره ۳۰
- زمان بازدید
برای بازدید از این باغموزه میتوانید ساعت ۹ تا ۲۲:۳۰ برنامهریزی کنید. باغموزه هنر ایرانی در ایام سوگواری تعطیل است.
- امکانات رفاهی
در قسمتهای مختلف باغ، نیمکت نصب شده است. کافیشاپ و غرفههای عرضه محصولات فرهنگی هم در این باغموزه ساعتی خوش را برای بازدیدکنندگان فراهم کرده است.
- دسترسی با حملونقل عمومی
برای رسیدن به میدان تجریش هم میتوانید از سامانه اتوبوسهای خط ۷ استفاده کنید و هم میتوانید با خط یک مترو به میدان تجریش بروید. از میدان تجریش با حدود ۲۰ دقیقه پیادهروی تا چهارراه حسابی به باغموزه هنر ایرانی میرسید.
- در آینه تاریخ
آن زمان که «توران مهاجر اسلامی» سند شش دانگ عمارت را از همسرش، سپهبد «احمد امیراحمدی» گرفت، فکرش را نمیکرد در روزگاری نه چندان دور، فقط نامی به ستیزه خویی و ناراستی از آن خانواده باقی مانده باشد. به گواهی تاریخ که صادقترین و بیرحمترین قاضی روزگار است، به سپهبد امیراحمدی لقب قصاب لرستان داده بودند. فردی که سال ۱۳۱۰ بنای این عمارت را به سبک معماری قاجار ساخت و به همسرش هدیه داد.
سپهبد امیراحمدی مردی قسیالقلب با جنایاتی عجیب و غریب بود. او از سربازان گوش به فرمان پهلوی اول بود که به فرمان و خواست او کمر به نابودی زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم لرستان و برخی اقوام دیگر کشور بست و تا حدود بسیاری توانست فضای لرستان را برای پیشبرد اهداف رضاخان و انگلستان هموار کند.
این باغ یک هکتاری را که حالا به نام باغموزه هنر ایرانی میشناسیم، پهلوی اول به سپهبد امیراحمدی صله داد. دخترانش به قدری تبختر داشتند که در تهران هر وقت میخواستند کسی را به فخرفروشی مثال بزنند میگفتند طرف خیال میکند دختر امیر احمدی است!
نقل است که در پی کشتار مردم لرستان چندین گاری پر شده از طلاهای زنان لر را به نشانه فتح و پیروزی به یغما برد. سپهبد امیراحمدی سال ۱۳۰۱ با درجه امیرلشکری به فرماندهی لشکر غرب که مرکز آن در همدان بود، منصوب شد و برای برقراری امنیت در آن منطقه، معترضان را سرکوب کرد. سرانجام در مأموریت لرستان به دریافت عالیترین نشان نظامی آن زمان یعنی نشان ذوالفقار نایل شد. سال ۱۳۰۸ او نخستین کسی بود که به دستور رضاشاه در ایران به درجه سپهبدی رسید.
شهریور سال ۱۳۲۰ هنگامی که نیروهای انگلستان و شوروی وارد خاک ایران شدند، رضاخان قبل از ترک کشور، سپهبد امیراحمدی را به سمت فرماندار نظامی تهران منصوب کرد تا او از بروز و گسترش هرج و مرج و آشوب در پایتخت جلوگیری کند. امیراحمدی روز پنجم آذر سال ۱۳۴۴ در ۷۷ سالگی بر اثر ابتلا به بیماری سرطان خون در تهران درگذشت. او یکی از ثروتمندان ایران بود و مستغلات زیادی در تهران داشت.
نظر شما