به گزاش ایسنا، حجتالاسلام و المسلمین سیدمحمد خاتمی در همایش «دین در دنیای معاصر» گفت: دین و یقین روشن و ایمان لطیف دینی باید ابتدا خود را از چنگال جزماندیشان متعصب و سنتپرستان ظاهربین و سودانگاران خشونتگرا و نابردبار برهاند و نگرانی انسان، بخصوص انسان آزاداندیش و اندیشهور را از دین به خاطر کارکرد نادرستی که در دورانهای گذشته داشته است رفع کند.
متن کامل اظهارات حجتالاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی، رئیس موسسه بینالمللی گفتوگوی فرهنگها و تمدنها در سمینار دین در دنیای معاصر به شرح زیر است:
بنام خدا
داوری در باب وضعیت دین در دنیای معاصر در گرو پاسخ به دو پرسش است:
1- مراد از دنیای معاصر کدام است؟
2- دین چیست؟
بگذارید بر این نکته توافق کنیم که دنیای معاصر عبارت است از دنیای متجدد که قرنهاست انسان غربی در آن به سر میبرد و انسان غیرغربی نیز از آن متاثر است.
پارهای بر این باورند که غرب از تجدد گذر کرده و به عالم پساتجدد وارد شده است، ولی واقعیت این است که پساتجدد با وجود وارد کردن نقدهای شالودهشکن بر مدرنیته، نتوانسته است دنیای دیگری را پدید آورد و درست این است که بگوییم دنیای معاصر همان دنیای متجدد است که نسبت به گذشته بیقرارتر و پایههای آن لرزانتر شده است.
در تقسیمبندی عوالم چنین گفتهاند که عالم قدیم "کیهانمدار" و عالم سدههای میانه "خدامدار" و عالم جدید "انسانمدار" است. این تقسیمبندی با تاریخ و زندگی غرب مناسبت دارد و تعمیم آن به همه عالم و آدم درست نیست و در مورد تاریخ غرب هم این تقسیمبندی را میتوان با تسامح پذیرفت.
آنچه در دنیای جدید برجستگی دارد توجه به انسان و عقل خودبنیاد او است که بیمدد هیچ امر ماورایی، تنها منبع شناخت و منشا راهبردن و تدبیر زندگی به حساب میآید.
توجه به انسان موجب تحولات بزرگی در زندگی شده است. ولی با گذشت زمان، ما شاهد نوعی آشفتگی فکری، عاطفی و اجتماعی در هر دو سوی عالم (غرب و شرق) هستیم.
پیشوایان فکری و سیاسی دنیای جدید به خصوص در سدههای 18 و 19 چنین میپنداشتند که آنچه رخ داده است نه غربی، که بشری و جهانی است و سیر زندگی بشر در نقطهی کمال خود به غرب رسیده است و طوفان تکامل در ساحل امن غرب آرام گرفته است و از این پس همه جهان یا باید غربی شود یا از میان برخیزد. ولی امروز و در آغاز هزارهی سوم میلادی و قرنها پس از ظهور تجدید نه تنها آن غرور و خوشبینی در سایهی تجربهی بشری رنگ باخته است، بلکه جهان جدید را با تردیدها و حتی تهدیدهای فراوان روبرو کرده است و در نتیجه از آن اعتماد به نفس و خوشبینی دیروز کمتر نشان میبینیم. حتی نظریههای شبه فلسفی چون "پایان تاریخ" پیش از آنکه مورد نفی و نقد جدی قرار گیرند با بیاعتنایی روبرو میشوند و هنوز طرح نشده، طراحان آن، پیشنهاد خود را پس میگیرند.
امروز بیش از هر زمان تذکر به این حقیقت پدید آمده است که وقتی "خدا" از عرصهی ذهن و زندگی بشر دور شد، زندگی، امن و رضایتبخش نخواهد بود، ولو اینکه انسان به لحاظ مادی به دستآوردهای بزرگی برسد. این حقیقت که آدمی در اثر تجربهای بسیار پرهزینه و تلخ به آن رسیده است، در واقع مصداق این کلام خداوند است که: "من أعرض عن ذکری فإن له معیشه ضنکا" هر کس از یاد من دوری کند، زندگی سخت و تلخی خواهد داشت.
چنین وضعی اگر ادامه یابد به نهیلیسم میانجامد یا نهیلیسم پدید آمده را بیشتر و شدیدتر میکند و در نتیجه بنیاد زندگی بشر در غرب و شرق عالم در طوفان ویرانگر نهیلیسم و پوچانگاری فرو خواهد ریخت و همه آثار و ماثر تمدن جدید نیز از میان خواهد رفت.
مگر تبلور وحشتناک این نهیلیسم را در تنشآفرینی و جنگهای تجاوزکارانه و توسعهطلبانهای که بعض قدرتهای بزرگ به راه میاندازند یا با سرانگشت خود آتش آن را روشن نگه میدارند از یکسو و تروریسم کور خشونتبار و دلهرهآوری که زندگی آدمی را در شرق و غرب عالم از سوی دیگر ناامن کرده است نمیبینیم؟
نهیلیسم همه چیز را به بازی میگیرد و میکوشد از همه چیز به صورت ابزار استفادهی بد کند و در این راه از دستاندازی به ساحت دین و فلسفه و علم و هنر و حتی عنوان انسان و حقوق بشر ابا نمیکند.
به نظر ما در این زمان است که دین میتواند به کمک انسان بیاید، چنانکه انسان روزگار ما نیز به این نکته لطیف تفطن یافته است و آثار بازگشت دین را به وضوح میبینیم.
اما دین چیست؟
وقتی به دین از منظر متدینان به ادیان الهی مینگریم عبارت است از آنچه خداوند برای هدایت آدمی و معنی بخشیدن به زندگی او در این جهان و گشودن راه سعادت برین و جاودان فرو فرستاده است و جوهر و محتوای همهی ادیان وحیانی یکی است و به تعبیر قرآن کریم شرط ایمان راستین عبارت است از باور به حقانیت همه پیامبران و یگانگی منشاء انگیزش آنان و هدف یگانهای که داشتهاند.
اما در مرحله بازگشت به دین نمیتوان از یک مشکل غفلت کرد و آن اینکه بشر به خصوص بشر غربی از دینی که در عرصهی تاریخ و جوامع بشری تحقق یافته است دلخوش نیست و بیمناک از آن است که بازگشت دین زنده کننده تجربهی تلخی باشد که به نام دین بر ذهن و زندگی او سایه افکنده است.
در اینجا است که باید با روشنبینی بر این نکته تاکید کرد که وجههی تاریخی دین یعنی آنچه به نام دین در تاریخ تحقق یافته است بالضروره با حقیقت دین یکی نیست.
و شاید یکی از علل برانگیخته شدن پیاپی و مکرر پیامبران برای تذکر به همین معنی و پیراستن حقیقت دین از آرایههایی باشد که به علل مختلف اندام دینها را پوشانده است.
هر چند که به باور ما، بشر به موقعیتی از آگاهی و توانایی و تشخیص رسیده است که بتواند حقیقت را در ورای آرایهها و پیرایههای تاریخی دریابد و دیگر نیازی به آمدن پیامبر جدید نخواهد بود و اگر ظهوری در آخرالزمان هست، چنانکه مسیحیت به ظهور مجدد حضرت مسیح (ع) معتقد است و مسلمان نیز در انتظار ظهور حضرت مهدی (عج) است که همراه او مسیح نیز خواهد آمد، نه برای ارایه و بیان دین جدید، بلکه برای تحقق دین به گونهای است که خداوند خواسته و در خور شان والای آدمی است.
دین در این لحظه حساس و نفسگیر تاریخی میتواند به کمک انسان بیاید، بیآنکه به دستآوردهای مثبت تمدن بشری آسیب برساند، بلکه آمدن و بازگشت آن یک ضرورت تاریخی است که آثار آن را نیز به وضوح در شرق و غرب عالم مینگریم.
منتهی دین و یقین روشن و ایمان لطیف دینی نیز باید ابتدا خود را از چنگال جزماندیشان متعصب و سنتپرستان ظاهربین و سودانگاران خشونتگرا و نابردبار برهاند و نگرانی انسان، به خصوص انسان آزاداندیش و اندیشهور را از دین به خاطر کارکرد نادرستی که در دورانهای گذشته داشته است مرتفع کند تا انسان دریابد که دین نیز چون خود انسان مظلوم و مورد سوءاستفاده واقع شده است.
بشر امروز از اینکه "امر قدسی" از صحنه جان و جهان او غایب یا منزوی است رنج میبرد و علیرغم برخورداری بخشهایی از جهان از مزایای پیشرفت مادی:
اولا بخش بزرگتری از جامعه بشری مورد تجاوز و دست به گریبان زندگی تلخ ناشی از جهل و فقر و ستم و تبعیض و اعمال معیارهای دوگانه و به تاراج رفتن منابع مادی و معنوی خویش است.
ثانیا بخش برخوردار نیز از زندگی راضی نیست و نگرانی او بیشتر از نگرانی پدرانش میباشد.
"امر قدسی" باید به متن ذهن و زندگی بشر برگردد، ولی از یاد نبریم که "قدسیزدایی" در جهان جدید، خود عکسالعملی در برابر سوءاستفاده از امر قدسی برای قدسی کردن همه چیز و همه امور بوده است.
حذف قدسیت از زندگی به همان میزان خسارتبار است که قدسی کردن افراطی همه امور از جمله اندیشه و برداشت دینی بشر محدود به انواع حدود ذهنی و تاریخی و اجتماعی.
در این مرحله رسالت دینداران، بخصوص پیروان ادیان ابراهیمی بسیار سنگین است.
توجه به جوهر یگانه دین، بخصوص با نگاهی که اسلام به دینهای دیگر دارد، راه مطمئن تبدیل تنازع به تفاهم و تقابل به همزیستی است.
آنچه امروز فاجعهبار است غیبت یا کمرنگ بودن همان جوهر مشترک ادیان است، والا مناسک که در جای خود محترم است نشانهی تفاوت سطحی و ظاهری ادیان است که نباید مانع پیوستگی واقعی و دوستی میان پیروان ادیان مختلف گردد.
پیروان ادیان به خصوص رهبران خیراندیش دینی باید با سعهی صدر ابتدا شیوهی تفاهم در میان خود را به جد بیازمایند و آنگاه همه جهان را به معنیدار کردن زندگی برای افراد و استقرار صلح و امنیت و همزیستی در عرصهی اجتماع جهانی فراخوانند. »
سخان کوفی عنان
کوفی عنان نیز در این سمینار مشکل جهان معاصر در بعد افراطگریهایی که با نام دین صورت میگیرد را نه مشکل ادیان بلکه مشکل معتقدان آنها و فهم نادرستشان از مفاهیم دانست.
کوفی عنان، دبیرکل سابق سازمان ملل با ابراز خرسندی از حضور در تهران و شرکت در این سمینار و با تشکر از موسسهی بینالمللی گفتوگوی فرهنگها و تمدنها، کلوپ مادرید و مرکز صلح اسلو که ترتیب برگزاری این سمینار را دادهاند و از سیدمحمد خاتمی و نخستوزیر سابق فنلاند تشکر ویژه را به عمل آورد.
وی با یادآوری طرح موضوع گفتوگوی تمدنها در زمان دبیرکلیاش در سازمان ملل به میز هیات رییسهی این سمینار اشاره کرد و آن را به جهت حضور افراد دارای فرهنگ و تمدنهای مختلف در آن حائز اهمیت خواند.
او اضافه کرد: این میز میتواند مثال خوبی باشد از آنچه که ما در بحث گفتوگوی فرهنگها و تمدنها خواهان اجرایی شدن آن هستیم.
دبیرکل پیشین سازمان ملل در ادامه با اشاره به ویژگیهای دنیای معاصر از بعد تنوع فرهنگی و مذهبی، نقش مذهب را در چنین جهان متنوعی نقشی اصلی خواند و اظهار داشت: نقش مذهب در از بین بردن نگرانیهای جهان معاصر و ایجاد اعتماد بسیار مهم است و ما باید نسبت به آن اقدام کنیم.
او که مشکل جهان معاصر را نه مشکل اعتقادات مذهبی بلکه مشکل شیوهی رفتارها میدانست، گفت: تورات، قرآن یا انجیل نیستند که به افراد افراطی میگویند نسبت به اقدامات افراطی اقدام کنند یا به سیاستمداران فرصتطلب میگویند برای اینکه رای بیاورند حرفهای غیر مذهبی بزنند. مشکل مذهب نیست بلکه پیروان مذهبی است که باعث میشود صداهای افراطی از مذهبیون و سیاستمداران شنیده شود.
وی در ادامه با تاکید بر لزوم پیشگام شدن مقامات و مسئولان مذهبی و سیاسی کشورهای مختلف در محکوم کردن خشونتی که جهان امروز از آن رنج میبرد، اظهار داشت: ما مسوولیت داریم زیرا فضای فرهنگی و سیاسی جامعه را شکل میدهیم؛ لذا باید آماده باشیم که تصاویر اشتباه که باعث تبعیض و خشونت میشود را از بین ببریم.
دبیرکل پیشین سازمان ملل با بیان اینکه کشتارهای جمعی از کشتن یک فرد شروع میشود بر این نکته که باید حتی در برابر کشته شدن یک فرد نیز حساس بود تاکید کرد.
عنان در ادامه با تاکید بر لزوم شناختن پلهای ارتباطی، نقش جوانان را در این مسئله یادآور شد و گفت: ما باید به آنها فرصت واقعی بدهیم تا نظام جهانی را ببینند.
دبیرکل پیشین سازمان ملل در ادامه با تاکید بر لزوم برخورداری جهان معاصر از محاسن آزادی بیان به نقش رسانهها در این زمینه اشاره کرد و گفت: رسانهها باید بدانند که کلماتی که آنها به کار میبرند هم میتواند مروج صلح باشد و هم خشونت ایجاد کند؛ پس مهم است که بدانیم چه طور کلمات را به کار میبریم.
وی ادامه داد: آزادی بیان مسئولیتهایی به دنبال میآورد که باید با حساسیت این موارد را در نظر بگیریم تا باعث ارتباط بین جوامع شود.
دبیرکل پیشین سازمان ملل در پایان نسبت به این که سمینار دین در دنیای جدید بتواند در رفع نزاعها و افزایش تفاهمات ابتکار عمل را به دست گیرد اظهار امیدواری کرد.
همچنین در این سمینار نخستوزیر پیشین نروژ اظهار کرد: تا زمانی که دولت آزادی ایجاد میکند و افراد میتوانند مذهب خودشان را داشته باشند مذاهب هویت خود را از دست نمیدهند.
سخنان نخست وزیر پیشین نروژ و رئیس بنیاد صلح و حقوق بشر
بان داندویک، نخستوزیرپیشین نروژ و رییس بنیاد صلح و حقوق بشر این کشور با ابراز خرسندی از سفرش به تهران و شرکت در این سمینار گفت: امیدواریم بتوانیم در این دو روز ایدههای جدیدی را در تهران بشنویم.
وی با بیان اینکه تا به حال چهار نشست در باب تاثیر سیاست، مذهب، جنسیت و مساوات در روند زندگی مردم داشتهایم، گفت: امروز در تهران نقش مذهب در دنیای جدید را بررسی میکنیم.
نخستوزیر پیشین نروژ گفت: ما دنیایی را میخواهیم که مذاهب کارکرد خوب داشته باشند، نه بد و در جایی که درگیری و جنگ است گفتوگو برای پیدا کردن راهحلهای صلحآمیز مطرح شود.
رئیس بنیاد صلح و حقوق بشر نروژ با بیان اینکه اروپای سکولار شده در واقع استثنا است تا اینکه بخواهیم این روش را که در اروپا گسترش یافته رسم و رسوم دنیا بدانیم، افزود: در اروپا کمتر سکولار است تا جایی که فکر میکنیم مذاهب هنوز بعد حیاتی زندگی افراد است و شکل محتوای زندگی مردم جهان را تشکیل میدهد. پلولاریسم (کثرتگرایی) میتواند به یک انتخاب مذهبی هم بینجامد. پلولاریسم و احترام برای مذاهب گوناگون چالشهایی را ایجاد میکند مبنی بر اینکه با تفاوتها در فرهنگ و قومیت و مذهب چگونه برخورد کنیم. ما باید یاد بگیریم به روشی برای برخورد با این تفاوتها دست پیدا کنیم. حقوق بشر و آزادی مذهب قسمت اساسی این بحث است و اینکه چطور اکثریتها با اقلیتها رفتار میکنند.
وی گفت: حتی اگر فکر کنیم عدهای مشرکند باید به نحوهی زندگی آنها احترام بگذاریم و با شکل مساوی با آنها رفتار کنیم.
رئیس بنیاد صلح و حقوق بشر نروژ گفت: اکثریت مردم باید حقوق اقلیتها را به لحاظ فرهنگی و مذهبی به رسمیت بشناسند. ما در نروژ حقوق اقلیتها و نیز مسلمانان را به رسمیت شناخته و حتی حقوق اقتصادی را در اختیار آنها قرار دادهایم. در عین حال اقلیتها نیز باید به اکثریتها احترام بگذارند.
وی ادامه داد: آزادی مذهبی معنایش آزادی تغییر کردن است. ما انتظار داریم نیروهای مختلف تاثیر خود را بگذارند تا آزادی مذهب از این لحاظ رعایت شود.
نخستوزیر پیشین نروژ اظهار کرد: مذاهب هویت خود را از دست نمیدهند تا زمانی که دولت آزادی را ایجاد میکند و افراد میتوانند مذهب خودشان را داشته باشند.
رئیس بنیاد صلح و حقوق بشر نروژ ادامه داد: ما چالشهای زیادی پیشرو داریم از جمله کمبودها و فشار بر جوامع مسلمان که باعث شده عمیقا دربارهی شیوهی عملکرد و سیاست جهان مسلمانان با ناراحتی برخورد کنند. افرادی در جهان اسلام به سیاست غرب نگاه منفی دارند و بالعکس. عناصر و افرادی در هر دو طرف این کمبودها را افزایش داده و مبنایی برای خشونت شده است.
وی ادامه داد: من به عنوان یک مسیحی تجربیات مهمی را در همکاری با مرکز گفتوگوی تمدنها دربارهی جوامع اسلامی به دست آوردهام. اینکه چه طور با مسلمانان رفتار کنیم و دربارهی آنها بدانیم. در عین حال بسیاری از بحثها در جریان است که گفتوگوهای داخلی مذاهب در خود جوامع از این جمله است.
نخستوزیر پیشین نروژ گفت: دانش و درک بهتر شیوهی احساس متقابل را تغییر میدهد. افزایش دانش و درک متقابل تنها راه مقابله با تبعیضهاست و امیدوارم در این دو روز در تهران ایدهها و سیاستها و عملکردهای متفاوت را پیدا کنیم که کمک کند عدم تحمل مذهبی در دنیا را کم کنیم.
سخنان نخست وزیر سابق ایتالیا
رومانو پرودی با بیان این که در همه جای دنیا اقلیتهای دینی از خشونت در هراسند در حالی که همه سعی دارند وضعیت به گونهای دیگری باشد، گفت: باید در اینباره شفافتر و بهتر عمل کرد.
نخست وزیر پیشین ایتالیا دوشنبه در سخنانی در همایش بینالمللی "دین در دنیای جدید" افزود: واقعا باید مومن باشیم و به ارزشهای مشترک میان ادیان مختلف اعتقاد عملی داشته باشیم و به تفاوتهای که میان ما وجود دارد احترام بگذاریم.
وی با بیان این که برای رسیدن به چنین مسیری قدرتهای مذهبی باید مورد توجه قرار گیرند، اظهار کرد: این قدرتها در تغییر نقش فعلی سیاست و مذهب موثرند. باید ترس را از اقلیتها بگیریم.
پرودی گفت: آیتاللهها، اسقفهای اعظم و دیگر سران مذهبی باید در این زمینه از تواناییهای خود استفاده کنند.
رئیس کمیسیون اروپا در ادامه اظهار کرد: اگر نتوانیم از مناقشات مذهبی جلوگیری کنیم دیگر صلحی نخواهیم داشت؛ از این رو معتقدم باید نسل جوان را آموزش دهیم تا به تمامی ارزشهای مختلف در ادیان گوناگون احترام بگذارند.
او ادامه داد: مذهب، اصلی اساسی در تمام ادیان است. نه فقط ما، بلکه در تمام دنیا میتوانیم با توجه به نقش دین، به روندهای سیاسی کمک کنیم. در قرن گذشته و امروزه نبرد موجود در دنیا به خاطر نبود تفاهم و نداشتن درک سیاسی مشترک است. ما در مسیحیت باور دینیمان این است که مذهب میتواند در جامعه کمک کند تا به یکدیگر بپیوندیم.
نخست وزیر پیشین ایتالیا تاکید کرد: ارتباط بین سیاست و مذهب باید به گونهای باشد که از روندهای خشن در مذهب جلوگیری شود و همچنین سیاست نگاه افراطی به دین نداشته باشد.
نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل در ائتلاف تمدنها گفت: امروز به زغم بنیادگرایان نوعی بنیادگرایی شکل گرفته است که در آن خشونت دیده میشود؛ اما بنیادگرایی واقعی متشکل از ارزشهاست و نه به بردگی گرفتن جان انسانها.
نخست وزیر پیشین ایتالیا با اشاره به مدت حضورش در کمیسیون اروپایی و تلاشهایی که برای نزدیکتر کردن دیدگاهها میان مذاهب مختلف صورت داده است، افزود: گروهی از مشاوران عالی را انتخاب کردیم که از کشورهای مختلف بودند برای این که بتوانیم به راه حلی برسیم مبنی بر این که چگونه میتوان این مساله را در دنیای سیاست به ظهور رساند مبنی بر این که مذهب ضد سیاست نیست.
او ادامه داد: سکولاریسم در منطقه مدیترانه همیشه با مسائلی که شاهد آن هستیم مرتبط بوده است. سکولاریسم همیشه در کنار استعمار و سنتهای استعماری رشد کرده است. امروزه در میان مسیحیان و به ویژه گرایش ارتدوکس که اصولگرایی را در دستور کار دارند و دربارهی سکولاریسم نظرات تاریخی دارند صحبت میشود و ما در میان آنان حرکتهایی را میبینیم که مشابه آن چیزی است که در دنیای اسلام به طور سنتی وجود دارد. ما در اتحادیهی اروپا جمعیت بزرگی از مسلمانان را داریم و معتقدیم باید به یک دیالوگ و درک متقابل با آنان برسیم.
نخست وزیر پیشین ایتالیا اظهار کرد: این یک واقعیت است که بدون معنویت نمیتوان در دنیای آینده زندگی کرد البته تفاوتها را درک میکنیم و به آن احترام میگذاریم امیدواریم بتوانیم نه تنها در اروپا بلکه در منطقهی مدیترانه و آفریقا این فعالیتها را گسترش دهیم. همچنین سعی داریم مسالهی احترام گذاشتن به اختلافهای مذهبی را در نظام آموزشی بگنجانیم تا دانشآموزان درک صحیحی از بنیانهای مذهبی داشته باشند.
نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل در ائتلاف تمدنها، تصریح کرد: تمامی این پیشنهادات با تحلیل روابط میان مذهب وسیاست امکان پذیر میشود و واضح است که باید اقدامات فرهنگی و مذهبی خود را با درک صحیحی از رابطهی سیاست با مذهب مرتبط کنیم.
کمیسر عالی کمیسریای حقوق بشر سازمان ملل تاکید کرد: باید از مذهب، روحانیت و ارزشهای معنوی برای صلح و نزدیکی ملل جهان استفاده کرد.
سخنان رئیس جمهور سابق ایرلند
مری رابینسون، رئیس جمهوری پیشین ایرلند و کمیسر عالی کمیسریای حقوق بشر سازمان ملل نیز که در سمینار دین در دنیای جدید سخن میگفت با تشکر از رییس جمهور سابق کشورمان در پیگیری پروژهای دو ساله که منجر به برگزاری این سمینار شد اظهار امیدواری کرد این سمینار به لحاظ حضور گروهی از شخصیتهای مذهبی و سیاسی جهان در آن راهبردی باشد و به توسعه روابط بین المللی منجر شود.
وی در ادامه با مرور روند دو سالهای که منجر به برگزاری این سمینار شد از تاکید بر مشترکات مذهبی و فرهنگی، حقوق بشر و کرامت انسانی به عنوان اهداف این سمینار که انتظار می رود از سوی رهبران سیاسی، فرهنگی حاضر در آن مورد تاکید قرار گیرد به عنوان هدف این سمینار نام برد.
رابینسون با تاکید بر این که زمان آن فرا رسیده تا با هم بیشتر گفتوگو کنیم گفت: باید با عزم راسخ عمل کنیم تا توسعه دموکراتیک را دامن بزنیم و من در اینجا از آقای خاتمی و آقای فردریک به خاطر تلاش هایی که در این زمینه داشتهاند تشکر میکنم.
رابینسون با اشاره به وضعیت اقلیتها در کشورهای مختلف جهان بر لزوم کناره گذاشتن تفاوتها تاکید کرد و خواستار آن شد که راهبردی اخلاقی در نظر گرفته شود.
وی اضافه کرد: رهبران مذهبی باید نفرت و رفتارهایی که صلح را به هم میزند کنار بگذارند و توجه داشته باشند که در این مسیر مسایل مذهبی میتواند مورد سوءاستفاده قرار گیرد؛ لذا رهبران سیاسی و مذهبی جهان باید با علم به این مساله عمل کنند.
رابینسون در ادامه با تاکید بر لزوم حرکت در مسیر مشترکات از آن به عنوان زبان مشترکی نام برد که سهم موثری می تواند در برپایی صلح و رفع اختلافات داشته باشد.
وی تاکید کرد: امروز دنیای ما نیاز مبرم به صلح دارد هر چند آلوده به خرافه و افراطی گری است.
رابینسون در پایان با اشاره به سابقه 60 ساله تدوین منشور حقوق بشر سازمان ملل اجرایی کردن این منشور و رفع موانع تحقق آن را خواستار شد.
سخنان رئیس جمهور پیشین پرتغال
رئیس جمهوری پیشین پرتغال تاکید کرد: مهمترین ثروت یک کشور به جز ثروتهای طبیعی و میزان توسعه یافتگیاش مردم آن کشور هستند.
جورج سمپایو ـ نماینده عالی سازمان ملل در ائتلاف تمدنها ـ که در سالهای 1996 تا 2006 رییس جمهوری پرتغال بوده است دوشنبه در سخنانی در همایش بینالمللی دو روزهی "دین در دنیای جدید" افزود: معتقدم سطوح بالای تمدنی و مدنیت و آموزش در میان مردم ایران موجب میشود تا جامعهای زیبا و غنی در منطقه خاورمیانه به وجود آید.
وی با بیان این که مدنیت بنیان اصلی جوامع را نشان میدهد، گفت: اهمیت موفقیت یک جامعه را مدنیت آن جامعه تشکیل میدهد چرا که مدنیت بیان موثر و مهمی از مفاهیم بشری است که مصادیق آن در میان تمام مردم دنیا مشترک است.
رئیس جمهوری پیشین پرتغال تصریح کرد: اگر تفاوتها میان ملل مختلف به لحاظ کلی به ویژه مذهب وجود نداشت، امروز اتحادی به نام ائتلاف تمدنها شکل نمیگرفت. این اتحاد به دنبال نتایج است؛ نتایجی که بتواند زندگی مردم عادی را تغییر دهد.
او در ادامه با بیان این که "میهماننوازی" یکی از مصادیق مشارکتهای جمعی است، تصریح کرد: این مصداق راهی برای برابر کردن یک غریزه با میزبان است. میهماننوازی نمایندهی جهان شمول بودن در دنیای چند فرهنگی است.
سمپایو گفت: تکنولوژیهای جدید، توسعه یافتگی و جهانی شدن از مهمترین مسائل امروز است اما نقش مجدد مذهب در دنیا و حتی در نظامهای سکولار به موضوع مهمی تبدیل شده است.
وی تاکید کرد: سکولاریسم مسئول جدایی مذهب از سیاست است افراد در تمام مذاهب امروز از خدا صحبت میکنند و این انتظار که حرکتهای مذهبی و سیاستهای مبتنی بر مذهب تاثیراتشان کم شده است به طور واضحی اثبات شده که درست نیست.
رئیس جمهوری پیشین پرتغال ادامه داد: باید سوءظن میان سکولاریسم و مذهب از بین برود و تلاشهای برای از بین بردن قطبی شدن سکولاریسم و مذهب نیز از بین برود.
سم پایو گفت: بالا بردن آگاهی رهبران سیاسی دربارهی اهمیت و ماهیت حرکتهای فعال اجتماعی که با رویکرد مذهبی عمل میکنند، همچنین هدایت رهبران مذهبی به سمت فرآیندهای سیاسی و نیز بررسی فرصتها برای پیشگیری از نزاع و حل و میانجیگیری مسائلی که میان رهبران سیاسی و مذهبی وجود دارد، سه جالشی است که باید به آن بپردازیم و ابتکار سازمان ملل در ایجاد محلی برای بحث و تبادل نظر دیدگاههای مختلف موقعیت کلیدی است تا این بحثها به صورت محلی و منطقهیی انجام شود.
وی همچنین گفت: بعد از 11 سپتامبر بسیاری از محققان غربی معتقدند بودند که تئوری جنگ تمدنها دنیا را گرفته است و این الگو میتواند برای دنیا به کار گرفته شود و بین اسلام و غرب قطبیت ایجاد کردند؛ اما امروز به این نتیجه رسیدهایم که نپذیرفتن دیگران و افراطگرایی میان مسلمان و نیز غرب به یک الگو تبدیل نشده است بلکه این مساله نگرانیهایی را ایجاد میکند که باید برای حل آن بیشتر گفتوگو شود.
او تاکید کرد: حقوق بشر اساسی مبتنی بر اعتقادات مشترک ماست و این سوال که چگونه میتوان با وجودتفاوتهای فرهنگی و مذهبی در دنیایی که در حال جهانی شدن است با یکدیگر زندگی کرد؟ این مسالهای است که ما باید در این گفتوگوها و رفت و آمدها به راه حلی برای آن دست یابیم چرا که گسلهای فرهنگی و مذهبی هر روز بیشتر از گذشته ما را از یکدیگر جدا میکند.
سمینار بینالمللی دین در دنیای معاصر که به همت بنیاد گفتوگوی تمدنها در ژنو و مرکز صلح و حقوق بشر اسلو و کلوپ مادریر، در تهران برگزار میشود امروز افتتاح و تا سهشنبه ادامه خواهد داشت