قدم گذاشتن روی شن‌های گرم ساحل انزلی برای اسیران خسته از جنگ و سرمای طاقت‌فرسای اردوگاه‌های سیبری حکم رسیدن به بهشت موعود را داشت. ماجرای ورود اسرای لهستانی به ایران در میانه جنگ جهانی دوم ، با پخش سریال «خاتون» در شبکه نمایش خانگی دوباره در اذهان عمومی زنده شده است.

بهاره خسروی / محله

همشهری آنلاین - بهاره خسروی و الهه کفایتی : اسیرانی که بیخبر از همهجا به فاصله چند ساعت در آتش‌بار جنگ گرفتار شدند و سهم‌شان زخم جدایی از خانه و زندگی و خانواده و سپری کردن روزهای تلخ و کوچ اجباری برای رسیدن به زندگی بهتر بود. همسایگی ایران با اتحاد جماهیر شوروی گزینه سفر به آسیای شرق را برای بازگشت دوباره به خاک اروپا از آبهای دریای خزر و ایران پیش پای اسرای خسته و دلشکسته لهستانی گذاشت؛ اسرایی که عموماَ بانوان و کودکانی بودند که به واسطه ازدواج با بزرگان و درباریان در ایران ماندگار شدند و زندگی جدیدی را تجربه کردند. به همین بهانه با «علیرضا دولتشاهی»، نویسنده کتاب «لهستانیان و ایران»، پژوهشگر و لهستانشناس، گفتوگو کردیم.

نیکوکار شمیرانی باغش را به اسراء داد | ماجرا ورود ۲هزار و ۵۰۰ کودک اردوگاه استالین به بهشت موعود

اول سپتامبر ۱۹۳۹ هیتلر در مجلس آلمان سخنرانی میکند و میگوید«دیشب لهستان به ما حمله کرد و ما هم ۲ساعت پیش به لهستان حمله کردیم.» در واقع، بهانهای که رایش سوم برای جنگ جهانی دوم به زبان میآورد از اینجا سرچشمه میگیرد که یکسری از لهستانیهای زندانی رایش سوم با بر تن کردن لباس ارتش لهستان به ایستگاهی رادیویی در مرز آلمان و لهستان حمله میکنند و با کشتن کارمندان آنها بیانیهای را با این مضمون میدهند که ما حمله کردیم تا سگان آلمانی را بکشیم. با این داستان، بهانه حمله به دست هیتلر و همپیمانانش داده میشود.»

دولتشاهی با بیان این مطلب ادامه میدهد: «۱۷ روز بعد از این حمله، اهالی غیرنظامی که هیچ سلاحی برای جنگ نداشتند به شرق لهستان و همسایگی مرزهای روسیه پناه میبرند. روسها به غیرنظامیان حمله میکنند و زمینهساز دستگیری آنها میشوند و آلمانیها برای انتقام، شماری از اعضای ارتش لهستان را دستگیر میکنند و در این میان خانوادههای آنها و غیرنظامیها را بهعنوان کارگر صنایع به اسارت میگیرند.»

 بندر انزلی میزبان اسرای فرنگی

کشورهای زیادی در طول ۶ سال جنگ جهانی دوم ناخواسته یا به اجبار پاسوز جنگ شدند؛ جنگی که ۱۰۰ میلیون نفر از جمعیت دنیا در آن شرکت کرد و حدود ۷۰ میلیون کشته برجا گذاشت. در میانههای همین جنگ خانمانسوز بود که استالین فرمان آزادی اسرای لهستانی را به شرط داد؛ شرطی که در آن هر چیزی جز آزادی قابل رؤیت بود.

دولتشاهی درباره ماجرای ورود لهستانیها به ایران تعریف میکند: «براساس توافقی که میان ایران و دولت در تبعید لهستان به امضا رسید، قرار بر این شد تا درمدت ۶ ماه، ۱۲۰ هزار نفر از اسرای لهستانی از مرز زمینی عشقآباد وارد ایران شوند. قریب به ۷۰۰ کودک که والدینشان را در جنگ از دست داده بودند یا به ارتش پیوسته بودند، در مشهد اسکان داده شدند. دولت بریتانیا و لهستان تصمیم میگیرند تا شماری از این بچهها را پیش پدر و مادرشان به هند بفرستند. تعدادی از آنها میروند و برخی هم به تهران و سپس اصفهان منتقل میشوند.»

به گفته نویسنده کتاب لهستانیان و ایران، بندر انزلی در واقع پل ورود آوارگان لهستانی است که ۲هزار و ۵۰۰ کودک از چنگال تلخ و مرگبار اردوگاههای استالین قدم به ایران، بهشت موعودشان، میگذارند. این کودکان در ۲۱ خانه در اصفهان اسکان داده میشوند و نزد میسیونرهای فرانسوی، سوئیسی و انگلیسی توسط دولت در تبعید لهستان در ۳ دسته ۱۰۰ نفره آموزش میبینند؛ کلاسهایی برای یادگیری گذران امورشان در تبعید که وزارت آموزش و پرورش دولت در تبعید برای آنها برپا میکند. بعدها بسیاری از این کودکان با کشتی به آفریقای جنوبی، تعدادی به مکزیک و باقیمانده آنها به بیروت میروند.

 مردم خبر نداشتند

در روزهایی که ایران با قحطی دست و پنجه نرم میکرد، اوضاع پایتخت به قدری خراب و آشفته بود که کنترل قیمت نان از کف دولت رفته بود و به سبب بازار سیاه نان و کوپنی شدن آن دولت قوام معلق شد. حالا در این وضعیت تهرانیها باید از مهمانان فرنگی هم پذیرایی میکردند که اوضاعی بدتر از خودشان داشتند. دولتشاهی میگوید: «قرار بود آوارگان لهستانی فقط ۶ ماه در ایران باشند و همه هزینههای آنها بر عهده دولت بریتانیا و صلیبسرخ آمریکا باشد.»

این لهستانشناس در ادامه از بعضی اقدامات خیرخواهانه از سوی ایرانیها برای کمک به لهستانیها میگوید: «البته در این دوران افراد خیری هم بودند. برای مثال، فردی بود که در شمیران یک باغچه هزارمترمربعی به این بچهها برای اسکان و استراحت میدهد، اما در تحقیقاتم ـ به مدت ۴ سال روزنامههای کثیرالانتشار را خطبهخط میخواندم ـ داستانی از کمک اساسی دولت پادشاهی ایران نیست.»

نیکوکار شمیرانی باغش را به اسراء داد | ماجرا ورود ۲هزار و ۵۰۰ کودک اردوگاه استالین به بهشت موعود

از برپایی کنسرت تا مسابقه فوتبال

به جز تعدادی از کودکان بسیاری از لهستانیها چندین نوبت به آفریقا فرستاده شدند. اما آنهایی که در ایران ماندند باعث تغییرات و تأثیرات زیادی در فضای فرهنگی و اجتماعی ایرانیها شدند. نویسنده کتاب لهستانیان و ایران در این باره میگوید: «یکی از مهمترین عوامل ارتباطی در هر فرهنگ زبان و مذهب است. زبان دوم لهستانیها روسی بود. ارامنه ایرانی به زبان روسی تسلط داشتند. این لهستانیهای مقیم ایران ابتدا با ارامنه ایران در ارتباط بودند. راهاندازی انجمنهای متعدد فرهنگی مانند نقاشان لهستانی، پیشاهنگی و انجمن مطالعات ایرانی از جمله کارهای فرهنگی لهستانیهای مقیم ایران بود.»

به گفته دولتشاهی همه دولتهای در تبعید در ایران دفتر نمایندگی داشتند و لهستان هم از این قاعده مستثنا نبود. از اجرای برنامه هفتگی در رادیو ملی ایران، برپایی کنسرت موسیقی و مسابقه فوتبال میان تیم ایران و لهستان میتوان بهعنوان اقدامات فرهنگی میان ایران و لهستان نام برد.

کد خبر 658462

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha