همشهری آنلاین- مریم باقرپور:. این تنگه شامل رودخانه، دره، آبشار، چشمهها و قناتهایی میشود که این مکان را حتی در فصل سرد زمستان و با وجود درختان به خواب رفته زیبا میکند. البته این محل اکنون به «گلو تنگه» حصارک شهرت دارد. همراه «میترا امیری» مدیر محله حصارک، «بابک عظیمی» از فعالان محیطزیست و تعدادی از ساکنان قدیمی گشتی در این محل زدیم.
سکوت در چند قدمی شهر
با عبور از بزرگراه همیشه شلوغ شهید ستاری و خیابانهای سیمون بولیوار و کشاورز و مسیرهایگاه تنگ و باریک، به محدودهای میرسیم که سکوت در آن جریان دارد و به جز زوزه سگها و چهچه پرندهها صدایی به گوش نمیرسد. مقابلت کوههایی است که انتهای محله حصارک را نشان میدهد، اما اینجا برای کوهنوردان و اهالی و بهویژه کشاورزان تازه اول راه است. چون با عبور از کوچهای باریک و خاکی، طبیعتی زیبا پیش رؤیت خودنمایی میکند که در محدوده شرقیاش کوهها در کنار هم قد علم کردهاند و در سمت غرب درهای با درختانگاه تنومند قرار گرفته است. میانههایش هم رودی جاری است. عظیمی میگوید: «اینجا اول گلو تنگه است. این مکان به چند بخش تقسیم میشود. در بخشی از آن درهها را میبینی. در بخشی برای عبور مانند تنگه واشی باید از میان رود و آبها بگذری. اینجا ۷ آبشار در اندازههای مختلف دارد.»
گل تنگ یا گلو تنگه؟
با طی مسیری کوتاه از میان کوهها و درهها در محدودهای، راه باریک میشود. امیری میگوید: «دلیل انتخاب نام گلو تنگه همین است. چون اینجا راه تنگ و باریک میشود. البته در گویش محلی حصارک نامش «گل تنگ» است. اهالی قدیمی اینجا را به خوبی میشناسند و برایشان اهمیت ویژهای دارد. چون در قدیم مراسم خاصی برای جمعآوری «شیرخشت» برگزار میکردند و به دلیل آب، فضای مناسبی برای چرای دامهایشان بود. همین حالا هم در فصل بهار برای چیدن سبزیهای کوهی و ریواس به این مکان میآیند و تابستان و پاییز هم زمان برداشت میوههایی مانند توت، خرمالو، انار ترش و گردوست که درختانش در دره و اطراف آن پراکندهاند.»
چشمه آب زندگانی
پس از نیم ساعت پیادهروی به جنوب دره میرسی؛ جایی که درختان در کنار هم قرار گرفتهاند و از میانشان رودی جریان دارد. آب رودخانه از کوهها و چشمههایی تأمین میشود که هریک از این چشمهها نامی دارند. اما بین اهالی، چشمه آب زندگانی جایگاه ویژهای دارد. عظیمی میگوید: «آب چشمه، زندگی خالص است و از دل کوه خارج میشود. به همین دلیل قدیمیهاگاه از روستا برای تهیه آب به اینجا میآمدند.»
۴ هزار قدم در یک مسیر
با بالا رفتن از مسیر پاکوپ یا آبشارها به انتهای گلوتنگه میرسی و پس از آن مسیرهای دیگر برای کوهنوردان شروع میشود. این مسیر برای آن دسته از افرادی که علاقهمند به کوهنوردی و رسیدن به قلهبند عیش هستند بهترین راه است. عظیمی میگوید: «از ابتدا تا انتهای مسیر گلوتنگه ۴ هزار قدم تقریباً ۲ و نیم کیلومتر است. پس از آن مسیر شیرخشتی وبند عیش شروع میشود.»
درختانی که مانع سیلاب میشوند
در محدودهای درختان آنقدر در هم تنیدهاند که عبور و مرور را سخت میکند. عظیمی میگوید: «اگر این درختان نباشند، در زمان سیلابهای شدید آب تمام بزرگراه شهید باکری را با خود میبرد. این درختان از شدت جریان آب کم میکند. با عبور از میان درختان کوه در ۲ طرفت خودنمایی میکنند و باید از رود عبور کنی تا به آبشارها برسی. آبشارها کوتاه و بلند هستند و برای بالا رفتن از آن باید از میان صخرهها گذشت. امیری میگوید: «آبشار هفتم از همه بلندتر است و رسیدن به آن سختتر. برای همین کمتر کسی به آن میرسد.»
به گفته امیری، گلو تنگه گرچه بیش از ۷۰۰ سال قدمت دارد، اما ناشناخته مانده، همین موضوع هم باعث شده تا دست نخورده و بکر باقی بماند. گرچه میتواند با کمی رسیدگی به مکانی برای حضور گردشگران پایتخت تبدیل شود.»
زشتیهای یک دره زیبا
گلو تنگه حصارک هم از آسیبها در امان نمانده است. در برخی از محدودهها درختانی را که عامل جلوگیری از بروز سیلاب هستند به آتش کشیدهاند وگاه از آنها بهعنوان هیزم استفاده کردهاند و در برخی از مسیرهای رود هم لاستیکهای فرسودهای هست که در مسیر آب قرار گرفتهاند. عظیمی میگوید: «لاستیکها را برخی از بالای کوه پرتاب میکنند و وقتی در مسیر رودخانه قرار میگیرد به مرور زمان باعث تخریب محیطزیست میشود.» به جز آتش زدن درختان و زبالههایی که برخی از گردشگران رها میکنند، شاید زشتترین منظره مربوط به آلونکهای معتادان و بیخانمانهایی است که از فرصت خلوتی فضا استفاده کرده و برای خود با نایلون و وسایل مختلف مکانی امن درست کردهاند. البته با پیگیریهای مدیریت محله، ۲ مکان توسط نیروهای انتظامی و شهرداری تخریب شدهاند، اما آثارشان همچنان پابرجاست.
نظر شما